برخی از داستانها از زوایای دید متفاوتی نوشته میشوند. چالش موجود آن است که چطور بدون گیج کردن خواننده زاویه دید را در حین نوشته تغییر دهیم.
سه دلیل برای استفاده از زوایای دید چندگانه در داستان
بیشتر داستانها از زاویه دید یک شخص نوشته میشوند – چه از زاویه دید دانای کل یا زاویه دید سوم شخصی که به درون افکار قهرمان داستان نفوذ کرده است. اما گاهی داستان ابعاد وسیعی دارد و لازم است از زاویه دید کاراکترهای مختلف روایت شود. در زیر به سه دلیل برای نوشتن از زوایای دید مختلف اشاره میکنیم:
- ایجاد پیچیدگی: دادن چند زاویه دید مخالف به کاراکترهای ثانویه باعث ایجاد پیچیدگی شده و توجه خواننده را به خود جلب میکند. تغییر زاویه دید، پیش داستان کاراکترهای مختلف را به خواننده نشان میدهد و در داستانهایی که خطوط داستانی متقاطع دارند مفید است.
- ایجاد بلاتکلیفی. در داستان ترسناک یا رازآلود، از زاویه دید چندگانه برای ایجاد تعلیق یا بلاتکلیفی استفاده میشود. گاهی اوقات ممکن است زاویه دید ثانویه یا مکمل را انتخاب کنید. شاید کاراکتر اصلی شما چیزی میداند که نمیخواهید خواننده هنوز بداند. کاراکتر ثانویه آن اطلاعات را ندارد برای همین روایت کردن از زاویه دید آنها به شما امکان مخفی کردن اطلاعات را میدهد. همچنین از زاویه دید برای دادن اطلاعات بیشتر نیز میتوان استفاده کرد. تغییر زاویه دید تصویر کاملی به خواننده ارائه میدهد.
- فاش کردن اطلاعات راوی نامطمئن: اگر داستان شما از زاویه دید اول شخص و راوی نامطمئن روایت شده است، بعدا میتوانید به زاویه دید کاراکتر دیگری نقل مکان کنید تا شکافهای نسخه اولیه داستان را پر کنید. در این صورت خواننده داستان را به شکل جدیدی خواهد دید.
۵ نکته برای نوشتن از زوایای دید چندگانه
جابه جایی بین زاویه دید کاراکترها ابزاری قوی در نوشتن رمان است اما همچنین ممکن است خواننده را گیج کند. در زیر به چند روش برای تغییر زاویه دید در نوشته اشاره میکنیم:
- روی مهمترین کاراکتر متمرکز شوید. به هنگام انتخاب زاویه دید اصلی برای هر صحنه یا فصل از کتاب، سعی کنید روی شخصی که بیشترین مورد را برای از دست دادن یا یادگرفتن دارد، تمرکز کنید. هر کاراکتری که با خطرات بیشتری روبه رو است، باید از نزدیک دنبال شود زیرا افکار و واکنشهای او بیشترین تنش را برای خواننده بوجود میآورد. اگر دو شخصیت اصلی دارید، مراقب باشید هر قهرمان تعداد مساوی از صحنهها را روایت کند.
- از زوایای دید مختلف برای کاراکترسازی استفاده کنید. زاویه دید ابزاری ضروری در ساخت کاراکتر است. شما دنیا را از دریچه چشمان آنها توصیف میکنید و به خواننده اجازه میدهید افکار و احساسات آنها را بدانند. شما باید همیشه نسبت به محدودیتهای کاراکترتان آگاه باشید. نوشته خود را مرتبا بازبینی کنید تا به اشتباهاتی که ممکن است در دادن اطلاعاتی به یک کاراکتر که به طور طبیعی آنها را دارا نمیباشد، پی ببرید.
- برای هر صحنه یک زاویه دید داشته باشید. وقتی زاویه دیدی را تثبیت میکنید، با خواننده نوعی قرارداد وضع میکنید: اینکه باید در طول آن صحنه زاویه دید را حفظ کنید. ایرادی ندارد در سرتاسر رمان از زوایای دید مختلف استفاده کنید اما باید در هر فصل یا بخش یک زاویه دید مشخص را نگه دارید.
- جابه جایی در زاویه دید را به طور مشخص تعریف کنید. هر بار که زاویه دید را تغییر میدهید، برای خواننده به روشنی مشخص کنید. اگر خواننده درگیر پیدا کردن زاویه دید هر کاراکتر باشد، به روند داستان توجهی نمیکند و خسته میشود. میتوانید با دادن لحنی متمایز به هر کاراکتر، تکرار کردن نام کاراکتر، یا روایت داستان به زمان گذشته از زبان یک کاراکتر و به زمان حال از زبان کاراکتری دیگر، زوایای دید مختلف را مشخص کنید .
- به هر کاراکتر یک زاویه دید و طرز بیان منحصربفرد بدهید. هر کاراکتر باید چیزی منحصربفرد برای به اشتراک گذاشتن در داستان داشته باشد. لازم نیست زاویه دید را تغییر دهید، بلکه باید به کاراکترهایتان شخصیتهای فردی متمایز بدهید. اگر همه کاراکترهایتان طرز بیان یکسانی داشته باشند، خواننده نمیداند چه کسی صحبت میکند. به علاوه کاراکترها واقعی یا باورکردنی به نظر نمیرسند.
سلام بسیار بهره بردم از مطلبتون .خیلی سپاسگزارم
با سلام
بنده در حال نگارش داستانی با زاویه دید اول شخص هستم و نیاز دارم که بخشی از داستان را از زبان شخص دیگری روایت کنم
چگونه میتوانم این تغییر شخصیت را به خواننده بفهمانم
ممنون میشم اگر راهنماییم کنید