دستیابی به موفقیت در نوشتن بدون انجام چند اشتباه در این فرآیند غیرممکن است. اشتباهات بخش ضروری برای بهبود نوشته شما هستند. با این حال، بسیاری از نویسندگان جدید اغلب هنگام شروع کار اشتباهات مشابهی را تکرار میکنند. با در نظر گرفتن این موضوع، به چند مورد از اشتباهاتی که نویسندگان جدید مرتکب میشوند اشاره میکنیم
قلاب داستان
قلاب داستان بیانیه یا سوالی است که برای جلب توجه خواننده و برانگیختن کنجکاوی او طراحی شده است. داستانهایی که فاقد قلاب هستند ممکن است خسته کننده یا بی معنی به نظر برسند و به جای اینکه خواننده را درگیر کند، داستان را میپیچاند و خواننده متعجب میشود که داستان چه زمانی آغاز میشود. خوانندگان خود را با قلاب غیرمنتظره غافلگیر و تضادی ایجاد کنید که انتظارش را ندارند یا آنها را در میانه صحنههای اکشن رها کنید. یک سوال جذاب مطرح کنید و حال و هوای داستان را بر اساس آن تغییر دهید.
دادن اطلاعات اضافی
آیا تا به حال کتابی را خواندهاید که در آن داستان متوقف شده باشد تا اطلاعات بیشتری به شما بدهد؟ این همان چیزی است که به عنوان زباله اطلاعاتی شناخته میشود. زبالههای اطلاعاتی در داستانهای علمی تخیلی و فانتزی رایج هستند، در جایی که خواننده ممکن است نیاز به درک دنیای پیچیده، فناوری یا سیستم جادویی داشته باشند، اما میتواند در هر ژانری رخ دهد. اطلاعات اضافی خواننده را از داستان بیرون میکشد. با دادن اطلاعات کوچک به خوانندگان خود در حین پیشروی در داستان، از گسستن آن با اطلاعات اضافی اجتناب کنید. فقط اطلاعاتی را که در هر نقطه از داستان به آنها نیاز دارند، آشکار کنید.
سندروم اتاق سفید
آیا تا به حال داستانی را خواندهاید که مملو از اکشن و دیالوگ باشد اما نتواند تصویری از محل وقوع رویدادها به شما ارائه دهد؟ این به “سندرم اتاق سفید” معروف است. سندروم اتاق سفید زمانی اتفاق میافتد که نویسنده به چیدمان توجهی نمیکند و به نظر میرسد داستان را در اتاقی سفید تعریف میکند که هیچ جزییاتی از آن در دست نیست. به خواننده خود اجازه دهید با اضافه کردن جزئیات خاص، تصویری از محیط را در ذهن خود ترسیم کند. حواس خواننده را درگیر کنید. آیا بویی در صحنه وجود دارد؟ آیا صداهای پس زمینهای وجود دارد که حس محیط را منتقل میکند؟ با اضافه کردن جزییات حسی داستان را زنده کنید.
کاراکترهای بی نقص
وسوسه انگیز است که شخصیتهای خود را بی عیب و نقص نشان دهید، اما شخصیتهای عالی برای خواندن خسته کننده هستند. دادن یک یا دو ایراد به کاراکترهای خود باعث ایجاد واقع گرایی و عمق میشود. بدون داشتن نقص، کاراکتر شما چیزی برای غلبه کردن به آن و جایی برای تغییر و رشد ندارد. برای اینکه داستان شما جالب باشد باید تضاد وجود داشته باشد. کاراکتر شما باید برای رسیدن به اهداف خود تلاش کند
اضافه کردن جزییات مادی
جزئیات در پیش نویس اول قابل انتظار است، اما باید در پیش نویسهای بعدی ویرایش شوند. جزئیات مادی مانند گِل در چرخ دندههای ماشین داستان شما هستند. آنها سرعت کار را کاهش میدهند و مانع از عمل میشوند. هر کلمهای که مینویسید باید به نحوی داستان را پیش ببرد. به نقل از استفان کینگ: «وقتی داستان شما برای بازنویسی آماده شد، آن را به استخوان برسانید. از شر هر اونس چربی اضافی خلاص شوید. این کار به داستان صدمه میزند اما باید انجام شود»
دیالوگ بد
دیالوگ یک عنصر کلیدی برای داستان سرایی است. وقتی دیالوگ خوب نوشته شود، به کاراکترها و محیط شما روح میبخشد. این به کاراکترهای شما اجازه میدهد تا انگیزهها و داستانهای خود را آشکار کنند. مهمتر از همه، دیالوگ طرح را به جلو میبرد. دیالوگهای افراطی و تشریحی اثر معکوس دارند، داستان را کند میکنند و کاراکترهای شما را بی حرکت و غیر طبیعی نشان میدهند.
ترس از اشتباه کردن
بزرگترین اشتباهی که میتوانید مرتکب شوید این است که اصلاً مرتکب اشتباه نشوید. اشتباه کردن بخشی از خارج شدن از حاشیه امن و رشد کردن به عنوان یک نویسنده است، بنابراین اجازه ندهید تلاش برای کمال شما را از نوشتن و به اشتراک گذاشتن داستان خود باز دارد