اساطیر یونان به خاطر داستانهای زنده و گیرا از خدایان، الههها و موجودات افسانهای شناخته شده است. در حالی که چهرههای مذکر مانند زئوس، آپولو و هرکول اغلب مورد توجه قرار میگیرند، بسیاری از چهرههای زن قدرتمند و مهم وجود دارند که به همان اندازه در اسطورههای یونان باستان اهمیت دارند. از الهههای خِرد و جنگ گرفته تا ملکههای زیباییهای افسانهای، این شخصیتهای زن نقش حیاتی در شکلدهی دنیای اساطیری یونان داشتهاند. در این مقاله ما 10 زن برتر در اساطیر یونان را بررسی کرده و به داستانهای جذاب و اسطورههای آنها خواهیم پرداخت
آتنا
آتنا یکی از مورد احترام ترین الههها در اساطیر یونان است که به عنوان الهه خِرد، جنگ و صنایع دستی شناخته میشود. او به شکل کاملاً رشد کرده زره پوش از سر پدرش زئوس به دنیا آمد و یکی از دوازده خدا و الهه المپیا به حساب میآید. آتنا اغلب به عنوان یک جنگجوی خردمند و استراتژیک به تصویر کشیده میشود که از تلاشهای قهرمانانه در میدان جنگ دفاع میکرد و به پادشاهان و قهرمانان مشاوره میداد. آتنا علاوه بر مهارتش در جنگ، الهه حامی صنایع مختلف از جمله بافندگی، سفالگری و فلزکاری نیز بود. نماد او جغد است و شهرش آتن به نام او نامگذاری شده است. آتنا با هوش، تفکر استراتژیک و تواناییهای هنری خود، الههای محبوب و مورد احترام در فرهنگ یونان باستان بود.
هرا
هرا همسر زئوس و ملکه خدایان در اساطیر یونان بود. او الهه ازدواج، زنان و زایمان و با خانواده و زندگی خانوادگی نیز در ارتباط بود. هرا به خاطر قدرت و همچنین وفاداری شدیدش به خانوادهاش معروف است. او اغلب به عنوان یک شخصیت سلطنتی و با شکوه، با تاج یا دیهیم بر سر و عصا یا انار در دست به تصویر کشیده میشود. با این حال، زمانی که ناموس خانوادهاش در معرض خطر قرار میگرفت، میتوانست خشمگین و انتقام جو باشد. حیوانات مقدس او گاو و طاووس بودند و شهرش آرگوس بود. هرا علیرغم خلق و خوی گاه تلخش، در اساطیر یونانی، به عنوان محافظ زنان، ازدواج و خانواده، شخصیت قابل توجه و محترمی بود
آفرودیت
آفرودیت الهه عشق، زیبایی و تمایلات جنسی در اساطیر یونان بود. او را زیباترین الهه میدانستند و اغلب بهعنوان چهرهای شهوانی و جذاب به تصویر کشیده میشود. آفرودیت با عشق رمانتیک، جاذبه فیزیکی و باروری در ارتباط بود و همچنین محافظ ملوانان و دریانوردان به حساب میآمد. طبق افسانه، او از کف دریا متولد و بلافاصله به الههای قدرتمند و تأثیرگذار تبدیل شد. نفوذ آفرودیت بسیار فراتر از عشق و زیبایی او بود. او همچنین به عنوان یک دیپلمات ماهر و صلح طلب شناخته میشود که از قدرت متقاعدسازی خود برای حل و فصل اختلافات و آشتی دادن دشمنان استفاده میکرد. نمادهای او کبوتر و درخت مورد و شهرهایش کورنت و پافوس بودند
دِمِتر
دمتر الهه یونانی کشاورزی، برداشت محصول و باروری بود. او مسئول رشد محصولات، موفقیت در برداشت و فراوانی زمین بود. دمتر همچنین ارتباط نزدیکی با چرخه مرگ و زندگی داشت، زیرا دخترش پرسفونه توسط هادس ربوده و به دنیای زیرین برده شد. این امر منجر به غم و اندوه دمتر و در نهایت ایجاد فصول شد، زیرا پرسفون اجازه یافت برای بخشی از سال به دنیای زندگان بازگردد. دمتر اغلب به عنوان یک شخصیت بالغ و پرورش دهنده، با تاج گلی از گندم در موهایش و یک دسته دانه در دست به تصویر کشیده میشود. او همچنین نماد مادری و باروری و محافظ زنان در هنگام زایمان بود. نمادهای او مشعل، گندم و خشخاش و شهرش الئوسیس بود
آرتمیس
آرتمیس الهه یونانی شکار و صحرا بود. او یکی از دوازده خدا و الهه المپیایی به حساب میآمد و شخصیتی قدرتمند و مستقل در اساطیر یونان بود. آرتمیس اغلب به عنوان یک شکارچی ماهر به تصویر کشیده میشود که تیر و کمان حمل میکرد و با دستهای از سگهای شکاری همراه بود. او همچنین با ماه در ارتباط بود، همانطور که برادر دوقلوی او آپولو با خورشید مرتبط بود. آرتمیس به عنوان محافظ زنان جوان و زایمان نیز شناخته میشود. او یک الهه باکره است و در طول زندگی خود به شدت مستقل و متکی به خود باقی ماند. نمادهای آرتمیس تیر و کمان، ماه و آهو و شهر او افسوس بود
پرسفونه
پرسفونه دختر زئوس و دمتر بود که توسط هادس، خدای عالم اموات ربوده شد تا ملکهی او شود. به دلیل این ربوده شدن، پرسفونه به الهه عالم اموات تبدیل شد و مسئول هدایت روح مردگان به محل استراحت نهایی آنها گشت. پرسفونه همچنین با فصل بهار و پوشش گیاهی در ارتباط بود، زیرا بازگشت او به دنیای زندگان هر سال به عنوان آمدن بهار و تولد دوباره جهان طبیعت جشن گرفته میشد. پرسفونه اغلب به صورت چهرهای جوان و زیبا با تاجی از گل بر سر و اناری در دست به تصویر کشیده میشود که نمادی از پیوند او با دنیای زیرین و دنیای زندگان است.
