تلفن: 66495713 - 66491588 - 66469184
چگونه یک داستان ترسناک فوق مهیج بنویسیم

چگونه یک داستان ترسناک فوق مهیج بنویسیم

داستانهای ترسناک در تمامی فرهنگها نهادینه شده‌اند و در اساطیر گذشته تا بازیهای کامپیوتری امروزی دیده می‌شوند. اما چگونه میتوانید داستان ترسناکی بنویسید که در ذهن خوانندگان باقی بماند؟

داستان ترسناک چیست؟

داستان ترسناک قصه‌ای است که در ژانر وحشت نوشته می‌شود و به صورت رمان، رمان کوتاه، داستان کوتاه، رمان تصویری، یا فیلم تلویزیونی، پادکست و نمایشنامه رادیویی منتشر می‌شود. داستان ترسناک به هر داستانی گفته می‌شود که خواننده را می‌ترساند و در او بی قراری ایجاد می‌کند. مشکل این ژانر آن است که وحشت الماسی چند چهره است که در آن میتوان ژانرهای مختلف را با یکدیگر ترکیب کرد. و از این رو برای نویسندگانی که دوست دارند سبکهای مختلف را در داستان خود بکار بگیرند مناسب است.

چگونه داستان ترسناک بنویسیم؟

بسیاری از نویسندگان در برهه‌ای از کار خود تصمیم می‌گیرند که داستانی ترسناک بنویسند. هیچ چیز ترسناکتر از قوه تخیل ما نیست. اما عده کمی میتوانند داستان‌های ترسناک بنویسند زیرا نوشتن یک داستان ترسناک خوب آسان نیست.  داستانهای ترسناک از عناصر لحن، انگیزه‌های کاراکتر و پیش زمینه داستانی استفاده می‌کنند اما به قلب یک انسان آسیب پذیر و احساساتی وارد می‌شوند. در زیر به هفت گام برای نوشتن داستان ترسناک اشاره می‌کنیم:

  • به ترسهای مشترک بپردازید

ترس یکی از قویترین احساسات آدمی است که باعث بقای اجداد ما شده است. قبل از آنکه وارد اصول فنی داستان نویسی شوید ببینید چه چیزی شما را می‌ترساند؟ آیا تنها راه رفتن در تاریکی شب شما را می‌ترساند؟ آیا ترس از طرد شدن دارید؟ از تعهد و روابط می‌ترسید؟ از عنکبوت؟ سکوت خانه در نیمه‌های شب؟ گربه‌ها؟ یا انسانهای دیگر؟ ترس برای هر انسانی شخصی است. هیچ کس مانند شما این ترس را درک نمی‌کند و همین باید نقطه آغاز شما باشد.

  • از همه جا برای نوشتن داستان ترسناک الهام بگیرید

زیبایی ژانر وحشت آن است که میتواند هر موضوع مادی، اشیا و تجارب روزمره را به موضوعی ترسناک تبدیل کنید. کنار هم قرار دادن چیزی که ترسناک نیست، به چیزی مرگبار، یکی از وحشتناک ترین کارهایی است که یک نویسنده می‌تواند انجام دهد.

  • زاویه دید اهمیت دارد

در ژانر وحشت زاویه دید اهمیت دارد. چه کسی و چگونه با خواننده صحبت می‌کند؟ کاراکتر اصلی، راوی دانای کل یا کاراکتری فرعی؟ معمولا داستانهای ترسناک از زاویه دید اول شخص نوشته می‌شوند. نوشتن از زاویه دید اول شخص باعث ایجاد نزدیکی بین خواننده و نویسنده می‌شود و میتوانید در بین داستان کمی حقیقت را اعوجاج دهید. وقتی داستانی میخوانید که تنها از زاویه دید قهرمان داستان نوشته شده است بیشتر با او همدلی می‌کنید و باعث می‌شود در زمانی که کاراکتر اصلی تبدیل به قاتلی وحشتناک شود داستان برایتان جالبتر شود. نوشتن از زاویه دید سوم شخص به نویسنده اجازه می‌دهد تا در یک زمان با بیش از یک زاویه دید بنویسد و کمی خواننده را از داستان دور کند. زاویه دید دوم شخص چطور؟ در این زاویه دید راوی مستقیما با خواننده یا کاراکتری دیگر صحبت می‌کند. این زاویه دید برای داستانهای ترسناک مربوط به بیماری‌های روانی مناسب است.

