نوشتن برای اکثر ما یک سرگرمی است. با توجه به نیازی که همگان به کسب درامد دارند ما وقت زیادی نداریم تا صرف نوشتن کنیم بنابراین برای موفق شدن به عنوان نویسنده باید زمانتان را مدیریت کنید.
مدیریت زمان به عنوان نویسنده یک کشمکش دائمی است. شما باید به شدت با خودتان در مورد اینکه چه چیزی مهم است و چه چیزی اهمیت ندارد صادق باشید. شما باید در مورد آنچه ارزش وقت شما را دارد سختگیر باشید. برای هر فعالیتی که دنبال میکنید، از خود بپرسید: آیا این کار به نوشتن من کمک میکند؟ اگر سرگرمیهایی دارید که خلاقیت شما را افزایش میدهد نه اینکه آن را تخلیه میکند، سرمایهگذاری خوبی برای اوقات فراغت شما خواهد بود. بیایید به برخی از سرگرمیهای مفید بپردازیم.
خواندن برای نوشتن
استیون کینگ در کتابش به نام در باب نوشتن میگوید:
اگر برای کتاب خواندن وقت ندارید، وقتی برای نوشتن هم ندارید.
هر چه بیشتر کتاب بخوانید بهتر مینویسید. میتوانید از تکنیکهای افرادی که قبل از شما کتاب نوشتهاند استفاده کنید. بنابراین خواندن را به عنوان یک سرگرمی مهم برای نویسندگان به حساب بیاورید، کاری که نمیتوانید نادیده بگیرید یا آن را به تعویق بیندازید. فرقی نمیکند کتاب صوتی باشد یا چاپی، شما نیاز به زمانی دارید که برای مطالعه در قلمرو خود اختصاص دهید.
سرگرمیهای اوقات فراغت
سرگرمیهای زیادی برای اوقات فراغت وجود دارد که نویسندگان میتوانند برای پرت کردن حواس خود استفاده کنند مانند: ورزش کردن، بازیهای ویدیویی، سفالگری…. اگر از انجام این کارها لذت میبرید چطور است اوقات فراغت خود را صرف این کارها کنید؟ این زندگی شماست و شما تصمیم میگیرید که برای آن چه کاری انجام دهید. اما به یاد داشته باشید وقتی نمینویسید کسی جای شما نخواهد نوشت. اگر بیش از حد درگیر سفالگری یا غواصی یا هر فعالیت دیگری شوید از نوشتن باز میمانید. از دست دادن زمان نوشتن اصلا به نفع شما نیست. بنابراین گاهی اوقات این سرگرمیها، که به شما اجازه میدهند از نوشتههایتان دور شوید، ناگهان شیب منفی به خود میگیرند و زمان نوشتن شما را میدزدند. به سرگرمیهایی که ادامه میدهید فکر کنید و واقعاً آنها را بررسی کنید، زیرا الهامبخش نویسندگان مختلف هستند. شاید زمانی که در حال ورز دادن خمیر هستید، الهام میگیرید. به این سرگرمیها اهمیت بدهید. آنها هدف دوگانهای را دنبال میکنند و در عین حال که شما را در یک ذهنیت خلاقانه نگه میدارند الهام بخش نیز هستند.
فعالیتهای ذهنی
هر فعالیتی که خارج از نوشتن انجام میدهید نباید یک تلاش بزرگ باشد. شما مجبور نیستید دنیا را با یک قایق بادبانی یک نفره بچرخانید یا ذرتی را به اسم خلاقیت، اصلاح ژنتیکی کنید. بسیاری از فعالیتها میتوانند به همان هدف دوگانه کمک کنند، یعنی فاصله لازم از نوشتههایتان را به شما بدهند و در عین حال خلاقیتتان را نیز درگیر کنند. پیاده روی یا دویدن ساده ترین کاری است که میتوانید انجام دهید تا ذهنیت بهتری داشته باشید. تمام روز پشت میز نشستن همیشه خوب نیست، و قدم زدن در اطراف به شما اجازه میدهد پاها و ذهن خود را باز کنید. مشاهده کردن اطراف، سوخت لازم برای خلاقیتتان را فراهم میآورد. تمیز کردن خانه نیز چشم اندازتان را بهبود میبخشد. پاکسازی کردن یک روش درمانی است و آرامش ذهنی فراهم میکند که غبار ناشی از آخرین تلاش شما برای نوشتن را از بین میبرد.
تحقیق
روش دیگر برای نگریستن به این موضوع از دیدگاه تحقیقاتی است. هر مطلبی که بنویسید باید در مورد آن تحقیق کنید. و این یعنی اختصاص دادن زمان بیشتر. اما اگر برای منحرف کردن ذهن خود دوبرابر بیشتر تحقیق میکنید با یک تیر دو نشان میزنید.کاراکترهایی که خلق میکنید باید مانند انسانهای واقعی باشند. این هدف از کاراکترسازی است. اینکه آنها را به قدری واقعی بسازید که گویی از صفحه کتاب به بیرون میآیند. افراد واقعی سرگرمیهایی دارند، این یعنی کاراکترهای شما احتمالاً سرگرمیهایی نیز دارند، درست است؟ پس چرا سرگرمیهای آنها را سرگرمیهای خود نکنید، حتی اگر موقتی باشند؟ اگر قهرمان داستان شما عاشق باغبانی است، چرا باغبانی نمیکنید؟ اگر بتوانید از مطالب علمی استفاده کنید، مانند اینکه چرا گیاهان تارو سایه را به نور ترجیح میدهند، اعتبار شما به عنوان یک نویسنده افزایش یافته و قهرمان داستانتان واقعی تر به نظر میرسد.