فرض کنیم شما یک ایده داستانی دارید و آماده نوشتن هستید. اما آیا به نحوه صورت بندی کردن داستانتان فکر کردهاید؟ در ادبیات مدرن، داستان سرایی ذهنی رایج ترین چارچوب کاری است. با داشتن یک چارچوب کاری ذهنی نویسندگان از زاویه دید محدودی استفاده میکنند ( یعنی داستن از زبان کاراکتر اصلی بیان میشود) تا خوانندگان را در سفر کاراکتر اصلی غرق کنند. اما این سبک از داستان سرایی تنها سبک موجود برای صورت بندی داستان نیست. در زیر به گزینههای دیگر میپردازیم.
- داستان سرایی از چند زاویه دید
نویسندگان در داستان سرایی ذهنی با روایت داستان از دریچه لنز کاراکتر اصلی، خواننده را در دنیای او درگیر میکنند. اگر ایده داستانی شما دارای داستان فرعی یا یک خط داستانی اصلی است که بهتر است از زوایای مختلفی بیان شود، استفاده از شیوه روایی چند زاویهای روشی خوب برای استفاده از زوایای دید وسیعتر است. این کار را میتوانید هر بار با تعریف داستان از زبان یکی از کاراکترها انجام دهید. از جمله رمانهای معروف با این شکل از صورت بندی میتوان به رمان بازی تاج و تخت، و شش کلاغ و النور و پارک اشاره کرد.
نکته: داستان سرایی ذهنی میتواند هر نوع زاویه دید یا زمان فعلی داشته باشد ( مثلا اول شخص یا سوم شخص، زمان گذشته یا آینده) البته تا زمانی که زاویه دید هر بار محدود به یکی از کاراکترها باشد
- داستان سرایی عینی
در حالیکه داستان سرایی ذهنی لنز روایت داستان را هر بار روی یکی از کاراکترها تنظیم میکند، داستان سرایی عینی از زوایای دید بیشتری استفاده میکند. در این سبک خواننده جای یک کاراکتر خاص قرار نمیگیرد. بلکه راوی دانای کل افکار، کلمات و اعمال کاراکترهای زیادی را بیان میکند. این چارچوب بندی در بین بسیاری از آثار کلاسیک رایج بوده است مانند رمان غرور و تعصب و داستان دو شهر. همچنان برخی از رمانهای مدرن از این صورت بندی با موفقیت استفاده میکنند مانند رمانهای هری پاتر.
- افسانه ها
افسانهها داستانهایی هستند که در طی سالیان زیاد دهان به دهان نقل گشتهاند. اما بسیاری از نویسندگان از این صورت بندی برای خلق داستانهای جدیدی که ریشه در زمان و سنتهای کهن دارد استفاده کردهاند. داستانهایی که به شکل افسانه نقل میشوند روی یک کاراکتر تمرکز دارند و وارد زاویه دید ذهنی آنها نمیشوند و راوی حوادث مسیر آنها را در حین کشف آنکه چطور قهرمان داستان رشد و تغییر میکند، ارتباط میدهد. داستانهای افسانهای مدرن دارای مضامین قدرتمندی هستند، و در آن یک یا چند نمونه از عناصر انسانی مورد واکاوی قرار میگیرند. مثالهایی از داستانهای افسانهای مدرن عبارتند از جادوگر دریای زمینی نوشته اورسولا لیگویین و ریشه کن شده نوشتهی نائومی نواک.
- بازگوییهای نوستالژیک
رمانهایی که از آنها به بازگوییهای نوستالژیک یاد میشود نسخه قدیمی از کاراکتر اصلی داستان هستند که رویدادهای دست اولی را از گذشتهاش نقل میکند. این رویدادهای قدیمی معمولا در یک چارچوب بندی ذهنی روایت میشوند و گاهی داستان به عقب برمیگردد تا حوادث زمان حال را با گذشته ارتباط دهد. این صورت بندی بیشتر برای بارز نشان دادن حوادثی است که کاراکتر را ساخته و تبدیل به آدم فعلی کرده است. از جمله رمانهای معروف در این سبک به رمانهای مصاحبه با خون آشام نوشته آنی رایس و به نام باد نوشته پاتریک راتفاس میتوان اشاره کرد.
- داستانهای نامه نگاری
داستانهایی که از طریق مجموعهای از اسناد از جمله نامهها، خاطرات روزانه، دست نوشتهها و گزارشها نوشته میشوند داستانهای نامه نگاری نامیده میشوند. برخی از رمانهای نامه نگاری صحنههای روایی سنتی را با اسناد به کار رفته در داستان ترکیب میکنند. ممکن است نویسنده از صورت بندی نامه نگاری برای نشان دادن دامنه وسیع دنیا یا داستانش، اضافه کردن واقعیت یا نشان دادن دامنه گسترده تری از نظرات بدون نیاز به استفاده از صورت بندی روایی عینی استفاده کند. رمانهای معروف در سبک نامه نگاری عبارتند از ایلومیناتی نوشته امی کافمن و دراکولا نوشته برام استوکر.