مجموعه “هری پاتر” قلب میلیونها خواننده و بیننده در سراسر جهان را تسخیر کرده است. با این حال، مانند تمام آثار داستانی بزرگ، همیشه کسانی هستند که در مورد پایان داستان نظر دیگری دارند. در این مقاله، پنج سناریو ممکن را بررسی میکنیم که چگونه داستان هری پاتر میتوانست به گونهای متفاوت به پایان برسد. این پایانهای متناوب، دیدگاه جدیدی را در مورد شخصیتهای محبوب و دنیایی که در آن زندگی میکنند، ارائه میدهد، و نگاهی هیجانانگیز و قابل تامل به احتمالاتی که ممکن است وجود داشته باشد، ارائه میکند.
هری و ولدمورت قدرتهایشان را با هم تقسیم میکنند
در این سناریو، هری به جای شکست دادن ولدمورت در یک مسابقه نهایی، متوجه میشود که تنها راه برای پایان دادن به چرخه خشونت و نفرت، تقسیم قدرت با ولدمورت است. هری و ولدمورت به جای مبارزه با یکدیگر، با هم کار میکنند تا دنیای جادوگری جدیدی را ایجاد کنند که در آن با همه یکسان رفتار شده و قدرت بین جناحهای مختلف تقسیم میشود.
این میتواند شامل دست کشیدن هر دوی آنها از بخشی از قدرت خود، ایجاد تعادل بین جنبههای روشن و تاریک جادو باشد. آنها سپس برای ایجاد یک سیستم حکومتی جدید با یکدیگر همکاری خواهند کرد که تضمین میکند دنیای جادوگران منصفانه و عادلانه اداره شود و هری و ولدمورت هر دو در تصمیمگیریهایی که گرفته میشوند، حق دارند.
در این سناریو، هری نه تنها از نظر نام، بلکه در عمل تبدیل به یک رهبر میشود و برای گرد هم آوردن مردم و ساختن آیندهای بهتر برای همه تلاش میکند. او نماد امید و اتحاد و نمونهای درخشان از آنچه خواهد بود که وقتی مردم با هم برای هدفی بزرگتر کار کنند به دست میآید.
هری تبدیل به لرد تاریکی جدید میشود
در این سناریو، هری تحت تأثیر قدرت بینظیر خود و ضربهای که از جنگ علیه ولدمورت تجربه کرده، بر او غلبه میکند. او از دنیای جادوگران و نابرابریهای آن ناامید میشود و خود را تنها کسی میداند که میتواند تغییر واقعی ایجاد کند.
هری پاتر نسبت به به دست آوردن قدرت و کنترل بیشتر وسواس پیدا میکند و در نهایت تصمیم میگیرد ردای ارباب تاریکی را به دست بگیرد. او از دانش خود در هنرهای تاریک و تسلطش در جادو استفاده میکند تا به نیرویی غیرقابل توقف تبدیل شود و از قدرت خود برای تحمیل ارادهاش بر دنیای جادوگران استفاده کند.
هری علیرغم نیت اولیهاش برای ایجاد دنیایی بهتر، تحت تأثیر قدرت خود قرار میگیرد و باعث ترس و رنج گسترده میشود. دوستان و متحدان سابق او مجبور میشوند برای متوقف کردن او با هم متحد شوند و جنگ جدیدی بین هری و کسانی که به دنبال متوقف کردن او هستند در میگیرد.
در پایان، هری شکست خورده و به عدالت سپرده میشود، اما نه قبل از اینکه صدمات جبران ناپذیری به دنیای جادوگران وارد کند و میراثی ماندگار از وحشت و تاریکی به جا بگذارد. این سناریو به عنوان یک داستان هشدار دهنده در مورد خطرات قدرت و عواقب تسلیم در برابر وسوسه و فساد عمل میکند.
هری و جینی با هم بر دنیای جادوگری حکومت میکنند
در این سناریو، هری و جینی در پی شکست ولدمورت و برقراری صلح، به حاکمان دنیای جادوگران تبدیل شدهاند. آنها به عنوان رهبران جدید، برای اداره جامعه جادوگران با هم کار میکنند و تصمیماتی میگیرند که به نفع همه جادوگران است. هری از شجاعت و جینی از هوش و شفقت خود برای کمک به مردم در دنیای جادوگری استفاده میکند.