  • به کاراکترهای شرور انگیزه بدهید

داشتن کاراکترهای بدی که کارهای بدی انجام می‌دهند کافی نیست. البته که وجود آنها برای ایجاد تنش و سرگرم نگه داشتن خواننده ضروری است اما شما به محتوا نیاز دارید و مهمتر از آن به انگیزه. افراد بسیار کمی ذاتا شرور به دنیا می‌آیند و عروسکهای کمی بدون دلیل تسخیر می‌شوند. اگر کاراکتر شما دلیل کافی برای خوردن مردمان دهکده خود ندارد، اگر زامبی‌ها در جنگل بی هیچ دلیلی ظاهر شوند و اگر شرور شما هیچ پیش داستانی نداشته باشد، آنگاه کسی داستانی که میخواند را باور نمی‌کند و برایش مهم نیست آیا قربانیها زنده بمانند یا بمیرند.

  • تراژدی و ضربه‌های عمیق روحی

هیچ عامل محرکی مانند ضربه روحی قدرتمند نیست. ضربه‌های روحی عامل تبدیل بسیاری از کاراکترهای« خوب» به کاراکترهای شرور‌اند. چاک وندیگ وبسایتی به نام ذهنهای ترسناک دارد که به شما در نوشتن داستانهای ترسناک کمک می‌کند. وندیگ می‌گوید: وحشت زمانی بهتر است که یک تراژدی واقعی ترین شکل اثیری خود را به خود بگیرد. صحنه‌های نمایشی در اثر اشتباهات کاراکتر و تصمیم گیریهای ضعیف شکل می‌گیرند. وقتی همه در داستان تصمیمات درست بگیرند هیچ اتفاق هیجان انگیزی نمی‌افتد.

  • خطرات را پر رنگ نشان دهید

این مورد کاملا واضح است اما کاراکتر اصلی تا کجا باید ببازد؟ در هر داستان ترسناک موفقی، به کاراکتری اصلی احتیاج دارید که برای دستیابی به چیزی حرکت می‌کند و مرتبا شکست می‌خورد. حتی اگر آن چیز زنده ماندن باشد.  شما داستان ترسناکی را پیدا نمی‌کنید که در آن  مردن یا زنده ماندن برای کاراکتر اصلی مهم نباشد.

  • به یاد داشته باشید: نوشتن در ژانر وحشت جالب است

و در آخر اینکه لذت ببرید. ممکن است برایتان عجیب به نظر برسد چطور وقتی هزاران لغت درباره افرادی که ترسیده، وحشت زده، تسخیر شده، زنده زنده خورده شده یا توسط موجودی فراطبیعی تسخیر شده‌اند می‌نویسید، لذت ببرید. اما هر نویسنده ژانر وحشتی باید به خاطر داشته باشد که نویسنده به این دلیل داستان ترسناک می‌خواند که از آن لذت می‌برد. پس شما هم باید در حین نوشتن لذت ببرید.

