توضیحات
دربارهی کتاب مرگ شادمانه
آلبر کامو «مرگ شادمانه» را در دوران جوانی خود و قبل از رمان «بیگانه» نوشته اما این کتاب هرگز در زمان حیاتش منتشر نشد. این رمان ۱۷ سال بعد از مرگ کامو به چاپ رسیدهاست، در حالیکه در ۲۵ سالگی ان را نوشته بود.
«مرگ شادمانه» حول محور مرگ میگردد و مورسو – شخصیت اصلی داستان – بعد از ارتکاب یک قتل به دنبال خوشبختی میرود و ظاهراً خوشبخت نیز میمیرد. در واقع یکی از تفاوتهای این داستان کامو با دیگر آثارش در این است که در بقیه، شخصیت های اصلی در نهایت به پوچی میرسند اما در «مرگ شادمانه» به خوشبختی.
این رمان دربارهٔ زندگی شخصیتی به نام مورسو است که در همان فصل اول مرد افلیجی را با رضایت خودش به قتل میرساند تا اموال او را تصاحب کند. مورسو پس از کشتن این فرد به ایتالیا سفر میکند تا خوشبخت و کامیاب بمیرد.
کامو اين کتاب را بين سال هاي ۱۹۳۶تا ۱۹۳۸نوشت و در زمان حياتش هرگز به فکر انتشارش نبود. در آن موقع بيست وپنج شش سال داشته، و اين اثر شايد اولين سياه مشق هايش در راه نويسندگي بوده. حالا چرا نخواسته آن را مانند آثار ديگرش منتشر کند، ما نمي دانيم، جايي هم به صورت نوشته و يا شفاهي چيزي دراين باره نگفته. شايد آن را خام مي دانسته، که نيست، برعکس خيلي هم پخته و عميق است، شايد هم حديث نفسي بوده از خودش، زندگي اش، افکارش و پايان کارش. آيا پايان کارش در تصادفي با خودرو در سن چهل وهفت سالگي، به راستي يک تصادف بوده؟ يا مرگي شادمانه، براي رهاشدن از اين دنياي دون و مردمان دغل باز و فريب کارش؟
بریدهای از کتاب
فقط شادمان و سرخوش زندگیکردن کافی نیست. مرگ هم که پایان کار است باید شادمانه باشد، چرا که نه؟ مگر پایان دهندۀ درد و رنجها و ناراحتیها نیست، یا به عبارتی دیگر ادامه همان سرخوشیها و شادکامیهای دوران حیات نیست؟«مرسو» در زندگی اگر در پی بهدست آوردن پول است، به این خاطر است که میخواهد خوش و آسوده زندگی کند، به آرزوهایش برسد و شادمانه هم بمیرد. افسوس که این آرزویی است که نصیب همه کس نمیشود. خوشبخت آنهایی که تا آخرین لحظه خوب و آسوده زندگی کردهاند و بعد در یک لحظه، بدون درد و ناراحتی، با حرکتی کوتاه، از زندگی به قلمرو مرگ گام میگذارند.
دربارهی نویسنده
آلبر کامو، متولد هفتم نوامبر سال ۱۹۱۳ در الجزیره و در گذشته در ۴ ژانویه ی ۱۹۶۰، از نویسندگان بزرگ قرن بیستم است. از آثار معروف او می توان به بیگانه و مقاله ی افسانه ی سیزیف اشاره کرد. او در سال ۱۹۷۵ جایزه ی نوبل ادبیات را از آن خود کرد.