شما استعداد نویسندگی دارید. ایده دارید. شور و اشتیاق تبدیل کردن کلمات به اشکال و مفاهیم را دارید. شما میتوانید بنویسید. اگر میخواهید به عنوان نویسنده شکست بخورید 5 شیوه زیر را امتحان کنید.
- تا زمانی که حس نوشتن ندارید ننویسید
بسیاری از افراد از ایده نوشتن لذت میبرند اما نوشتن نیازمند نظم و انضباط است و انضباط داشتن همیشه خوشایند نیست. اگر واقعا میخواهید بنویسید باید هر روز خود را متعهد به نوشتن کنید. بسیاری از نویسندگان موفق، روزانه مطلب مینویسند و این زمان را ارزشمند میدارند. برخی دیگر از نویسندگان برنامه زمانی منعطف تری دارند و معمولا خود را به مقید به نوشتن تعداد کلمات مشخصی در روز میکنند. برخی روزها به خوبی در نوشتن پیشرفت میکنید و برخی روزها وقتتان را تلف میکنید. اما وقتی که صرف نوشتن شود هیچ گاه به هدر نمیرود. اگر میخواهید به عنوان یک نویسنده موفق شوید باید هر روز بنویسید
- داستانهای جدیدی را شروع کنید
جریان آزاد ایدهها هیجان انگیز است. دفترچه یادداشتی همراه خود داشته باشید. لغات، عبارات، مفاهیم، و هر جرقهای که به ذهنتان میرسد را در آن یادداشت کنید. وقتی این جرقهها شعله ور میشوند باید آنها را شکار کنید. اجازه فرار به آنها ندهید. اما اگر هر بار که ایده تازهای به ذهنتان میرسد داستان جدیدی را شروع کنید هیچ گاه نوشتهای را پایان نمیبرید. به یک نوشته متعهد باشید و آن را تمام کنید سپس بازگشته آن را مرور کنید. این کار زمان میبرد. پس وقتی روی آن کار میکنید، احتمالا با ایدههای جدیدی روبه رو میشوید که برخی پتانسیل خوبی دارند.این ایدهها را جمع آوری کنید. بعد از پایان بردن نوشته فعلی خود کمی استراحت کنید. سپس در زمان استراحت روی پروژه جدید کار کنید. اگر میخواهید به عنوان یک نویسنده موفق باشید باید نوشته خود را تمام کنید
- بازبینی نکنید
آثار هنری بزرگ هیچ گاه در پیش نویس اول حاصل نمیشوند. وقتی کلمات را بر روی کاغذ جاری میکنید کار واقعی شروع میشود. به ابتدای نوشته برگردید و آن را با صدای بلند برای خود بخوانید. به لحن زبان خود توجه کنید. آیا برخی از کلمات ناخوشایندند؟ به کلماتی که تکراری استفاده شدهاند توجه کنید. از تکرار کلمات بپرهیزید مگر آنکه خودتان انتخاب کرده باشید . تصاویری که ساختهاید را تصویرسازی کنید. آیا جزییات توصیفی کافی دارند؟ خواننده شما نمیتواند آنها را تصویرسازی کند مگر آنکه ابزارش را به او داده باشید. بعد از بازبینی کردن، نوشته خود را در اختیار یک خواننده امین بگذارید. با ذهنی باز به بازخوردهای آنها توجه کنید. اگر میخواهید به عنوان نویسنده موفق باشید باید بازبینی کنید و باز هم بازبینی کنید و سپس باز هم بازبینی کنید.
- اصول کار را نادیده بگیرید
شما در طول فرایند بازبینی احتمالا اشتباهات زیادی را پیدا میکنید. وقتی بازبینیتان تکمیل شد یکبار دیگر متنتان را از نو با صدای بلند بخوانید. به تک تک کلمات و غلطهای املایی توجه کنید. اگر عجله کنید چشمتان اشتباهات را نمیتواند ببیند. اگر میخواهید نویسنده موفقی باشید، باید مطمئن شوید که متنتان عاری از خطاهای نگارشی، املایی و دستور زبانی باشد.
- متنتان را نخوانید
خواندن و نوشتن فرایندهای معکوسی هستند. آنها دو انتهای یک طیف میباشند. وقتی میخوانید از متن خوانده شده تولید معنا میکنید. وقتی مینویسید متنی را خلق میکنید که معنا بخش است. خواندن به شما کمک میکند کلمات، ابزارهای ادبی، ریتم و سبک دیگر نویسندگان را جذب کنید. خواندن درکی شهودی از نحوه کاراکترسازی و پیشبرد داستان میدهد. خواندن به شما زیبایی ابتدا و انتهای داستان را میآموزد. یک نویسنده خوب، در درجه اول خواننده خوبی است.