آنها با هم برای بهبود زندگی همه افراد در جامعه جادوگران تلاش کرده و از قدرت خود برای ایجاد جهانی امن، مرفه و عادلانه استفاده میکنند. آنها همکاری و اتحاد را تشویق میکنند و موانع تعصب و تبعیض را که دنیای جادوگران را برای مدت طولانی اسیر خود کرده از بین میبرند. آنها همچنین به محافظت از دنیای جادوگران در برابر نیروهای تاریک ادامه میدهند و تضمین میکنند که میراث پیروزی هری و جینی بر ولدمورت برای نسلهای آینده باقی بماند.
هری و جینی به عنوان فرمانروایان دنیای جادوگران مورد علاقه و احترام همه کسانی هستند که آنها را میشناسند، و نام آنها برای قرنها به عنوان نمادهای امید و شجاعت در مواجهه با تاریکی به یاد میماند.
هری و دوستانش به دور دنیا سفر میکنند، جادوهای جدید و فرهنگهای جدید را کشف و در این راه دوستان جدیدی پیدا میکنند
هری و دوستانش به جای بازنشستگی و داشتن یک زندگی آرام، سفری را برای کشف جهان و جادو و فرهنگهای جدید آغاز میکنند. آنها از نقاط مختلف جهان دیدن کرده و با گونههای جدیدی از موجودات جادویی روبرو میشوند. آنها همچنین در طول راه دوستان جدیدی پیدا و روابط جدید ایجاد میکنند و شبکهای از متحدان را برای خود میسازند تا به محافظت از دنیای جادوگران در برابر تهدیدات آینده کمک کنند.
آنها به مکانهای جدید و عجیب و غریب میروند، از قلب جنگلهای بارانی آمازون گرفته تا قلههای بلند هیمالیا. آنها جادوهای جدید را یاد میگیرند، بر اشکال جدید جادو تسلط پیدا میکنند و ماجراهایی را تجربه میکنند که هرگز تصورش را هم نمیکردند. سفر آنها پر از هیجان، خطر و کشف است.
در طول راه، هری و دوستانش همچنان از جادوی خود برای کارهای خیر استفاده و به نیازمندان کمک میکنند و هر کجا که میروند صلح و مهربانی را پخش میکنند. آنها به سفیران واقعی دنیای جادوگری تبدیل میشوند و ماجراجوییهایشان به دیگران الهام میبخشد تا راه آنها را دنبال کرده و جادویی را که فراتر از مرزهای خودشان است کشف کنند.
در این سناریو، هری و دوستانش زندگی خود را به عنوان مسافران سرگردان و جویندگان جادو میگذرانند و همیشه در جستجوی ماجراهای جدید و اکتشافات جدید هستند. آنها به خودی خود تبدیل به اسطورههایی میشوند که برای همیشه به عنوان قهرمانانی که برای کشف جهان و تبدیل آن به مکان بهتری تلاش میکنند، در یادها میمانند.
هرمیون وزیر جادو میشود و از هوش و شجاعت خود برای هدایت دنیای جادوگران به عصر جدیدی از صلح و رفاه استفاده میکند
در این سناریو، هرمیون گرنجر به عنوان وزیر جادو انتخاب میشود و این نقش را از کورنلیوس فاج میگیرد. او از هوش و شجاعت استثنایی خود استفاده میکند تا دنیای جادوگران را وارد عصر جدیدی از صلح و رفاه کند. هرمیون با دانش گسترده خود در مورد جادو و تعهد تزلزل ناپذیر خود به عدالت و برابری، به سرعت مورد احترام و تحسین جامعه جادوگران قرار میگیرد.
او به طور خستگی ناپذیری تلاش میکند تا به چالشهای بسیاری که دنیای جادوگران با آن روبه رو است، از اصلاح وزارت سحر و جادو گرفته تا بازسازی مدرسه جادوگری و جادوگری هاگوارتز، رسیدگی کند. او از دانش و تدبیر خود برای مذاکره با سایر دولتها و سازمانهای جادویی استفاده میکند و اتحادها و شراکتهای جدیدی را ایجاد میکند که به ایجاد ثبات و رفاه برای دنیای جادوگران کمک میکند.
هرمیون در تمام مدت تصدی خود به عنوان وزیر جادو، در عزم خود برای انجام بهترین کار برای جامعه جادوگران ثابت قدم است. او خستگی ناپذیر کار میکند تا مطمئن شود که از جادو برای کارهای خیر استفاده شده و از حقوق و آزادیهای همه جادوگران محافظت میشود. با راهنمایی او، دنیای جادوگران وارد عصر طلایی جدیدی میشود.
در پایان این سناریو، هرمیون به یک قهرمان واقعی در دنیای جادوگران تبدیل میشود و بعدها به عنوان یک رهبر رویایی که صلح و رفاه را برای جامعه جادوگران به ارمغان آورد در یادها میماند.