مدلین لینگل، نویسندهی کتاب چینخوردگی در زمان، این سه توصیه را برای نویسندگان مشتاق دارد:
اول، اگر میخواهید بنویسید، باید دفتر خاطراتی صادقانه و غیرقابلچاپ داشته باشید که هیچکس آن را نخواند، هیچکس غیر از خودتان. دفتری که در آن تفکراتتان در مورد زندگی، در مورد مسائل مختلف، آنچه فکر میکنید عادلانه است و آنچه فکر میکنید عادلانه نیست را مینویسید. و دوم، شما باید مطالعه داشته باشید. اگر خواننده نباشید نمیتوانید نویسنده باشید. این نویسندگان بزرگ هستند که به ما یاد میدهند چطور بنویسیم. سومین نکته نوشتن است. فقط هر روز مقداری بنویسید. حتی اگر شده تنها برای نیم ساعت – بنویسید، بنویسید، بنویسید.
لینگل یکی از بیشمار نویسندگانی است که توصیه میکند نویسندگان بهطور روزانه بنویسند، هرچند که این توصیهای است که بسیاری از افراد را دلزده میکند. کاملاً قابلدرک است. اینکه خودتان را هر روز مجبور به نوشتن کنید کاری دشوار است و اگر برایتان به شکل وظیفه بنظر برسد احتمال اینکه بهکل از آن اجتناب کنید بالا میرود. بااینحال اگر علاقهمند هستید که نویسندهی بهتری شوید، تبدیل کردن عمل نوشتن به عادتی روزانه میتواند بهشدت بر مهارت نوشتنتان تأثیر مثبت بگذارد.
نوشتن را به یک عادت تبدیل کنید
به تمرین نوشتن به چشم نوعی ورزش نگاه کنید. اگر اولین بار است که میخواهید دو را امتحان کنید یا اگر پس از مدتی دور بودن از میدان مسابقه تازه به تمرین دویدن بازگشتهاید، آیا آنقدر که آمادگی دارید که بلافاصله در مسابقه دوی ماراتون شرکت کنید؟
نوشتن هم بهمانند ورزش کردن به تمرین و تقویت مهارتها احتیاج دارد. مخصوصاً اگر از دورهی دانشگاهتان مدتزمانی میگذرد و شغلی دارید که به نوشتن ارتباطی ندارد. هر روز نوشتن به این معنا نیست که در عرض ۲۴ ساعت یک رمان کامل بنویسید. هیچ کس وقت این کار را ندارد. همهی ما درگیر مسئولیتهای مختلفی هستیم. اما صرف اینکه برنامهی شلوغی دارید بدین معنا نیست که نمیتوانید اندک زمانی برای نوشتن وقت بگذارید. تنها کافی است که روزانه نیم ساعت الی یک ساعت برای نوشتن وقت بگذارید. اگر عمل نوشتن را هر روز سر زمان مشخصی انجام دهید، این کار راحتتر برایتان تبدیل به عادت میشود.
غلبه بر موانع
یکی از موانعی که هرروز نوشتن برای افراد سخت است، مسئله سد نویسنده است. این تجربه را همهی نویسندگان داشتهاند. بهجای نوشتن، خود را سرگرم فعالیتهای مختلف میکنیم تا نوشتن بهمان الهام شود. اما ماریو بارگاس یوسا میگوید:
اگر منتظر لحظات الهام میماندم، هیچ کتابی را به پایان نمیرساندم. الهام برای من از تلاش منظم نشأت میگیرد.
یکی از راههای غلبه بر سد نویسندگی این است که لیستی از عادات عجیب خودتان یا دیگران تهیه کنید. این کار شاید فوراً جرقهی نوشتن را در شما نزد، اما با گذشت زمان ممکن است چیزهای جالبی از آنها عایدتان بشود.
روزانه نوشتن کمک میکند تا از محدودیتهای واژگان خود باخبر شوید. هرچه بیشتر بنویسید، بیشتر متوجه میشوید که از چه کلماتی بیشازحد استفاده میکنید و بدین ترتیب میتوانید دایرهی واژگانتان را با پیدا کردن کلمات قویتر یا برهم زدن ترکیب کلمات گستردهتر کنید. بدین طریق تمرین نوشتن موجب میشود تا سبک و سیاق مخصوص به خودتان را بیابید و برجستهتر جلوه کنید.
دفتری تهیه کنید و هرروز وقتی را برای نوشتن تعیین کنید. در مورد رؤیاهای خاصی که داشتید بنویسید. اتفاقات سر کار را یادداشت کنید. اگر نوشتههای اولیهتان چندان خوب از آب درنمیآیند دلسرد شوید. با تمرین بیشتر میتوانید به هدف خود نزدیکتر شوید.