آیا تا به حال از خود پرسیدهاید برای نوشتن یک کاراکتر شرور چه باید بکنید؟ یا چگونه میتوان کاراکتری شرور ساخت؟
چگونه کاراکتر شرور خوبی خلق کنیم؟
اصطلاح “شرور” شخصیتی شیطانی را تعریف میکند که جلوی پیشرفت شخصیت اصلی را میگیرد. در حالی که ممکن است شخصیت شرور شخصیت اصلی باشد – در اکثر موارد، با نیازها و خواستههای کاراکتر اصلی مخالفت میکند. این نقش اصلی که با کاراکتر اصلی مخالفت میکند باعث میشود از شرور به ضد قهرمان یاد شود. شرور با پیشرفتهای معنوی، احساسی، اخلاقی یا مالی کاراکتر اصلی مخالف میکند.
1- کاراکتر شرور خود را به طور موضوعی پرورش دهید
یک نویسنده میتواند از طریق درک موضوع، خلق یک شخصیت شرور را با استفاده از ویژگیهای شرور آغاز کند. آیا در مورد وفاداری مینویسید؟ در این صورت، قهرمان داستان شما مشکلاتی با وفاداری دارد که باید از طریق موانع داستان بر آنها غلبه کند تا به یک نگرش سالم و مثبت نسبت به وفاداری دست یابد. از این رو نقش شرور تجسم و تعقیب نسخهای از وفاداری است که منفی اما وسوسه انگیز است، فاسد اما اغوا کننده است و ممکن است تلاش شخصیت قهرمان برای دستیابی به نسخه سالمی از موضوع را از مسیر خارج کند.
این وظیفه شرور است که با پیشرفت قهرمان مخالفت کند، و بنابراین، دانستن ماهیت موضوعی پیشرفتی که قهرمان باید انجام دهد، شما را به تعیین ماهیت شخصیت شرور میرساند. شرور باید در جلوگیری از موفقیت موضوعی قهرمان شما ماهر باشد، از این رو باید نسخه منفی آن موضوع را تجسم کند.
2- پیش داستان جذابی بنویسید
هنگامی که موضوع خود را درک کردید و مشخص کردید که کدام نسخه منفی از موضوع توسط شخصیت شرور شما تجسم یافته است، سپس از خود بپرسید که چرا او اینگونه است.
3- منطق احساسی ایجاد کنید
توسعه داستان پس زمینه شخصیت شرور مبتنی بر موضوع به ما این امکان را میدهد که رویکردی منطقی احساسی داشته باشیم و توضیح دهیم که چرا شخصیت شرور این گونه است. شما خواننده را به این فکر میاندازید که ممکن است آنها نیز در همین شرایط واکنش مشابهی مانند شرور داشته باشند. در این صورت شما به شرور یک باورپذیری احساسی و جذابیت میدهید. کاراکتر شرور به جذابیت و باورپذیری احساسی احتیاج دارد تا در دید خواننده واقعی باشد.
یک شرور خوب مانند یک سانتریفیوژ اخلاقی است. چیزی که او به سمت خود میکشد و به خطر میاندازد، قهرمان داستان است. نشان دادن اینکه شرور کاملاً معقول است که به جایگاه اخلاقی خود برسد، نشان میدهد که قهرمان نیز ممکن است به جایگاه خود برسد، و بنابراین خطرات زیادی را برای قهرمان ایجاد میکند.
4- زخمهای فیزیکی و روانی را نشان دهید.
شخصیت کلیشهای شرور اغلب از نظر فیزیکی بد شکل است بین بدشکلی اخلاقی و فیزیکی ارتباطی وجود دارد. قهرمان تلاش میکند بر بدشکلی ظاهری خود غلبه کند در حالیکه شرور شخصیتی خودشیفته دارد.
5- استعدادهای فرابشری اضافه کنید
قهرمان شما باید خاص باشد. در برخی از ژانرها مانند فانتزی یا علمی تخیلی، آنها میتوانند در سطحی ویژه باشند. در ژانرهایی مانند جنایی یا هیجانی، قهرمان «انسان استثنایی» است که استعدادهای فرابشری دارد. اگر قهرمان شما خاص است، با توجه به اینکه وظیفه شرور است که با قهرمان داستان مخالفت کند، برای اینکه بتواند با قهرمان رقابت کند، کاراکتر شرور نیز باید خاص باشد.
6- شرور خود را شکست ناپذیر کنید
هر شروری برای شروع باید شکست ناپذیر به نظر برسد. موانعی که شرور بر سر راه قهرمان داستان قرار میدهد باید غیرقابل عبور به نظر برسند. اگر قهرمان بتواند در ابتدا شرور را شکست دهد، دیگر نیازی به مبارزه نیست. شرور شکست ناپذیر است که باعث رشد و رشد قهرمان میشود. ممکن است داستان شما تراژیک باشد و قهرمان در نهایت نتواند شرور را شکست دهد. با این وجود، در ابتدا نباید راهی وجود داشته باشد که قهرمان – در وضعیت فعلی خود – بتواند رقابت کند.
7- خلق آدمهای بد همه فن حریف و شرور
چرا شرورها برای داستان اهمیت دارند؟ پاسخ به این سؤال مستلزم این است که از خود بپرسیم: داستان چیست؟
محور داستان به این موضوع مربوط میشود که چگونه شخصیت اصلی در طول زمان در تماس با فشارهای درونی، بیرونی و روابط تغییر میکند یا تغییر نمیکند. تغییر هم یک سفر درونی و احساسی است و هم یک سفر بیرونی و فیزیکی. حالا اگر سفر به راحتی انجام شود، درام وجود نخواهد داشت، زیرا درام به مبارزه نیاز دارد. سفری که قهرمان داستان میرود باید سرشار از مبارزه باشد – با موانع، آزمایشها، ریسکهای بالا.
شرور همزاد تاریک قهرمان است. شخصیت شرور ویژگیهای سایه قهرمان را در بر میگیرد. اگر شخصیت قهرمان برای تجسم احتمالات مثبت در یک اثر داستانی تلاش میکند، شخصیت شرور به طور قانع کنندهای جنبههای منفی را مجسم میکند.
شخصیت شرور نیروهای ضد قهرمانانهای را به تصویر میکشد که هدف آنها جلوگیری از تکمیل سفر درونی و بیرونی قهرمان داستان است.