توضیحات
دربارهی کتاب سیر آزادی در اروپا
نویسنده در کتاب سیر آزادی در اروپا، با دقت و موشکافی علل پیدایش و شیوهی رشد لیبرالیسم را در اروپا مورد بررسی قرار داده است و خواننده با خواندن این کتاب می تواند سیر آزادی را در اروپا دنبال کند.
در فاصله میان رفورم و انقلاب فرانسه طبقه اجتماعی جدیدی حق مشارکت کامل در حکومت جامعه را به دست آورد. این طبقه در راه رسیدن به حکومت، موانعی را از میان برداشت که به غیر از مذهب، اساس امتیازات را در کلیهی عرصههای اجتماعی، نظم میشناخت و مالکیت و حق را به هم مربوط میدانست.
وی خاطر نشان می کند: “حکومت لیبرال در حقیقت به مناسبت منافعی که از آن حمایت می کرد، هدف هایی محدودتر از منافع عمومی جامعه داشت و نظر اصلی او حمایت از سرمایه داران بود. درست است که حکومت لیبرال، مالکیت را تا آن جا تعمیم داد که به هرکس نسبت به چیزی که داشت، حقوق قانونی اعطا کرد و درست است که امتیازات ناشی از نسب و خانواده را از میان برد و مانع از آن شد که مالکان در حکومت برای خود حقوق خاصی ادعا کنند؛ ولی میدان عمل خود را به همین افق های مشخص محدود نگاه داشت. این مطالب را می توان از روشی که در برابر مستمندان داشت فهمید. روش لیبرالیسم در برابر سندیکاهای کارگری که حیات خود را تازه شروع می کردند. همین نظر را تایید می کند و باز این مطلب از مبارزه دامنه داری (که هنوز تا پایان آن را دور و درازی در پیش است) که برای ایجاد یک سطح فرهنگی و بهداشتی معقول، مسکن مناسب و حمایت ازکار صورت گرفت و در نهایت ضرورت بود، به دست می آید؛ زیرا حکومت لیبرال بنابر ماهیتش، در آخرین تحلیل خود هر مطلب را از نظر انگیزه اصلی که بر آن استوار بود یعنی براساس سود و منفعت در نظر می گرفت. براساس همین انگیزه یعنی به خاطر سود و منفعت بود که حکومت های قرون وسطایی و مسیحیت را از میان برداشت و باز برای جلوگیری از محدودیت امکانات سودجویی و منفعت طلبی بود که حکومت های مشروطه را به وجود آورد و باز هم براساس همین نظریه سود و منفعت، بعد از یک قرن مبارزه دامنه دار و به دلیل مقتضیات اقتصادی، تن به قبول تفاهم و سازش با مذهب های مختلف داد و حتی طرف داران سود و منفعت طلبی، معیارهایی را پذیرفتند که دست کم به لحاظ نظری، افق های وسیع تری را دربر می گرفت. همیشه بازرگانان در معیارهای لیبرالیسم به طور ضمنی همان چیزی شناخته می شدند که ماکولی تعریف کرده بود؛ بدین معنی که می گفت: طبقه متوسط مظهر طبیعت بشریت است”.
دربارهی نویسنده
هارولد ژوزف لاسکی متولد ۳۰ ژوئن ۱۸۹۳ در بریتانیا و درگذشته در ۲۴ مارس ۱۹۵۰ میباشد. وی نظریهپرداز سیاسی، اقتصاددان و استاد دانشگاه بریتانیایی بود. او مدتها نظریهپرداز، و از ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۶ رئیس حزب کارگر بریتانیا بود و اندیشههای او بر نسلی از سیاستمداران و اندیشمندان سوسیالیست تأثیر گذاشت.