صحنه سازی یکی از مهمترین عناصر یک داستان جذاب است. وارد کردن جزییات صحیح خواننده را به درون دنیایی که ساختهاید میکشاند. اگر آنها بتوانند داستان را ببینند، بشنوند و استشمام کنند گویی که در آنجا حضور دارند.
صحنه سازی چیست؟
در نوشتههای داستانی و مستند، صحنه سازی پس زمینه یا فضای یک صحنه است. زمینه عملکرد شخصیتهای اصلی داستان را فراهم میکند و تمام جنبههای یک مکان، از توصیفات بصری گرفته تا زمان و محیط اجتماعی را دربرمیگیرد.
چگونهای صحنهای زنده برای داستان بسازیم
زنده نوشتن به معنای بیدار کردن تخیل و به تصویر کشیدن جزییات در ذهن خواننده است.
در زیر به روشهایی برای غنی تر کردن بافت داستان اشاره میکنیم:
- از مکان به نفع خود استفاده کنید. منظور از مکان هم موقعیت جغرافیایی است و هم محیط اطراف. صحنهای که در یک اتاق تنگ و کوچک اتفاق میافتد با صحنهای که در جنگلی وسیع رخ میدهد یکسان نیست.
- از زمان استفاده کنید. زمان در صحنه سازی به عنوان ساعتی از یک روز، فصل، زمانی از سال یا یک دوره زمانی تاریخی توصیف میشود . تغییرات فصلی، زمستانی سرد یا تابستانی گرم – ممکن است خطر مرگ یا زندگی داشته باشد. دورههای تاریخی رفتار همه شخصیتهای فعال در دنیای داستانی شما را تعریف میکند.
- دنیا را از دریچه چشم کاراکترتان نشان دهید. سعی کنید دنیا را همانگونه که کاراکترهایتان با آن تعامل میکنند نشان دهید. مثلا اگر داستانی تاریخی مینویسید میتوانید از مکان و زمان واقعی الهام بگیرید.جزییات با دقت میتوانند انرژی قابل لمسی به داستان شما بدهند. اگر زیاد از حد جزییات وارد کنید خواننده را سردرگم میکنید.
- نسبت به تاثیر صحنه سازی بر روی احساسات کاراکترها آگاه باشید. اجازه دهید صحنه بر روی اعمال و احساسات کاراکترهایتان تاثیر بگذارد. در غیر این صورت آنها و دنیایی که درآن زندگی میکنند ساکن و بی رنگ میشود. زندگی انسانها – یا موجودات افسانیای که در دنیای خیالی زندگی میکنند – به صحنه پیوند خورده است.
۵ تمرین برای صحنه سازی زنده
- از یک مکان واقعی دیدن کنید که تا به حال آنجا نرفتهاید. این مکان میتواند مکان واقعی صحنهای باشد که آن را انتخاب کردهاید یا مکانی در نزدیکی شما که به نظرتان جالب میآید. وقتی اولین بار به مکانی میروید، چیزی ثبت و ضبط نکنید یا ننویسید، تنها با احساسات خود آن مکان را ادراک کنید. به چیزهایی که توجه شما را بیشتر از همه جلب میکنند دقت کنید. بعدا به خانه بروید و توصیفی از مکان مورد نظر بنویسید. یادتان باشد جزییات حسی را وارد کنید.
- مکان مهمی از داستان خود را انتخاب کنید. این مکان هر جایی میتواند باشد – یک ساختمان عمومی، مکانی دیدنی، یک منظره یا خانه کسی. حال دو کاراکتر از داستان خود انتخاب کنید و پاراگراف کوتاهی در مورد واکنش آنها در این صحنه بنویسید. از چند زاویه دید برای توصیف مکان استفاده کنید.
- مکانهایی را انتخاب و آنها را روی کارتکس بنویسید. آنها را طوری مرتب کنید که فکر میکنید داستانتان در آن مکانها جلو میرود. آیا منطقی است که کاراکترهایتان مثلا از یک ساختمان مذهبی به یک مکان علمی بروند؟ بهترین راه برای مرتب سازی آنها چیست؟ آیا یک مکان دورافتادهی تصادفی جالبتر نیست؟
- روی جزییات به یادماندنی تمرکز کنید. جزییات را در تجربه حسی کاراکتر حفظ کنید. همه میدانند که درخت چه شکلی است، پس اگر درختی را توصیف میکنید، به خواننده دلیل فرق داشتن آن را با سایر درختها بگویید یا اینکه چرا این درخت از زاویه دید کاراکتر شما مهم است. شما باید به خواننده اجازه دهید احساس کند که کاراکتر چه حسی دارد، چه چیزی میشنود یا بو میکشد یا میچشد. این تکنیک جان بیشتری به داستان شما میبخشد.
- روی یک کاغذ بی خط، نقشهای از دنیای خود بکشید. به جزییات دقت کنید. حتی کوچکترین لحظات در تجسم بهتر دنیا به شما کمک میکنند. خصوصیات جغرافیایی نظیر کوهها، دریاچهها و جادهها را نشان دهید، اگر شهری دارید آن را نشان دهید و به مناطق و استانها هم دقت کنید. سعی کنید بین جزییات احساسی و صحنه پردازی تطابق ایجاد کنید.