عناصر شش گانه داستان ماجراجویانه
- قهرمان: کاراکتر اصلی یک داستان ماجراجویانه – اکشن معمولا قبل از آنکه ماجراجوییاش را آغاز کند فردی معمولی است
- ماجراجویی: قهرمان معمولا با مشکلی روبه رو است که باید آن را حل کند. این ماجراجویی مجموعهای از حوادث را در طول داستان خلق میکند.
- محیطی ناآشنا: سفر قهرمان او را از محیطی آشنا و روزمره به محیطی جدید و ناآشنا میبرد. این سرزمین ناشناخته باعث ایجاد درگیریهایی چون درگیری کاراکتر با طبیعت یا کاراکتر با قدرتهای ماورالطبیعه میشود.
- شرور: همیشه افراد بد و شروری در مسیر قهرمان قرار میگیرند. شرور تنش داستان را بالا میبرد و خطراتی را بر سر راه قهرمان ایجاد میکند.
- عنصر خطر: کاراکتر در یک داستان ماجراجویانه معمولا با عنصر خطر روبه رو میشود. ماجراجویی او را وامیدارد تا تصمیماتی به قیمت جان خودش یا دیگران بگیرد
- تحول: در طول سفر کاراکتر اصلی از یک فرد عادی به یک قهرمان تبدیل میشود.
۱۰ نکته برای نوشتن داستان ماجراجویانه
- رمانهای معروف با مضمون ماجراجویی بخوانید. اگر اولین باری است که داستان ماجراجویانه مینویسید، مجموعهای از کتابهای کلاسیک را در این ژانر انتخاب کنید و ببینید چطور نویسندگان دیگر داستانهایشان را خلق کرده ند.
- برای کتاب خود چهارچوب ماجراجویانه در نظر بگیرید. سفر قهرمان تمام عناصر لازم برای روایت یک داستان ماجراجویانه را دارد. فرایند گام به گام را برای ساخت داستان خود دنبال کنید، اما کاراکترها، صحنه آراییها و طرح اصلی منحصربفرد خود را وارد کنید.
- کاراکتری جذاب خلق کنید. به دلایل جذابیت ایندیانا جونز فکر کنید: او شجاع بود اما نقطه ضعفهایی نیز داشت. قهرمان اصلی جذابی خلق کنید که دارای نقایصی باشد و بتواند به موازات درگیریهای خارجی، درگیریهای درونی خود را مدیریت کند.
- کاتالیزور معرفی کنید. برای ماجراجویی کاراکتر اصلی خود یک کاتالیزور در نظر بگیرید. کاتالیزور باید داستان را پیش ببرد، خطر کند و به اندازهای قوی باشد که روند تحول قهرمان را آغاز کند.
- کاراکتر مکمل داشته باشید. در هر یک از داستانهای ماجراجویانه قهرمان داستان تنها نیست. آنها یاری وفادار دارند که از آنها در سفرشان حمایت میکند .
- فضایی خلق کنید که میزان خطرات را بالاتر میبرد. یک داستان ماجراجویانه کاراکتر را از فضای آشنای خود به محیطی ناشناخته میبرد. اگر کاراکترتان در شهر زندگی میکند او را به یک بیابان برهوت بدون نقشه بفرستید.اگر در خانهشان باقی میماند قدرتهای مافوق طبیعی را به سمتش بفرستید که محیط زندگیاش را زیر و رو کند.
- به سرعت داستان فکر کنید. یک داستان ماجراجویانه قوی خواننده را وا میدارد تا لبه صندلیاش بنشیند و دائما معلق باشد. داستان را حتی در بین صحنههای نمایشی پیش ببرید. وقتی اولین پیش نویس خود را کامل کردید به عقب برگردید و از ابتدا بخوانید و هر لحظه توصیفی را که از سرعت داستانتان کم میکند حذف کنید.
- عنصر ریسک را بالا ببرید. در خلال داستان، قهرمان همیشه باید احساس کند عاملی زندگیاش را در معرض خطر قرار داده است. کاراکتر شما چه در اثر کارهای شرور یا عناصر طبیعت باید موانعی بر سر راه خود داشته باشد. این کار باعث بالا رفتن هیجان اوج داستان میشود.
- ضرب الاجل مشخص کنید. هیچ چیز به اندازه دنبال کردن زمان به قهرمان فشار وارد نمیکند. هیجان داستان را با تعیین ضرب الاجل برای کاراکتر به منظور رسیدن به هدفش بالا ببرید. یکی از روشهای انجام این تاکتیک خلق یک ضدقهرمان است که هدفش به دست آوردن همان چیزی است که قهرمان برای آن مبارزه میکند.
- به قهرمان خود فرصتی برای متحول شدن بدهید. کاراکتر اصلی شما از زمانی که او را معرفی میکنید روند تحولی را طی میکند و در انتهای داستان تبدیل به فرد دیگری میشود. خطرات و موانعی که در طی سفرش تحمل کرده به او زاویه دید جدیدی نسبت به دنیا داده است.