هستیا
هستیا الهه یونانی کانون گرم خانه و خانواده بود. او یکی از دوازده خدا و الهه المپیا به حساب میآمد و در اساطیر یونانی شخصیتی محترم بود. هستیا وظیفه حفظ شعله مقدس آتشگاه را برعهده داشت که به عنوان مرکز زندگی خانوادگی و منبع گرما و تغذیه تلقی میشد. هستیا، الههی خانه و خانواده، اغلب به عنوان شخصیتی مهربان و پرورش دهنده نشان داده میشود که مظهر مهمان نوازی، خانه داری و صلح طلبی است. هستیا، فرقه اصلی نداشت. نمادهای او آتشدان و کتری و شهر او شهر مقدس المپیا بود.
مدوسا
مدوسا هیولایی از اساطیر یونانی بود که گفته میشود موهایی از جنس مار داشت و میتوانست با نگاهش مردم را به سنگ تبدیل کند. مدوسا زمانی زنی زیبا بود، اما الهه آتنا به دلیل اینکه معبدش را با داشتن رابطه با پوزیدون آلوده کرده بود مورد نفرین قرار داد. گفته میشود که ظاهر هیولایی او مجازاتی برای اعمال او بود. مدوسا در نهایت توسط پرسئوس کشته شد که برای دوری از نگاه او از یک سپر آینهای استفاده کرد و سر او را با شمشیر برید. طبق افسانه، سر او حتی پس از مرگش نیز قدرت خود را حفظ کرده بود تا مردم را به سنگ تبدیل کند و اغلب بر روی سپرها و سایر وسایل به عنوان نمادی محافظتی نشان داده میشود. مدوسا یک شخصیت قدرتمند و ترسناک در اساطیر یونان و نشان دهنده خطر غرور و عواقب سرپیچی از خدایان بود.
سرسی
سرسی یک جادوگر در اساطیر یونانی بود که بیشتر به دلیل تواناییاش در تبدیل کردن مردان به حیوانات معروف بود. او دختر خدای خورشید هلیوس و الهه اقیانوسها پرسی بود و گفته میشود که قدرت جادوگری و پیشگویی پدرش را به ارث برده است. سرسی بیشتر به خاطر برخوردش با قهرمان اودیسه در «اودیسه» هومر شناخته میشود که چندین نفر از خدمه او را به خوک تبدیل کرد. اودیسه توانست با کمک خدای هرمس در برابر قدرتهای او مقاومت کند و در نهایت سرسی را متقاعد کرد که مردانش را به شکل انسانی خود بازگرداند. پس از رویارویی آنها، سرسی و اودیسه عاشق یکدیگر شدند. سرسی همچنین با گیاهان و معجونهای دارویی در ارتباط بود و در امر شفا و پزشکی تخصص داشت. نمادهای او عصا و جام و شهرش آئیآ بود.
هلن اهل تروا
هلن اهل تروا به عنوان زیباترین زن جهان شناخته میشد. او دختر زئوس و لدا بود و با منلائوس پادشاه اسپارت ازدواج کرد. با این حال، زیبایی او آنقدر مشهور بود که توجه شاهزاده تروا پاریس را به خود جلب کرد تا جایی که او را ربود و به تروا برد. این آدم ربایی توهین بزرگی به منلائوس و برادرش آگاممنون تلقی شد و آنها ارتشی از جنگجویان یونانی را جمع کردند تا به سمت تروا حرکت کنند و خواستار بازگشت او شوند. نبرد تروا یک نبرد ده ساله بود که منجر به نابودی نهایی تروا شد.
هلن شخصیت اصلی در داستان جنگ تروا بود که نماینده قدرتِ زیبایی و میل جنسی و پیامدهای مخربی بود که میتواند از چنین احساساتی حاصل شود. علیرغم نقش او در ایجاد جنگ، هلن نیز قربانی شرایط بود و مجبور به تحمل خشونت و خونریزی ناشی از ربوده شدن خود شد.
خدایی آدم میمونه با مردا چی کار کنه زنا که زیاده خواهن ولی مردا هم دست کمی ندارن !هم زیبایی ونوس، هم وفاداری و کدبانوگری جونو، هم مادرانگی سرس، پذیرش پرسفون هم دوست بازی آرتمیس هم منطق آتنا فک کنم مردا خوشونم نمیدونن چی می خوان ! هم قناعت هستیا