ویرایش حتی بزرگترین نویسندگان را نیز خسته میکند. در حالیکه در مرحله پیش نویسی کردن روح خلاق نویسنده اوج میگیرد برای بسیاری از آنها ویرایش کردن خسته کننده و طاقت فرساست. حتی بعضی از کنار این مرحله به طور کامل میگذرند. اما اگر میخواهید داستانتان را تمام کرده و آن را به فروش برسانید باید بپذیرید که نوشتهتان باید ویرایشهای مختلفی را طی کند، از جمله ویرایش تکمیلی، خطی و صوری. غلط گیری نهایی نیز برای شناسایی اشتباهات گرامری و املایی در نوشته ضروری است. آیا فکر آنکه کلمات خود را بازخوانی کنید و این فرایند را به اتمام برسانید باعث میشود احساس کنید به یک هیولای خشن تبدیل شدهاید؟ برای آنکه در حین ویرایش نوشته خود سلامت عقلیتان را حفظ کنید چند توصیه برای شما داریم
هر بار در در یک نقش فرو بروید
برای آنکه به شکل کارامدتری به داستانهایتان جان بدهید، باید در نقشهای مختلفی فرو بروید. بعضی روزها خالقید. بعضی روزها ویراستار، خواننده یا منتقد. اگر بخواهید در یک روز در دو نقش یا بیشتر فرو بروید، شکست میخورید. بهتر است هر بار یکی از این کلاهها را بر سر بگذارید. وقتی مینویسید کلاه نویسندگیتان را سرتان کنید. غلطهای املایی، گرامری، ساختار جمله و قواعد کسل کننده دستوری را فراموش کنید. خودتان را کاملا آزاد و خلاق بگذارید. اگر به هنگام نوشتن، ویرایش کنید از سرعتتان کاسته میشود. وقتی نوبت به ویرایش کردن کتابتان میرسد خود را جای معلم سوم دبستانتان جا بزنید. یک خودکار قرمز بردارید و دور اشتباهاتتان خط بکشید. مهم نیست اگر در یک صفحه صد اشتباه پیدا کنید. اکنون زمان اصلاح آنهاست. اگر بخواهید همزمان چند کلاه بر سر بگذرید چشمه خلاقیتتان را خشک میکنید. در عوض صحنههایی پر از دیالوگهای هیجان انگیز بین کاراکترها بنویسید.
به کتاب خود فضایی برای تنفس بدهید
وقتی اولین پیش نویستان را تمام کردید، مدتی آن را کنار بگذارید. ممکن است بخواهید بلافاصله ویرایش کردن را شروع کنید. اما انجام این کار به شما اجازه نمیدهد تا اشتباهات واضح را ببینید. به جای آنکه مستقیما شروع به ویرایش کنید کتابی بردارید، چند جمله تاکیدی مثبت بنویسید، به پیاده روی بروید، رمان بعدیتان را شروع کنید. هر کاری که برای خروج از فضای فکری که در آن بودید لازم است را انجام دهید.
سپس بعد از چند هفته یا چند ماه، جزییات کارتان را به قدری فراموش میکنید که میتوانید با چشمانی باز دست نوشتهتان را ویرایش کنید. شما هیچ گاه نمیتوانید حقیقتا کتابتان را مانند خوانندهای که بار اول است کتابتان را میخواند ببینید. اما این بی طرفی میتواند تفاوت زیادی در توانایی شما برای ویرایش کردن کتابتان ایجاد کند.
کتاب بخوانید و باز هم کتاب بخوانید
هر چه اولین پیش نویستان تمیزتر باشد کمتر نیاز به ویرایش دارد. و مطمئن ترین روش برای نوشتن اولین پیش نویس ارتقای توانایی خود در کتاب خواندن است. هر چه بیشتر کتاب بخوانید، کیفیت نوشتنتان بالاتر میرود. یادتان باشد که هر نویسندهای در ابتدا خواننده است. پس هر کتابی که دستتان میرسد را بخوانید. خواندن نه تنها به شما کمک میکند تا داستان و کاراکترهای بهتری خلق کنید بلکه روشی عالی برای ارتقای مهارتهای نوشتن و کاهش زمان مورد نیاز برای ویرایش کردن است.
داستانتان را قبل از پیش نویس کردن طراحی کنید
برای آنکه نیاز به ویرایشهای سنگین نداشته باشید، قبل از نوشتن پیش نویس داستانتان را بسازید. در عوض ببینید آیا قبل از آنکه قلم به دست بگیرید کاراکترهایتان میتوانند تا دویست صفحه دوام بیاورند؟ آیا واقعا میخواهید ماهها وقت خود را بگذارید تا این داستان را قلم بزنید؟ بدون داشتن یک طرح منسجم برای داستان خود، در اولین پیش نویس خود گم میشوید. وقتی گم شوید مجبور میشوید کلاه دیگری بر سر بگذارید. و سپس اولین قانون خود را زیر پا میگذارید. پس ابتدا برای کارتان برنامه ریزی کنید، دوم پیش نویس کنید و سوم ویرایش کنید. بین این مراحل تفاوت قایل شوید تا آرامش ذهنیتان را حفظ کنید.