گاهی درگیری در یک رمان، داستان کوتاه یا فیلم آنقدر بالا میگیرد که به خشونت ختم میشود. این خشونت به صورت صحنه مبارزه ظاهر میشود، که در آن کاراکترها با استفاده از سلاح، وسایل نقلیه یا دست به طور فیزیکی با یکدیگر مبارزه میکنند. صحنههای مبارزه، زیرمجموعهای از صحنههای اکشن هستند که بهجای گفتوگو، تمرکزشان بر فعالیت بدنی است.
نوشتن صحنههای اکشن چالش برانگیز است . اما با تمرین و درک شکل آنها، نوشته صحنههای مبارزه برایتان آسان میشود.
انواع چهارگانه صحنههای مبارزه
صحنههای مبارزه اشکال مختلفی به خود میگیرند اما بیشتر آنها به چهار دسته تقسیم میشوند:
- نبرد تن به تن: این صحنههای مبارزه بر تواناییها و محدودیتهای بدن انسان تمرکز دارد. مسابقات بوکس، نبردهای رزمی (مانند فیلمهای بروس لی و چاک نوریس)، و نزاع مستقیم بین انسان شرور و نیک، همگی در این دسته قرار میگیرند.
- مبارزه با اسلحه: مبارزات با اسلحه به تئاتر کلاسیک برمی گردد. به عنوان مثال، شکسپیر، هملت را با نبرد شمشیربازی بین شاهزاده هملت و لرتیز آسیب دیده به پایان میرساند. دعواهای معاصر اغلب شامل اسلحه میشوند، و در واقع تقریباً هر فیلم اکشن در چند دهه گذشته از تیراندازی استفاده کرده است.
- مبارزه در حال دویدن: بسیاری از بهترین صحنههای مبارزه قبل از رسیدن به اوج از چندین مکان عبور میکنند. به ایندیانا جونز فکر کنید که با شرورها در قطار میجنگد یا جیمز باند با استفاده از انواع ماشینها، قایقها و هلیکوپترها، افراد شرور را اعزام میکند.
- مبارزه با استفاده از نیروهای فرابشری: بسیاری از صحنههای مبارزه عالی بهعنوان ویترینی برای قدرتهای فوقالعاده کاراکترها عمل کردهاند – از قدرت مافوق بشری یک کاراکتر اصلی گرفته تا تهدیدهای دایم التغییر یک کاراکتر ابرشرور. این دعواها میتوانند تماشاگران را به وجد بیاورند زیرا مرزهای واقعیت را پشت سر میگذارند.
نکاتی در مورد خلق صحنه مبارزه
- صحنههای مبارزه را طوری برنامه ریزی کنید که به طور منطقی با داستان کلی شما مطابقت داشته باشد. برخی از نویسندگان آماتور از صحنههای دعوا بهعنوان مجموعهای بیربط استفاده میکنند – به عنوان لحظات ثابتی در یک کتاب یا فیلمنامه که سایر عناصر طرح حول محور آن میگردند. با این حال، در نوشتههای خوب، صحنههای مبارزه در خدمت روایت کلی داستان هستند، نه برعکس. هنگام ارزیابی یک مبارزه در داستانتان از خود بپرسید: آیا این صحنه داستن من را جلو میبرد؟ آیا آوردن آن در راستای انگیزههای کاراکتر اصلی من هست؟ آیا داستان به طور طبیعی به سمت این صحنه پیش میرود؟
- کمی از جزییات فنی را وارد کنید. هنگامی که یک صحنه مبارزه را در یک فیلمنامه قرار میدهید، احتمالاً میخواهید حرکاتی را نشان دهید تا کارگردانان و بازیگران بتوانند آنچه را که در ذهن دارید تصور کنند. به همین ترتیب، در یک رمان یا داستان کوتاه، صحنههای مبارزهتان باید جزئیات خاصی داشته باشند تا از مجموعه جدا نشوند. در عین حال، بدانید که راه رسیدن به قلب خواننده از طریق پرداختن به جزئیات نیست. از طریق قوسهای طولانی در کاراکتر و داستان است. درهم ریختن صحنه مبارزه با جزئیات فنی، حواس خواننده را از این قوسها منحرف میکند.
- از زبان اول شخص بنویسید تا کاری متفاوت خلق کنید. اکثر صحنههای مبارزه به صورت سوم شخص و توسط راوی دانای کل روایت میشود که میتواند تمام جزئیات را از منظر هر کاراکتر توصیف کند. راویدانای کل برای جهانسازی عالی است. در مقابل، یک راوی اول شخص، دیدگاهی درونی از یک دعوا ارائه میدهد. کدام منحصربفردتر است: اینکه راوی به شما بگوید بوکسور در یک مبارزه پیروز شده، یا خود بوکسور تغییر ناگهانی از شکست به پیروزی قریب الوقوع را توصیف کند؟ روایت اول شخص، داستان شما را به زندگی واقعی مرتبط میکند و خواننده بیشتر مشتاق خواندن داستان شما میشود.