چشم هر انسانی گویای احساسات مختلفی است. نگاهی ساده، زل زدن یا چپ چپ نگاه کردن همگی معنای عمیقی در بردارند. قدرت بیان چشم انسان، آن را به یک ابزار ادبی مناسب برای خلق کاراکتر در داستان نویسی تبدیل میکند. چشم میتواند رازی را برای خواننده برملا کند، یا سرنخی از وضعیت روانی کاراکتر به او بدهد. توصیف دقیق حالت چشمان کاراکتر در نوشته، بینش عمیق تری نسبت به داستان بوجود میآورد.
۸ نکته برای توصیف خصوصیات چشم کاراکتر در داستان
در ادبیات چشمان کاراکتر منبع قدرتمندی برای نویسنده است که میتواند از آن برای درگیر کردن خواننده در صحنه استفاده کند. چشم را میتوان به عنوان پنجرهای به درون روح کاراکتر تجسم کرد. در زیر به هشت نکته برای توصیف چشم در نوشته اشاره میکنیم:
- رنگ چشم را به شیوههای مختلف توصیف کنید. دادن اطلاعات بصری نسبت به کاراکتر به خواننده اجازه میدهد تصویر او را در ذهنش مجسم کند. رنگ چشم، به همراه رنگ مو، از اولین نکاتی است که افراد در حین توصیف چهره فرد دیگری توصیف میکنند. از کلمات مرتبط برای توصیف رنگ چشم استفاده کنید – مثلا رنگ ابی را به آسمان، چشمان قهوهای روشن را به کهربایی، و چشمان سبز را به زمرد تشبیه کنید.
- کل چشم را در نظر بگیرید. به هنگام توصیف چشمها، به زوایای آن دقت کنید – از ابرو گرفته تا پلکها و مژهها. آنها چه چیزی را در مورد کاراکتر فاش میکنند؟ شکل چشم را توصیف کنید. مثلا چشم بادامی، پلک صاف یا چشمی که پلک افتاده دارد. میتوانید همچنین حالت چشم را در ارتباط با کل صورت توصیف کنید. آیا چشمها نزدیک به هم هستند یا از هم فاصله دارند؟ روی جزییاتی مثل کاسه چشم یا عنبیه تمرکز کنید. وضعیت چشم هم میتواند نکات زیادی در مورد کاراکتر را فاش کند. حلقههای سیاه زیر چشم نشان از خستگی دارد. چشمان پف کرده یعنی کاراکتر در حال گریه بوده است.
- از چشم برای نشان دادن خصوصیات اخلاقی کاراکتر استفاده کنید. نویسنده میتواند با استفاده از توصیف چشم خصوصیات اخلاقی کاراکتر را نشان دهد. یک کودک معصوم یا کاراکتر ساده معمولا چشمانی به درشتی غزال دارد. انسان شرور معمولا چشمانی تیره دارد. چشمان تیلهای مانند، تصویر موش را تداعی میکند. چشمان فولادین نشان از عزم راسخ کاراکتر دارد. چشم میتواند گرم و گیرا باشد. یک هیولای چشم سبز، کاراکتری حسود است.
- چشمها را به گونهای توصیف کنید که اهداف کاراکتر را آشکار کند. چشمها میتوانند اطلاعاتی در مورد کاراکتر به دست بدهند و همچنین اطلاعاتی راجع به قصد یا احساس او نسبت به یک سوژه را نشان دهند. وقتی درباره زبان بدنی یک کاراکتر صحبت میکنید، از چشمها شروع کنید. ابروهای بالا رفته نشانه شک و تردید است. چشمانی که به شکل مشکوک از بالای عینک زل میزنند. یا چشمانی که به حالت لوندی مژههایش را تکان میدهد.
- از حرکت چشمها برای پیشبرد داستان استفاده کنید. چشم سوژه فعالی در داستان است و به پیشبرد داستان کمک میکند. چشم میتواند خیره شود، زل بزند، چپ چپ نگاه کند، بدرخشد، نافذ نگاه کند، بچرخد، قفل شود، تنگ شود، بسته و باز شود و تیز و بران باشد. حرکت چشم نشان دهنده واکنش کاراکتر به رویدادها است.
- از چشمها برای بالا بردن درگیری استفاده کنید. اگر قهرمان قدرتمند داستان عینک میزند، یا حتی تک چشم است، نویسنده میتواند از ضعف بینایی او به عنوان مانعی در لحظات درگیری آنها استفاده کند. اگر کاراکتری زیاد پلک میزند، نشان از حس ناامنی یا نگرانی او دارد. نویسنده میتواند برای تقویت سایر ویژگیهای کاراکتر، از قدرت بینایی او کم کند.
- توجه داشته باشید که چشمها میتوانند به کاراکتر خیانت کنند. از چشم به عنوان ابزاری متناقض میتوان استفاده کرد. در حالیکه کاراکتر کلامی صحبت نمیکند، چشمان او حرفهای دیگری میزنند. برای مثال کاراکتری که شب با چشمانی مانند کاسه خون به خانه برمیگردد، خواننده را آگاه میکند که آن طور که میگفته تا دیر وقت سر کار بوده، مشغول کار نبوده است و دست او را رو میکند.
- از وسایل جانبی برای توصیف چشمان کاراکتر استفاده کنید. مردم اغلب از اکسسوریهایی برای چشمان خود استفاده میکنند. به افرادی که میشناسید و روشهایی که برای مخفی کردن یا نشان دادن چشمهایشان استفاده میکنند فکر کنید. یک کاراکتر نوجوان ممکن است ابروهایش را سوراخ کرده باشد. کاراکتری دیگر ممکن است سایه چشم زده یا مژههایش را با ریمل بلند کرده باشد. مردی که مامور اجرای قانون است، ممکن است با عینک آفتابی بیرون برود و با برداشتن آن چهره واقعی خود را مشخص کند.