در دنیای امروز مشکلی جدی در مورد روابط عاشقانه در ادبیات وجود دارد. بدتر آنکه این مشکل توسط اعظم نویسندگان نادیده گرفته میشود. مشکل این است: شکل غیرواقع بینانه و ناسالم از روابط عاشقانه . نویسندگان میخواهند روابطی را به تصویر بکشند که هیجان انگیز و پر احساس هستند اما نحوه نشان دادن این رابطه به زوجها گاهی اوقات بسیار آسیب رسان است. استفاده از صحنههای عاشقانه در داستان:
- چالشها را بالا میبرد
- باعث ایجاد تضاد در احساسات میشود
- به خواننده دلیلی برای طرفداری کردن از کاراکتر اصلی را میدهد . تمامی این عناصر میتوانند کتاب شما را بهتر کنند اما تنها در صورتی که بتوانید رابطهای خلق کنید که برای خوانندگان مشکل ساز نباشد. یعنی باید از اشتباهات زیر اجتناب کنید:
- زیبا جلوه نشان داده سوء استفاده
این یکی از بزرگترین و نادیده گرفته شده ترین مسائل در کتابهاست. بسیاری از نویسندگان در کتابهای خود از روابط سوء استفاده گرانه مینویسند و آنها را رابطهای عاشقانه نشان میدهند، بخصوص در ژانر نوجوانان . در این نوع کتابها نویسنده سوء استفاده را به جای عشق نشان میدهد . آنها مثلا درباره شخصی مینویسند که بیش از حد حسود است و از نظر کلامی به شریک خود توهین میکند و کاراکتر اصلی با گفتن این جمله که « نمیتونم بدون تو زندگی کنم » سعی در توجیه کردن رفتارهای او دارد. بنابراین کاراکتر اصلی این سوء استفادهها را به شکل عشق حقیقی میبیند. عاشقانه نشان دادن سوء استفاده برای هر کسی که کتاب را میخواند آسیب رسان است. ممکن است افراد جوان به هنگام مطالعه درباره روابط عاشقانه به کتاب شما بر بخورند. اگر در زندگی واقعی رابطه سالمی نداشته باشند که از آن درس بگیرند، ممکن است فکر کنند روابط موجود در کتاب همانطوری است که باید باشد. بنابراین سوء استفاده را میپذیرند و به خود میگویند طرف مقابل به آنها اهمیت زیادی میدهد، زیرا همین موارد را درکتابهای مورد علاقهشان دیدهاند. برای جلوگیری از بروز چنین اشتباهاتی حتما مطمئن شوید که روابط عاشقانهتان مبتنی بر رضایت طرفین نوشته شده است. ببینید اگر خودتان در شرایط کاراکترهایتان قرار میگرفتید چه احساسی پیدا میکردید. یک قانون کلی آن است که اگر از این نوع رفتار در زندگی واقعی خوشتان نمیآید پس درست نیست.
- روابط عاشقانهی آنی
به روابط عاشقانهای که در آنها بودهاید یا در اطرافتان دیدهاید فکر کنید. هر چند وقت یکبار میشنوید که دو نفر در رستوران با یک نگاه یک دل نه صد دل عاشق همدیگر شدهاند.؟ به ندرت میشنوید. زیرا واقع بینانه نیست و عشق این طور عمل نمیکند. عشق ناگهانی زمانی رخ میدهد که دو نفر همدیگر را میبینند و درهمان لحظه عاشق میشوند . یا در مدت زمان بسیار بسیار کوتاهی عاشق همدیگر میشوند که در واقعیت این طور نیست. اما بسیاری از رمان نویسانی که رمانهای عاشقانه مینویسند قصد خلق صحنهای بسیار عاطفی دارند اما این کار پیام آسیب رسانی را به خوانندگان میفرستد و آنها را از دنیای واقعیت دور میکند. اگر میخواهید رابطه عاشقانهتان واقعی باشد و خواننده کاملا در آن غرق شود، باید برای رشد و تکامل عشق وقت کافی در اختیار آنها قرار دهید.
- منفعل قرار دادن یکی از طرفین در رابطه
رابطه به این معنی نیست که یکی از طرفین کنترل همه شرایط را به دست بگیرد و همه انتخابها را انجام دهد. هر دو طرف باید در این رابطه مشارکتی فعال باشند. این موضوع در زمانی که نویسندگان یکی از طرفین را همراه با جریان پیش میبرند مشکل ساز میشود. این فرد آغازگر هیچ کاری نیست، زمانی که شرایط برای رابطهاش دشوار میشود هیچ تصمیمی نمیگیرد و عقب مینشیند و اجازه میدهد طرف دیگر هر کاری در رابطه انجام دهد . این نوع رابطه غیرواقعی و کسل کننده است. هیچ صحنه دراماتیکی را به رابطه اضافه نمیکند و خواننده هیچ حسی نسبت به او ندارد.رابطه عاشقانه شما در داستان باید دو طرفه باشد.
- خلق روابط عاشقانه بدون وجود اشتراکات
دو نفر که در رابطه با هم هستند باید وجه اشتراکاتی با هم داشته باشند. لازم نیست هر دو غذا، فیلم، کتاب و فعالیتهای یکسانی را دوست داشته باشند بلکه باید اشتراکات بنیادینی با هم داشته باشند. اگر دو کاراکتر دارید که از نظر اخلاقی قطب متضاد یکدیگر هستند و ارزشهای یکسانی با یکدیگر ندارند، خوانندگان شما از خود میپرسند چرا این دو نفر در وهله اول با یکدیگر وارد رابطه شدهاند. و اگر نمیتوانید پاسخ اینکه چرا این دو نفر با هم در رابطه هستند را بیابید، باید اصلاحاتی را در داستان انجام دهید.