11 comments

    blank

    سلام وقتتون بخیر خیلی مقاله ی مفید و خوبی بود تمام جزئیات و ریز نکته ها راجب نویسندگی در ژانر ترس رو گفته بودین من خودم تازه نویسندگی رو شروع کردم و به ژانر وحشت خیلی علاقه مندم . ممنون از مقاله ی خوبتون

    blank

    چه‌باحال

    blank

    سلام🙂
    من ۱۰ سالمه
    من کلی داستان ترسناک مینیویسم و یکی از داستان ترسناک هام طولانی هست ولی ایده زیاد به زهنم نمیرسه و نمیخوام ایده های دیگران رو بردارم
    و میخوام نویسنده هم بشم واقعا عالی بود این مقاله

      blank

      حتما مزخرفا از من نصیحت تا حداقل 10 تا کتاب ترسناک و 15 تا فیلم ندیدی سمت این ژاتر نیا تو هنوز نمیدونی کسایی که حداقل 20 سالشونه از چی میترسن برا همین این رمانا و داستنا فقط هم سن و سال تورو میترسونن
      تو مقاله هم گفته شد هر کسی از یه چیز میترسه الان من فقط از مار میترسم از جن و روح هیچ ترسی ندارم ولی خوب بازم این ژانر رو می‌خونم رمانی که منو نمیترسونه برام مزخرف میشه فعلا تو ژانر های دیگه بنویس تا حداقل 20 سالت بشه منم 22 سالمه رمانمم تمومه تقریباً تمومه ولی برای فصل اخر ایده کم اوردم قراره بصوت +17 چاپ شه یعنی زیر 17 سال حق خوندن ندارن

    blank

    سلام
    اگه مثلا بخوایم ترس رو به خواننده تزریق کنیم چطوری میتونیم توصیفش کنیم؟من دارم رمان مینویسم ولی نمیتونم چجوری به طوری وحشتناک کنم که خواننده واقعا بی قرار بشه؟

      blank

      سلام
      ببین از نظر من برای اینکه بتونی ترس و به خواننده تزریق کنی باید جوری بتویسی که خواننده همه ی کار ها و احساسات شخصیت اصلی رو کاملا درک کنه جوری که انگار همزادشه نمیدونم کتاب پلکان جیغ رو خوندی یا نه ولی من خودم به عنوان یه خواننده واقعا از این کتاب لذت بردم و کاملا حسش کردم جوری که حتی گاهی وقتا حس میکردم شخصیت اصلی خودمم و وقتایی که شخصیت اصلی به خطر می افتاد من واقعا وحشتشو حس میکردم
      از نظر من برای این کار :
      تو باید از زبون شخصیت اصلی بنویسی و اونقدر همه چیزشو برای خواننده توصیف کنی که احساسات اونو خواننده کاملا درک کنه و یجورایی باهاش آمیخته بشه ، و اینجوری اگر شخصیت اصلی به خطر بیفته ترس به خواننده تزریق میشه

    blank

    من عاششششششششششششششششششششششششششششششششششق رومان ترسناک نوشتنم

    blank

    خوب به نظر من نوشتن از نظر شخصیت اصلی می تونه به داستان هیجان بده ولی این کار دست و پای نوسنده رو برای گفتن راز ها و اتفاقات دیگه که همزمان با ماجرای اصلی داره رخ می ده می بنده و اینش خیلی بده این عقیده ی من نویسنده هست که اگه داستان از نظر راوی گفته بشه می تونه کامل و جامع حس شخصیت اصلی رو به خواننده القا کنه اگه یه نویسنده خودش حس ترس کنه می تونه به خوبی حس ترس رو روی نوشته اش پیاده کنه ..:)

    blank

    سلام.
    کسی رمان ترسناک خوب می‌شناسه؟ بی زحمت شخصیت پردازی خوبی داشته باشه و از این آبکیا نباشه.

    blank

    سلام. من یه نویسنده هستم. ولی توی تایپ کردن نمیتونم داستان رو ترسناک بنویسم. چون توی تایپ ادم شکلو نمیبینه و نمیترسه. چیکار باید بکنم تا توی تایپ کردن هم داستان خیلی ترسناک باشه؟

دیدگاهتان را بنویسید

Shopping cart

0
image/svg+xml

No products in the cart.

Continue Shopping