دیالوگ ها بخش مهمی از داستان ها را تشکیل می دهند و نویسنده باید تا جایی که می تواند برای تاثیرگذاری آنها بکوشد. در ادامه 6 اشتباهی که نباید هنگام دیالوگ نوشتن مرتکب شوید را معرفی کرده ایم.
اشتباه شماره یک: دیالوگ طبیعی به نظر نمیرسد
مردم معمولا آن طور که نویسندهها مینویسند صحبت نمیکنند. اما دیالوگهای بد گاهی اوقات بیشتر شبیه به متنی نوشته شده است تا گفتگوی واقعی یک کاراکتر. مراقب دیالوگهایی که…
- بیش از حد شسته و رفته یا شاعرانهاند
- به جای آنکه گویای افکار و زاویه دید نویسنده باشند، گویای افکار و دیدگاه نویسنده اند
باشید
اشتباه شماره دو: دیالوگی که بیش از اندازه طبیعی به نظر میرسد
در زندگی واقعی، گفتگوها حاوی تکرارهای کلامی زیاد است. مردم به هنگام صحبت کردن مِن و مِن میکنند و برای آنکه سر اصل مطلب بروند زمان زیادی طول میکشد. اگر از این دست موارد زیاد از اندازه در دیالوگ خود بیاورید، ممکن است حوصله خواننده را سر ببرید. به قدری که دیالوگتان طبیعی به نظر برسد از این موارد وارد کنید.
اشتباه شماره 3: مشکلات فرمت
بسیاری از نویسندگان مبتدی نمیدانند چگونه دیالوگهای خود را فرمت بندی کنند. نتیجه گیج کننده است و خواننده به سختی میتواند آن را بخواند. برای مثال، در اکثر موارد، وقتی گوینده عوض میشود پاراگراف جدیدی آغاز میشود. این کار به خواننده کمک میکند تا رد صحبتها را دنبال کند.
اشتباه شماره 4: جمع بندی کردن در زمانی که باید از دیالوگ استفاده کنید
فرض کنیم کاراکتر شما در 100 صفحه از رمانتان به طور مخفیانه عاشق رییسش بوده است. او بالاخره با او روبه رو شده و به عشقش اعتراف میکند. اگر تنها به جای نشان دادن دیالوگ آنها، آن را خلاصه کنید، خوانندگان ناامید میشوند. آنها میخواهند کلماتی که بین این دو نفر رد و بدل شده است و واکنش رییس را بشنوند.
اشتباه شماره 5: استفاده از دیالوگ در جایی که باید جمع بندی کنید
تصور کنید که دایی نچسب کاراکترتان یک ساعت صرف توصیف ویژگیهای ماشین چمن زنی جدیدش میکند. یا فرض کنیم کاراکترتان باید برای داییاش داستان بلندی را تعریف کند که دوازده صفحه قبلی را صرف گفتن آن به خالهاش کرده است. اگر این دیالوگها را کلمه به کلمه نشان دهید، حوصله خواننده شما سر خواهد رفت. میتوانید از چند خط دیالوگ استفاده کنید و مابقی را جمع بندی کنید.
اشتباه شماره 6: کاراکترهایی که شبیه به هم صحبت میکنند
وقتی دیالوگها به درستی پیش بروند، هر یک از کاراکترهای اصلی شیوه منحصربفردی برای صحبت کردن دارند. کاراکترهای مختلف از جمله بندیها و لغات مختلفی استفاده میکنند. ممکن است آنها از تکه کلام یا اصطلاح خاصی استفاده کنند و با لحنهای متفاوتی حرف بزنند: یکی خشن و دیگری با خجالت، یکی با لوندی و دیگری نگران یا رییس مآبانه.