هر نویسندهای دوست دارد موفق باشد. نویسندگان موفق افرادی هستند که: فروش بالایی دارند، نقدهای خوبی دریافت میکنند و به ثروت خوبی میرسند. اما چگونه به این جایگاه رسیدهاند و چگونه موقعیتشان را حفظ میکنند؟ آیا موفقیت آنها نتیجه مهارتهای نویسندگی، استفاده هوشمندانه از شبکههای اجتماعی و کمی شانس است؟ بله و نه
البته که شانس در این زمینه نقش دارد اما اصولی نیز وجود دارند که مانند سیستم عامل عمل کرده و باعث موفقیت آنها میشوند. آنها میدانند چگونه کارهای درست را انجام دهند، و بارها آنها را انجام دادهاند. نویسندگان موفق:
- برای رسیدن به ضرب الاجل تعیین شده وسواس دارند
- میل شدیدی برای خوب بودن دارند تا همه از آنها خوششان بیاید
- کنجکاوی زیادی برای اطلاع از نحوه چاپ کتابشان دارند
- گزینه دیگری جز نویسندگی ندارند
در زیر به 5 عادت نویسندگان موفق اشاره میکنیم:
- نویسندگان موفق هر کاری را تا آخر دنبال میکنند
به نظر آسان است: کاری که میگویید را در زمانی که میگویید انجام دهید. اما همه ما میدانیم که گاهی اوقات اتمام کارها چقدر دشوار است. نویسندگان موفق دارای قدرت ماورایی برای انجام به موقع کارها نیستند. اما رازی دارند: بدقولی نمیکنند. بدقولی کردن باعث میشود نتیجه بدی بگیریم. کارگزاران ادبی از روز اول مراقب نویسندگان هستند زیرا میدانند که بدقولی کردن باعث شکست و از دست دادن انگیزه نویسنده میشود. وعدههایی که عمل نمیشوند زنگ خطری هستند که نشان دهنده ترس یا عدم تمرکز نویسنده میباشند. در هر صورت این دو باعث میشوند فرایند انتشار کتاب به تعویق بیفتد و استرس بالا رود.
- نویسندگان موفق با هر فردی که روبه رو میشوند با احترام برخورد میکنند
رفتار غیرحرفهای باعث میشود روابطی که نویسندگان برای داشتن یک شغل طولانی مدت بدان نیاز دارند از بین برود. بنابراین وقتی همه چیز بد پیش میرود به یاد داشته باشید که باید با تیمتان همکاری کنید نه آنکه علیهشان کار کنید.
- نویسندگان موفق بازاریابی هدفمند را درک میکنند
علت اصلی موفق نشدن یک کتاب چیست؟ نداشتن بازاریابی کافی. علت بازاریابی نکردن یک نویسنده چیست؟ ترس. بسیاری از نویسندگان از اینکه اثرشان را با دنیا به اشتراک بگذارند میترسند و با مفهوم بازاریابی کردن راحت نیستند. اما نویسندگان موفق قبل از آنکه وارد مراحل چاپ شوند با این ترسها کنار آمدهاند زیرا در حال تبلیغ اثر خود بودهاند. همچنین میدانند که یک بازاریابی اصلی نباید حول تبلیغ خود بلکه باید حول خدمت به دیگران باشد.
- نویسندگان موفق عاشق آنند تا دیگران را تحت تاثیر قرار دهند
نویسندگان موفق با قلم خود کاری میکنند که هر کسی در اطرافشان تحت تاثیر قرار بگیرد. اگر از آنها بخواهید که یک تاکتیک بازاریابی جدید را به کار بگیرند سریعا آنها را با نهایت نیروی خود انجام میدهند. وقتی ویراستار مجلهای از آنها میخواهد تا یک مقاله اوریجینال بنویسند مقالهای عالی نوشته و دو روز زودتر تحویل میدهند. این به معنای تلاش برای دستیابی به نتایج بیشتر نیست. این عادت ریشه در کیفیت و قوه تشخیص دارد. نویسندگان موفق کارهایشان را با بی میلی انجام نمیدهند. در عوض وقتی قبول میکنند که کاری را انجام دهند با بالاترین کیفیتی که میتوانند انجام میدهند. آنها فقط میخواهند با صدای بلند بله بگویند.
- نویسندگان موفق کنجکاوی بی انتها دارند
آنها میخواهند هر چیزی را در مورد نوشتن و انتشار کتاب بدانند و وقتی منبع جدیدی از اطلاعات و دانش پیدا میکنند هیجان زده میشوند. نویسندگان موفق نوشته خود را به دقت مطالعه کردهاند و میدانند که باید به جای قضاوت کردن با موفقیت و شکست خود با کنجکاوی روبه رو شوند. اگر کتابی شکست بخورد میخواهند علتش را بدانند. اگر فصلی خوب از آب در نیاید کندوکاو کرده و علت را پیدا میکنند. اگر کتابشان پرفروش شود آن را تجزیه و تحلیل میکنند تا بدانند دفعه بعد چه چیزی میتواند بهتر جواب دهد. آنها همچنین میدانند که بدون داشتن زمانی برای تعمق کردن بر روی شغل خود، درسهای با ارزشی که هر کاری میتواند به آنها یاد بدهد را از دست میدهند. این یعنی به جای آنکه مرتبا در تقلا باشند باید زمانی را صرف فکر کردن به خود بکنند.