حرفه نویسندگی هزاران سال است که وجود دارد. حتما با خود فکر میکنید دیگر تا به حال میدانیم چگونه باید نویسنده شویم. اما هر چه بیشتر بخوانید متوجه میشوید که هیچ کس بر سر اینکه چگونه میتوان نویسنده شد با دیگری توافق ندارد.
در زیر به هفت دروغ در مورد نویسنده شدن اشاره میکنیم که شاید شما نیز آنها را باور کرده باشید.
دروغ شماره 1: برای نویسنده شدن باید از کسی الهام بگیرید
بسیاری از وبلاگها و کتابها میگویند برای نوشتن باید از جایی الهام بگیرید. آنها توصیههای زیادی در مورد الهام گرفتن به شما میدهند: از تغییر دادن مکان خود گرفته تا گوش دادن به موسیقی و خواندن نوشتههای الهام بخش. با آنکه الهام گرفتن همیشه خوب است اما افراد حرفهای میگویند شما نباید هیچ وقت نوشتن خود را به جهت الهام گرفتن به تعویق بیاندازید.
دروغ شماره 2: برای نویسنده شدن باید متخصص دستور زبان باشید
شما برای نویسنده شدن نیازی ندارید تا متخصص دستور زبان باشید. این کار مختص ویراستاران است. داشتن مهارتهای دستور زبان خوب است اما لازمه نویسنده شدن نیست. شما باید بتوانید داستان جذابی را تعریف کنید و در عین حال فردی را استخدام کنید که اشتباهات گرامری شما را برطرف کند. زیرا اگر داستان شما جذاب نباشد هیچ کس آن را نخواهد خواند.
دروغ شماره 3: برای نویسنده شدن باید درونگرا باشید
برخی بر این باورند که برای نویسنده شدن باید درونگرا باشید. آنها متعقدند افراد برونگرا برای آنکه بتواند نوشتن در تنهایی را تاب بیاورند باید زیاد در بین مردم باشند. واقعیت آن است که شما باید بتوانید اوقات زیادی را به تنهایی بگذرانید تا نویسنده باشید اما این امر مانع از آن نمیشود که افراد برونگرا هم نویسنده شوند.
دروغ شماره 4: نویسندگان کتابهای پرفروش پول زیادی در میآورند.
اکثر نویسندگان حتی نویسندگان معروف از راه نوشتن پول زیادی در نمیآورند. اکثر نویسندگان تمام وقت به دو روش پول در میآورند: یا سخنرانی عمومی انجام میدهند یا تدریس میکنند. مثلا مارک تواین به قدری مقروض بود که برای پرداخت قرضش مجبور بود یک سال تمام در سراسر دنیا تورهای سخنرانی اجرا کند.
دروغ شماره 5: به پایان رساندن کتاب سختترین بخش نویسنده شدن است
نویسندگان معمولا فکر میکنند به محض آنکه اولین کتابشان را بنویسند همه از آن تعریف کرده و به سرعت خریداری میکنند. با این حال با آنکه اکثر افراد از شنیدن اینکه شما یک نویسنده هستید خوشحال میشوند تعداد بسیاری کمی از آنها کتابتان را میخرند. وقتی شما کتابتان را تمام میکنید، راهتان در مسیر نویسنده شدن تازه آغاز میشود. سپس باید برای خود یک کارگزار ادبی و ناشر پیدا کنید. بعد از آن باید بازاری برای خود دست و پا کرده و شروع به نوشتن کتاب بعدی خود کنید. وقتی کتابتان را مینویسید راه زیادی در پیش دارید.
دروغ شماره 6: چون ایدههای خوبی دارید باید نویسنده شوید
ممکن است شما ایدههای خوبی برای رمان نویسی داشته باشید. اگر نتوانید کتابتان را تمام کنید اینکه چند ایده خلاقانه دارید مهم نیست. ممکن است این حقیقت به نظرتان تلخ باشد اما واقعیت همین است.
دروغ شماره 7: شما هیچ وقت نمیتوانید در نویسندگی موفق شوید
اگر مقاله را تا بدین جا خوانده باشید ممکن است با خود بگویید: اگر همه این موارد درست باشد، هیچ وقت نمیتوانم نویسنده موفقی شوم. اما شما میتوانید نویسنده موفقی باشید. ممکن است آنطور که تصور کرده باشید نباشد اما امکانش وجود دارد. ناامید نشوید در عوض آستینها را بالا بزنید. البته که نویسنده شدن زمان میبرد و نیاز به تمرین دارد اما اگر شما استعداد نویسندگی دارید اجازه ندهید این دروغها مانع از شروع کارتان شود یا بدتر از آن وقتی شرایط سخت میشود از کارتان انصراف دهید. نویسندگان موفق به نوشتن، یاد گرفتن و تمرین کردن ادامه میدهند. شما هم میتوانید.