چه چیزی مهیج تر از ذهن بشری است؟ بهترین داستانهای مهیج روان شناختی به شکلی غیرقابل پیش بینی در داستان تعلیق بوجود میآورند.
داستان مهیج روانشناختی چیست؟
مهیج روانش شناختی یکی از زیر ژانرهای سبک مهیج است که روان کاراکترهای آن را که معمولا بی ثبات هستند، بررسی میکند. بزرگترین سوالات در سبک مهیج روان شناختی پیرامون ذهن و رفتار انسانهاست. معمولا داستانهای مهیج روان شناختی اسرارآمیزند و مضامین آنها جنایی، بیماریهای روانی، سوء استفاده از مواد، واقعیتهای چندگانه یا از بین رفتن حس واقع گرایی است. ژانر مهیج روان شناختی در ارتباط تنگاتنگ با ژانر وحشت روان شناختی است . در داستانهای مهیج روان شناختی عناصر داستانهای علمی تخیلی وجود ندارد و روی حوادثی تمرکز میکند که ممکن است در زندگی واقعی اتفاق بیفتد.
عناصر سه گانه در ژانر مهیج روانشناختی
1- پیچ و تابهای اصلی در طرح داستان: مهیج های روانشناختی در صورت لو رفتن نابود میشوند زیرا بخش اعظم هیجان آنها به پیچ و تابهای غیرمنتظره در رمان بستگی دارد
2– وجود راوی غیرقابل اعتماد: غیرقابل اعتماد بودن راوی یا کاراکتر اصلی، باعث ایجاد تعلیق میشود و خواننده نمیداند به چه کسی میتواند اعتماد کند. دروغ، پارانویا و خاطرات ناقص همه موارد اصلی در ژانر مهیج روانشناختی هستند.
3- عناصر آشنا: مهیجهای روانشناختی غالباً در خانه اتفاق میافتند (معروف به مهیج های خانگی) و کاراکترها ظاهری معمولی دارند. این به نویسندگان داستان مهیج اجازه میدهد تا وارد ذهن خواننده شوند و آنها را غافلگیر کنند. شروع با موارد آشنا همچنین به نویسندگان این امکان را میدهد تا به آرامی پیشینه کاراکترها، بیماریهای روانی و سایر عناصر ایجاد کننده تعلیق در طول رمان را معرفی کنند
چهار نکته برای نوشتن داستان مهیج روان شناختی
1- تنش را در طول داستان بالا نگه دارید. میتوانید با نشان دادن کاراکتر در شرایط پر تنش و با تغییر دادن ساختار بخشهایی از یک فصل برای سرعت بخشیدن به روند داستان این کار را انجام دهید.در هر دو تکنیک اطلاعات از خواننده پنهان میشود و سرعتتان بواسطه آوردن جزییات پایین نمیآید. مخفی نگه داشتن اطلاعات جایی در ذهن خواننده برای رشد سوالات و ایدهها میگذارد.
2- شرایطی را بوجود بیاوردی که در آن کاراکترها نتوانند اطلاعات یا ابزار لازم را بدست آورند. این کار کاراکترها را مجبور میکند تا برای رسیدن به هدفشان استراتژی تعیین کنند. در این صورت لازم است سناریوهای قابل باوری خلق کنید. مطمئن شوید که کاراکترها راه سادهای برای دستیابی به اطلاعات ندارند. در غیر این صورت خواننده احترام خود را برای شما و کاراکترهایتان از دست میدهند.
3- تنش را بالا ببرید. به طور کلی، دو راه برای ایجاد تنش در داستان وجود دارد. عناصر توصیفی که تنش خلق میکنند شخصی هستند و از داستان شما و نیروها یا رویدادهایی ناشی میشوند که روی کاراکترهایتان فشار میآورند. عناصر ساختاریای که تنش ایجاد میکنند به نحوه نگارش داستان بستگی دارند مثلا شروع با عجلهی داستان یا ادغام کردن بخشهای توصیفی با صحنههای اکشن.
4- درباره پیشینه کاراکترها بنویسید. یکی از روشهای ایجاد تعلیق آن است که به آرامی عناصر غافلگیرکنندهای را به پیشینه کاراکترها وارد کنید. پیش داستانها با انگیزه دادن به کاراکترها خطرات داستان را بالا میبرند.