توضیحات
دربارهی کتاب قمارباز
رمان «قمارباز» بیانی از طرز زندگی و مقایسۀ بین طبقۀ بورژوا و اشراف در مقابل طبقۀ دهقان و مردم پایین دست جامعه است. نویسنده در هنگام نوشتن کتاب تحت مهلت سختی برای بازپرداخت بدهیاش ناشی از قمار بود.
قهرمان و راوی داستان که معلم سرخانهای بیش نیست، با وجود اینکه رفتارهای اشرافی را از اینان آموخته؛ اما میداند که زندگی احمقانۀ بورژوایی آنها تا چه حد پوشالی و حقیر است و چون بر این امر آگاه است، از اینکه از این اجتماع دل بکند ابایی ندارد و حتی قماربازی خود را با آنکه همه آن را نشانۀ ضعف او میدانند و او را سرزنش میکنند، برتر و بهتر از تظاهر به اشرافیگری آنها میداند.
داستان رمان ماجرای خانوادهای روس است که بر اثر تحولات و بیلیاقتیها ثروت انبوه خود را از دست داده و مجبور به مهاجرت به کشور دیگری شدهاند. راوی داستان که معلم فرزندان این خانواده است داستان را در حالی روایت میکند که یا از قمارخانه برگشته است یا در راه قمارخانه است. وی که به شانس خودش در قمار اعتقاد راسخ دارد مدام در اندیشه قمار است و آن را تنها راه محقق شدن خواستههایش میداند.
رمان دربرگیرنده مناسبات و روابطی است که تمامی انسانها در زندگی روزمره با آن مواجه هستند و مشغلهٔ شخصیتهای داستان نیز از نوع مشغلههای ذهنی تمامی انسانها است. دغدغههایی همچون عشق، ثروت، شهرت و… بدین ترتیب ما با یک روایت کاملاً رئال مواجه هستیم.
زندگی در نظر داستایوفسکی همچون یک بازی قمار است که انسان در آن هست تا فقط انتخاب کنی و گردانه را بچرخانی، و اینکه «این انتخاب آیا موفقیت و پیروزی دربردارد یا خیر؟» چیزی فرای دستان قدرت بشریت است. نکته جالب و ظریفی که در قمارباز داستایوفسکی به چشم میخورد همزمانی اتفاقات و رویدادهای غافلگیرکننده داستان با خارج شدن از قمارخانه است. یعنی تمام اتفاقات که داستان را میبافند زمانی رخ میدهد که یکی از شخصیتهای داستان از بازی قمار فارغ شده و در حال بازگشت از قمار خانه به مسافرخانه هستند. بطوریکه گویی آنان به هنگام وارد شدن به قمارخانه گردونهٔ زندگی را به حرکت درمیآورند و هر بار بر روی عددی -شرایطی- خاص نشانهٔ گردونه میایستد و چگونگی ادامه زندگی شان را رقم میزند.
دربارهی نویسنده
فئودور میخایلاویچ داستایوفسکی، متولد ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ در روسیه و درگذشته در ۹ فوریه ی ۱۸۸۱ است. از ویژگیهای برتر نوشتههای وی میتوان به روانکاوی و بررسی جنبههای روحی روانی شخصیتهای داستان اشاره کرد. او در ابتدا کارش را با ترجمه آغاز کرد و سپس برای خلق آثار خود دست به قلم شد. سبک داستایوفسکی نیز سورئالیسم است.