هر چقدر هم که داستان‌تان خوب نوشته شده باشد، پایانی کسل کننده، یا ناراضی کننده کل زحمات شما را بر باد می‌دهد. شما به عنوان یک نویسنده مبتدی یا نویسنده‌ای ماهر، باید نحوه به پایان رساندن داستان خود را بدانید.

زیرا پایان داستان باعث می‌شود خوانندگان از داستان شما احساس رضایت کنند. پایان داستان اجزای مختلف آن را به یکدیگر پیوند می‌دهد و باعث می‌شود همه چیز منطقی به نظر برسد. اگر پایان کتابتان خوب باشد خوانندگان دوست دارند باز هم از کتابهای شما بخوانند و این چیزی است که در این مقاله به آن می‌پردازیم.

قبل از آغاز نوشتن، پایان داستان را در ذهن خود تجسم کنید

حتی قبل از آنکه نوشتن داستان خود را آغاز کنید، باید بدانید همه چیز از آغاز تا پایان چگونه می‌گذرد. اگر نویسنده مبتدی هستید توصیه می‌کنیم قبل از نوشتن خلاصه‌ای کلی از داستان را بنویسید. خلاصه به شما از نحوه پایان بردن داستان ایده می‌دهد. وقتی پایان داستان را بدانید، هدف مشخصی خواهید داشت. آنگاه فصولی که به پایان داستان منتهی می‌شوند گامهایی برای رسیدن به این هدف می‌باشند.

آیا میدانستید به شیوه‌های مختلفی میتوانید داستان خود را تمام کنید؟ با آنکه بسیاری از داستانها پایان خوشی دارند، لازم نیست طبق این سنت پیش بروید. اگر نمیدانید چطور داستان خود را پایان ببرید در زیر چند مثال می‌زنیم:

• پایان بردن کتاب با یک چرخش یا غافلگیری بزرگ. شما میتوانید این کار را با فاش کردن جزییاتی که به طور کلی دیدگاه خواننده را تغییر می‌دهد انجام دهید. فقط مطمئن شوید که برای پایان بردن داستان به این شکل اشاراتی را در طول مسیر داشته‌اید.
• پایان بردن کتاب با برگشتن به صحنه اول. اما این بار، صحنه عمق بیشتری دارد زیرا کاراکتر اصلی شما در طول داستان موضوعات زیادی را یاد گرفته است.
• پایان بردن کتاب با یک درس یا پیام اخلاقی. این موضوع در کتابهای کودکان بسیار رایج است اما میتوانید از این نوع پایان برای مخاطبان بزرگتر نیز استفاده کنید. کافی داستان را باز بگذارید تا خوانندگان بر روی داستانی که خوانده‌اند فکر کنند.

قهرمان داستان را ترک نکنید

هر پایانی که برای داستان‌تان در نظر می‌گیرید باید قهرمان را در مرکز آن قرار دهید. این کار را در صورتی که پایان کتابتان شاد، غمگین یا غیرمنتظره است انجام دهید.  قهرمان از ابتدای کتاب تا انتهای آن، بار داستان را به دوش کشیده است. تنها گذاشتن قهرمان در پایان داستان خواننده را بیشتر گیج می‌کند.

قوه تخیل خواننده را تحریک کنید

معمولا خوانندگان زمانی که بتوانند رویدادهای بعدی را تجسم کنند از داستان بیشتر لذت می‌برند. اما اگر همه جزییات را در پایان داستان بیاورید خوانندگان شما چیزی برای فکر کردن به آن ندارند. به علاوه بستن همه پرونده‌ها چندان واقعی به نظر نمی‌رسد. در زندگی واقعی، بعد از اینکه ما رویدادی بزرگ را تجربه کرده یا بر مشکلی پیروز می‌شویم، معمولا رویدادهای دیگری سر راهمان قرار میگیرند.

پایان داستان خود را منطقی بنویسید

هر نوع پایانی را که انتخاب می‌کنید، باید در بستر داستان منطقی به نظر برسد. هیچ چیز بدتر از پایانی نیست که از ناکجاآباد ظاهر شود. پایان گیج کننده‌ای که با بقیه داستان سنخیت ندارد خوانندگان را دلسرد می‌کند.

فواید و معایب پایانهای شاد و غمگین

به هنگام نوشتن داستان، باید بدانید وقتی خواننده به انتهای داستان می‌رسد چه حسی میخواهید داشته باشد. پایانهای شاد و غمگین هر دو خوب هستند اما باید ببینید کدام بهتر جواب می‌دهند.

فواید پایان شاد برای داستان

• بیشتر خواننده را راضی می‌کنند
• تصویر بهتری دارند
• احساسات مثبتی را در خواننده ایجاد می‌کنند.

معایب پایانهای شاد

• قابل پیش بینی ترند
• به اندازه پایانهای غمگین تاثیر گذار نیستند

فواید پایانهای غمگین

• غیرمنتظره ترند و فکر را به حرکت در می‌آورند
• الهام بخش احساسات قوی تری هستند
• در مقایسه با پایانهای شاد طبیعی ترند

معایب پایانهای غمگین

• پایانهای غمگین احساس بدی به خواننده می‌دهند
• باعث استیصال خواننده از نحوه‌ی پایان یافتن داستان شود