پس یک ایده داستانی در سر دارید … اما اکنون به صفحه سفید روبه رویتان چشم دوختهاید. حال چه کار میکنید؟ در زیر به گامهایی اشاره میکنیم که با دنبال کردن آنها میتوانید ایده داستانی خود را به یک داستان تبدیل کنید
عناصر سه گانه داستانی
بیایید با نقطه شروع آغاز کنیم. شما ایده داستانی دارید. این ایده ممکن است :
- درباره کاراکتر خاصی باشد که میخواهید درباره او بنویسید
- موقعیتی که برایتان اتفاق افتاده ( مثلا محاصره دنیا توسط زامبی ها )
- مکانی خاص ( مانند انگلیس در دوران ویکتوریا، یا شهری که در آن بزرگ شدهاید )
شاید فقط میدانید که میخواهید داستان خاصی را بنویسید. مثلا شاید همیشه عاشق خواندن کتابهای عاشقانه تاریخی بودهاید و فکر میکنید میخواهید کتابی همانند آن بنویسید. یا شاید هنوز ایدهای به ذهنتان نرسیده است. ایرادی ندارد. اگر درگیر ایده داستانی هستید میتوانید از طرح وارههای داستانی برای شروع استفاده کنید. مهم داشتن ایده نیست مهم کاری است که با ایدهتان انجام میدهید.
اولین توصیه: فکر نکنید برای شروع باید ایده بی عیب و نقصی پیدا کنید. اگر روی این موضوع تمرکز کنید، با سد نویسندگی روبه رو میشوید. فقط با یک ایده شروع کنید – هر ایدهای – و ببینید چه داستانی میتوانید از آن بسازید .
این ایده نقطه شروع شماست. شما باید این ایده را به داستان تبدیل کنید و بدین منظور به عناصری نیاز دارید:
- کاراکتر
- درگیری یا مشکلی که کاراکتر با آن روبه رو است
- صحنه، زمان یا مکانی که داستان در آن اتفاق میافتد
اولین و سومین عنصر بسیار واضحند. داستان برای شخصی ( کاراکتر ) اتفاق میافتد و این اتفاق در مکانی میباشد. اما عنصر دوم چه؟ چرا نیاز به مشکل یا درگیری داریم؟ درگیری یا مشکل کاراکتر، موتوری است که داستان شما را جلو میبرد. برای مثال، به نقطه آغاز برگردیم. شما میخواهید کمی ایده داستانی خود را پرورش دهید تا هر سه عنصر را داشته باشد: کاراکتر، درگیری و صحنه. فرض کنیم میخواهید درباره کاراکتری به نام لوسی بنویسید که در سیرک آکروبات باز است. حال باید مشکلی برای او طرح کنید. شاید او در خطر از دست دادن شغلش و روی کار آمدن فرد آکروبات باز جدیدی است که مهارت بیشتری از او دارد. یا شاید با رام کننده شیر رابطهای پنهانی دارد. در نهایت باید تصمیم بگیرید که چه چیدمان و صحنه سازی به داستان خود بدهید. درباره چه نوع سیرکی مینویسید؟ آیا سیرکی مدرن است؟ آیا در یک شهر بزرگ است یا کوچک؟ آیا به سراسر کشور سفر میکند؟
یا فرض کنیم نقطه شروع داستان شما درگیری است
- زامبیها بر دنیا مسلط شدهاند. حالا کاراکتری لازم دارید که با این مساله روبه رو شود . بنابراین تصمیم میگیرید درباره زنی به نام جولی بنویسید که دارد برای ازدواجش برنامه ریزی میکند و ناگهان زامبیها وارد میشوند. جولی کجا زندگی میکند؟ آیا میخواهد به تنهایی در مزرعهای در شهرش با زامبیها بجنگد یا با آنها در خیابانهای لندن وارد مبارزه شود؟ یا فرض کنیم با صحنه آغاز میکنید – میخواهید داستانی درباره شهر زادگاهتان بنویسید. حالا به یک کاراکتر و مساله نیاز دارید. شاید هر سال در شهرتان یک مسابقه باغبانی برگزار میشود بنابراین تصمیم میگیرید درباره زنی بنویسید که با همسر سابق خود سر جایزه نفر اول رقابت میکند. حالا کاراکتر و موضوع درگیری را دارید.