خوانندگان با کاراکترهایی ارتباط برقرار میکنند که دارای نقص هستند. هنگامی که یک نویسنده نقصهای باورپذیری برای کاراکتر ایجاد میکند، درگیریهای جالب، شخصیتهای جذاب و رشد کاراکتری مناسب خلق میکند.
نقص شخصیتی چیست؟
نقص شخصیتی خصوصیتی اخلاقی است که مانع کامل بودن کاراکتر میشود. گاهی اوقات این نقص مهلک منجر به از بین رفتن شخصیت میشود یا حداقل نقاط قوت شخصیت آنها را زیر پا میگذارد و یک مانع بزرگ را نشان میدهد که باید بر آن غلبه کنند. هر شخصیتی میتواند نقص داشته باشد از جمله قهرمان داستان، ضد قهرمان، محرم راز، جاسوس دو جانبه، شخصیت درجه سوم یا شخصیت ناکام.
چرا باید برای کاراکترهای خود نقایصی را در نظر بگیریم؟
نقیصههای یک کاراکتر کاربردهای زیادی دارند، بخصوص که باعث میشود کاراکتر با خواننده ارتباط برقرار کند. از جمله فواید نقیصه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مرتبط ساختن کاراکتر با مخاطب یا خواننده یا بیننده
- ایجاد مانعی که باید در طول داستان بر آن غلبه شود
- ایجاد نقاط ضعف برای کاراکتر که کاراکتر دیگر در داستان از آن سوء استفاده میکند
- ایجاد مانعی که جلوی کاراکتر را از حل سریع درگیری میگیرد
- ایجاد یک قوس شخصیتی به کاراکتر اجازه رشد و تغییر میدهد
- ایجاد ویژگیهایی که آنها را از سایر کاراکترها متمایز و به یاد ماندنی میکند
- تاکید بر روی مضامین وسیع تری که توسط نقیصههای شخصیتی تقویت میشوند
دوازده نقص شخصیتی به جهت استفاده در نوشته
- کمال گرایی: فرد کمال گرا هیچ وقت راضی نیست. آنها به ندرت میپذیرند که پروژهای تمام شده و کارهای تمام شده دیگران را قبول میکنند. کمال گرایی برای یک کاراگاه، پزشک و کارمند اداری نقیصه بزرگی است.
- دیدگاه علامه دهر: علامه دهری که حق به جانب و متکبر است، پتانسیل آن را دارد که با سر زمین بخورد. این کهن الگوها در داستانهای کمدی خوب عمل میکنند، بخصوص وقتی علامه دهر از هوشمندی کمی برخوردار باشد.
- ناتوانی در رها کردن گذشته: در بسیاری از داستانهای پلیسی و قهرمان بازی، قهرمانانی وجود دارد که توسط گذشته خود اسیر شدهاند، مثلا پدر و مادری که به قتل رسیدهاند یا قربانیای که نتوانستهاند او را نجات دهند. این نقایص مهم، موانعی هستند که آنها باید در حین حل جرایم با آنها روبه رو شوند – اما وقتی بر موانع غلبه کنند، داستان پایان خوشی خواهد داشت.
- تنبلی: تنبلی نقیصهای است که منجر به درگیری میشود و بسیاری از آنها خنده دار هستند. کاراگاهان یا پزشکان تنبل هم خنده دارند و هم منبع درگیری شدیدی میشوند، که به لحن راوی بستگی دارد.
- آسیب پذیری فیزیکی: برخی کاراکترها از ضعف فیزیکی رنج میبرند که میتواند منجر به یک نقص مرگبار شود.
- عزت نفس پایین: افرادی که از خودشان بدشان میآید کاراکترهای جذابی میسازند. نفرت – از- خودِ جسی پینکمن او را در داستان بریکینگ بد در انواع مسیرهای خطرناک سوق میدهد.
- غرور: غرور عامل درماندگی بسیاری از کاراکترها در دنیای واقعی است و در داستان به زیبایی عمل میکند. سیاست مداران، هنرمندان، مدلها و ورزشکاران معمولا به علت غرورشان شکست میخورند.
- شهوت قدرت: عطش سیری ناپذیر برای قدرت، کاراکتری را از کاراکتر آقای کرتز در داستان قلب تاریکی به فرانک آندروود در خانه پوشالی تبدیل میکند. قدرت، مسموم کننده است و کاراکترهایی که به دنبال آن میروند منبع راحتی برای درگیری هستند و باورپذیرترند.
- ناپختگی: بسیاری از قوسهای کاراکتری با شخصیتی ناپخته شروع میشوند که در طول داستان رشد میکند. ناپختگی میتواند به شکل بی ادبی خودش را نشان دهد.
- ترس: ترس – خواه ترس در مواجهه با انجام وظیفه باشد، یا فوبیا از عنکبوت یا ترسی غیرمنطقی، نقیصه شخصیتی بزرگی است که داستان را به طور طبیعی هدایت میکند.
- لذت گرایی: برخی از کاراکترها نمیتوانند در برابر وسوسه مقاومت کنند، چه وسوسه غذا یا یک نوع علاقهی وسواس گونه. گاهی اوقات این خواست شدید به علت اعتیاد است – بسیاری از قهرمانهای داستان افراد الکلی هستند و گاهی اوقات این به دلیل کمبود نیروی اراده است.
- شخصیت عبوس: برخی از کاراکترها در ابتدا نفوذناپذیر به نظر میرسند زیرا ساکت، متزلزل، یا حتی خصمانه و فاسقاند. این افراد معمولا درونِ شکنندهای زیر پوسته بیرونی محکم خود دارند. آشکار کردن آسیب پذیری و نداشتن عزت نفس میتواند عامل محرک قدرتمندی برای داستان باشد.
درود
در پی تعاریف و مطالبی دو مورد نواقص شخصیتی بودم که به مطلب “چگونه از نقایص شخصیتی برای غنای نوشتاری خود استفاده کنیم” شما رسیدم. خیلی خیلی استفاده میکنم. در واقع دارم رونویسیاش میکنم.
تقدیم شما:
نقصان: جمع نقص
نواقص : جمع ناقصه یا ناقص
نقیصه: جمع نقائص
صرفا جهت ارتباط…