کودکان از داستانهایی خوششان میآید که باعث سرگرمی، برانگیختگی حس کنجکاوی و اشتیاق آنها برای یادگیری ایدههای جدید میشود. کودکان خوانندگانی صادقند. هیچ مکانی برای پنهان شدن نویسنده وجود ندارد.
خود را در ژانر انتخابیتان غرق کنید
هر چارچوب فکریای که برای خود انتخاب میکنید در مورد آن کتابهای زیادی بخوانید. شباهتها و تفاوتهای آنها را در ساختار، طرح داستان، ریتم و سرعتشان پیدا کنید. هر داستان را به اجزای بنیادیاش تجزیه کنید. هر جملهای را که هم ارتعاش با افکار شماست بکار بگیرید و بقیه را رها کنید. به برداشت اولیه خود اعتماد کنید. از موضوعاتی که توجه شما را به خود جلب میکنند یادداشت برداری کنید.
شیوههایی که از طریق آنها کودکان با یکدیگر تعامل میکنند را مشاهده کنید
اگر از ریتم و الگوهایی که کودکان به هنگام تعامل با یکدیگر بکار میبرند آگاهی پیدا کنید نوشته شما طبیعی تر میشود. کودکان معمولا اولین حرفی که به ذهنشان میرسد را بیان میکنند. آنها جملات را تکرار میکنند و وقتی در حال صحبتند دوباره روی جملات خود کار میکنند. سعی کنید جملات کوتاه یا بلند بنویسید تا سرعت مناسب را پیدا کنید. فکر کردن به خاطرات کودکی به شما در بدست آوردن لحنی منحصربفرد کمک میکند .
تا میتوانید کاغذ یادداشت بخرید
شما میتوانید با استفاده از دفترچههای مجازی نصب شده بر روی کامپیوتر یا تبلت یادداشت برداری کنید. یا آنکه آنها را بر روی کاغذهای یادداشت بنویسید. این کار به شما در مرتب کردن یادداشتهایتان در قالب فصلها کمک میکند .
هر چقدر میتوانید بنویسید – و به کارتان عشق بورزید
داستان شما تا زمانی که تصمیم بگیرید آن را در اختیار همگان قرار دهید متعلق به شماست. سپس هر کسی نظری میدهد . بنابراین مهم است که بهترین داستانتان را ارائه دهید. مخاطبان جوان شما مانند هر کارگزار یا ناشر یا ویراستار دیگری از شما تشکر خواهند کرد. کودکان غافلگیر شدن را دوست دارند . نقاط قوت داستان خود را پیدا کنید. هر گونه عدم قطعیتی خودش را در داستان نشان میدهد . برای هر کلمه به خودتان زحمت ندهید. در عوض داستان خود را تا انتها بنویسید و سپس به عقب برگردید و آن را ویرایش کنید. به غریزه خود اطمینان کنید. و نسخههای قدیمی را در صورتی که میخواهید ایدهای را به داستان برگردانید، نگه دارید.
تسلیم نشوید
به چاپ رساندن نوشته خود کار سختی است. تمامی نویسندگان در مرحلهای از کار خود با طرد شدن روبه رو میشوند. افراد موفق وجه اشتراکی با یکدیگر دارند .
آنها هیچ گاه تسلیم نمیشوند. ممکن است بهترین کتاب کودک را ننوشته باشند اما در زمان مناسبی با ناشر خود تماس گرفتهاند. کلید موفقیت، در برقراری روابط است. خودتان را به عنوان یک نویسندهی خلاق و سخت کوش نشان دهید تا شهرتتان به شما در جذب کردن کارهای بیشتر کمکتان کند. وقتی طرد میشوید انرژی نویسندگی خود را به پروژههای جدید انتقال دهید. باید به شکل مثبت درباره خودتان حرف بزنید. ممکن است برخی ناشران در مورد شما صحبت کنند. بنابراین بهتر است در وضعیت خوبی باشید. وقتی مینویسید جادو اتفاق میافتد. درها باز میشوند. مردم لبخند میزنند و دنیا به جای بهتری تبدیل میشود .