نویسنده روسی آنتوان پاولویچ چخوف، نمایشنامه و داستانکوتاهنویسی بود که در زمره بهترین داستان کوتاهنویسان دنیا قرار دارد. او ابتدا در دانشگاه پزشکی مسکو به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت اما اوقات فراغت خود را به کارهای ادبی سپری میکرد. او یکی از نمایش نامه نویسان پیشگام در دوره خود بود. در دوران کوتاه کاریاش چهار نمایش نامه نوشت که در میان غولهای دنیای تئاتر از جایگاه ویژهای برخوردار است. سه خواهر و باغ گیلاس از مشهورترین نمایش نامههای او میباشند. چخوف همچنین گنجینهای از نقل قولهای شخصی خودش را برای ما به جای گذاشته است که برخی از نقل قولهای منتخب او در اینجا آورده میشوند.
1- به من نگو ماه میدرخشد. درخشش نور را بر روی خرده شیشهها به من نشان بده
2- شاید انسان 100 حس داشته باشد، و وقتی میمیرد تنها حواس پنجگانهای که میشناسیم از بین میروند، و نودو پنج حس دیگر زنده باقی میمانند.
3- هر احمقی میتواند با بحران روبه رو شود. این زندگی روزمره است که شما را فرسوده میکند
4- نقش هنرمند طرح سوال است نه پاسخ به آن
5- امروز چقدر هوا خوب است. نمیتوانم بین چای نوشیدن و حلقآویز کردن خود یکی را انتخاب کنم
6- وقتی از او پرسیدند چرا همیشه سیاه میپوشی؟ پاسخ داد « سوگوار زندگیام هستم»
7- دنیا البته که چیزی نیست جز ادراک ما از آن
8- اگر از تنهایی میترسید، ازدواج نکنید
9- پزشکی همسر قانونی و ادبیات معشوقه من است. وقتی از دست یکی خسته میشوم شب را با دیگری سپری می کنم.
10- انسان همان چیزی است که باور دارد
11- اگر زندگیام تا به حال فایدهای برای تو داشته است بیا و مطالبه کن
12- ترسیدن از عشق یعنی ترسیدن از زندگی، و کسانی که از زندگی میترسند تا کنون هفت کفن پوساندهاند
13- وظیفه نویسنده حل مساله نیست بلکه طرح مساله به شکلی درست است
14- حتی در سیبری هم شادی هست
15- تنها کسی که عاشق است خوب به یاد میآورد
16- هیچ چیز با منطق و اخلاقیات به دست نمیآید
17- تنها در دوران سختی است که مردم متوجه میشوند مسلط شدن بر احساسات و افکارشان چقدر دشوار است
18- وقتی برای یک بیماری داروهای زیادی تجویز میشود، یعنی درمانپذیر نیست
19- در سرتاسر عالم هیچ چیز به جز روح جاودانه و تغییرناپذیر نمیماند
20- هیچ چیز جدیدی در هنر جز استعداد وجود ندارد