وقتی به خلاقیت فکر میکنید چه چیزی به ذهنتان میرسد؟ هنرمندی رنجور؟ کودکی که پیش عقیدهای نسبت به دنیا ندارد؟ گروهی که در حال ایده پردازی هستند یا کسی که به حال طبیعی نیست اما ایدهای تحول آفرین به ذهنش میرسد؟ همه اینها باورهای غلطی هستند که هر روز درباره خلاقیت به خودمان میگوییم. خبر خوب آن است که شما نیز میتوانید خلاقیت داشته باشید .
سال گذشته گروهی از محققان در مورد باور افراد درباره خلاقیت تحقیق کردند . آنها دریافتند که باورهای نادرست زیادی در میان مردم رواج دارد. این یافتهها نیاز برای انتقال بهتر دانش تجربی به جهت حمایت قوی تر از خلاقیت را نشان میدهد . به بیان دیگر بسیاری از ما خودمان را متقاعد کردهایم که خلاقیت برای دیگران است – در حالیکه خلاقیت برای همه است
باور غلط: خلاقیت فقط در عرصه هنر وجود دارد
قبل از آنکه درباره مکان یافتن خلاقیت صحبت کنیم باید آن را تعریف کنیم. البته اختلافهای زیادی وجود دارد اما میتوان خلاقیت را اینطور تعریف کرد که ایدههای خلاقانه جدید بوده و از نظر دیگران مفید هستند. تعریف دیگری میگوید که خلاقیت « توانایی متعالی کردن ایدهها، قوانین، الگوها و روابط سنتی و خلق ایدهها، اشکال، شیوهها و تعابیر معنادار جدید است. البته که در عرصه هنر، نویسندگی و از ایدههای جدید استقبال میشود اما خلاقیت به این موارد منتهی نمیشود. وقتی یک دانشمند یا مهندس با ایدهای جدید روبه رو میشود، به آن خلاقیت میگویند. وقتی در حال مذاکره بر سر یک قرارداد هستید و ایدهای غیرمنتظره به ذهنتان میرسد که هر دو طرف را خوشحال میکند این خلاقیت است.
باور غلط: خلاقیت از بخش راست مغز میآید
این ایده که ما از نمیکرههای چپ و راست مغزمان برای مقاصد مختلف استفاده میکنیم پایهای در علم عصب شناسی دارد اما این مفهوم سالهاست که منسوخ شده و تبدیل به چیزی شده که مردم مرتبا بدون آنکه درکی از منشا آن داشته باشند مرتبا تکرار میکنند . اکثر فعالیتهای مغزی به طور انحصاری در یک طرف مغز انجام نمیشوند. و نمیتوان چیزی به پیچیدگی خلاقیت را منحصرا به یک طرف مغز منتسب کرد. به علاوه تفاوت معناداری بین افراد چپ مغز و راست مغز وجود ندارد . شما برای انجام کارهای خلاق به هر دو طرف مغزتان نیاز دارید، و همین طور برای انجام کارهای ریاضی و فعالیتهای مربوط به نیمکره چپ مغزتان
باور غلط: خلاقیت ذاتی است
ما معمولا خلاقیت را مخصوص نوابغ میدانیم که خلاقیتشان منجر به بیماری روانی میشود. این باعث میشود به خلاقیت به چشم یک نفرین نگاه کنیم، چیزی که اکثر ما نداریم و اگر داشتیم آرزو میکردیم که نداشته باشیم. از طرفی برخی فکر میکنند خلاقیت خصیصهای است که افراد با آن به دنیا آمدهاند – مثلا بچهها خلاقند این طور نیست؟ و وقتی بزرگ میشویم اکثر ما آن را از دست میدهیم . اما هیچ کدام از اینها حقیقتا درست نیستند . تحقیقات در زمینه خلاقیت نشان میدهند که دست یافتن به ایدههای جدید و سودمند مهارتی قابل یادگیری است و با تمرین بهتر میشود. هر ترانه سرا یا آشپز یا مهندس موفقی ایدههای خلاقانه بسیار زیادی وجود دارد . در مقابل هر نویسنده صاحب مقامی، هزاران وبلاگ نیست عادی وجود دارد.
چگونه خلاقیت خود را افزایش دهیم
اگر هیچ گاه خود را فرد خلاقی ندانستهاید چطور میتوانید خلاقیتتان را پرورش دهید؟ یک روش پرداختن به سرگرمیها و فعالیتهایی است که حول محور خلاقیت میباشند. در تحقیقی مشخص شد که افراد در روزهایی که کار خلاقانهای را دنبال میکنند شادترند . این سرگرمیها عبارتند از کاردستی، نواختن موسیقی، داستان نویسی، سفال گری و پختن دستورهای آشپزی جدید. نتایج نشان میدهند که وقت گذاشتن برای انجام این تمرینات به نفع شماست حتی اگر هر بار که کاموا و میل بافتنیتان را در دست میگیرید فکر خلاقانهای به ذهنتان نمیرسد.
روش دیگر پیاده روی کردن است. ما میدانیم که ورزش کردن برای سلامت روانی خوب است و تحقیقات نشان میدهند که پیاده روی کردن باعث افزایش خلاقیت میشود. بودن در فضای بیرون دید بیشتری به شما میدهد و باعث میشود مغزتان نیز مانند بدنتان ورزش کند. برای آنکه کار خوبی ارائه دهید باید زیاد کار کنید.
روش دیگر تمرین 30 دایره است. روی کاغذ 30 دایره کوچک رسم کنید و تایمر را روی سه دقیقه تنظیم کنید. در مدت سه دقیقه هر تعداد از دایرههایی که میتوانید را با هر ایدهای که به ذهنتان میرسد رنگ کنید.
با نگاه کردن به نقاشی خود میتوانید به تفاوتها و شباهتهای بین افکاری که به ذهنتان میرسد نگاه کنید. تا زمانی که افکارمان را ننویسیم نمیدانیم چه ایدههایی در ذهن داریم. بنابراین خلاقیت را شروع کنید و ببینید چه اتفاقی برایتان میافتد .