استفاده از زندگی خود به عنوان منبع رمان روشی بسیار عالی برای تبدیل کردن داستان زندگی خود به موضوعی جدید و هیجانانگیز است. بازگوکردن رویدادهای حقیقی، روشی اثبات شده است که بسیاری از رماننویسان بزرگ از آن برای نوشتن داستانهای خیالی خود استفاده میکنند. اگر بر روی اولین رمان خود کار میکنید، داستانپردازی در مورد تجربیات زندگیتان راهی بسیار خوب برای نوشتن داستانی است که در سطح عاطفی عمیقی با آن ارتباط برقرار میکنید.
چطور بر اساس یک داستان واقعی رمان بنویسیم
اگر مشغول تبدیل کردن یک داستان واقعی به رمان یا داستان کوتاه هستید، چند نکته را باید به خاطر بسپارید.در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- پیش فرض داستان خود را صراحتا مشخص کنید. قبل از نوشتن رمانی بر اساس داستان واقعی زندگی خود، باید پیش فرض اصلی داستانتان را بدانید. داشتن ایدهای مشخص از محور اصلی داستان به شما این دید را میدهد که کدام یک از عناصر واقعی شما را به موضوع اصلی نزدیک و کدام یک شما را از آن دور میکند. یادتان باشد، شما صرف نظر از موضوعتان، برای کاراکترهایی خیالی داستان مینویسید و میتوانید هر یک از عناصری را که به پیشبرد داستانتان کمک نمیکنند حذف کنید.
- خودتان را از داستان حذف کنید. یکی از روشهای بیطرف بودن در داستان، آن است که تا حد ممکن خودتان را از داستان اصلی حذف کنید. شما با داستان زندگی خود ارتباط عمیقی دارید اما به یاد داشته باشید که داستانی خیالی مینویسید. هر چه بی طرفانهتر بنویسید، داستان بهتر برای خواننده بازگو میشود. منظور این نیست که بگوییم احساسات اول- شخص بر روی داستان تاثیر نمیگذارند بلکه منظور آن است که بگوییم شما شخصیت اصلی داستان نیستید. حتی اگر شخصیت اصلی داستان بر اساس شخصیت شماست، هر چه بیشتر آنها را به چشم موجودیتهایی مستقل و مجزا نگاه کنید، بهتر میتوانید داستانی بدیع بنویسید.
- تحقیق کنید. اگر بر اساس تجارب زندگی خود یا فردی دیگر داستان مینویسید، تا حد ممکن بر روی حقایق داستان و شرایط موجود تحقیق کنید. لازم نیست در فرایند تحقیق، عناصر حقیقی داستانتان را وارد کنید. هیچگاه نمیدانید با تحقیق کردن به چه اطلاعات باارزشی ممکن است دست پیدا کنید
- در مورد حقایق انعطاف پذیر باشید. هیچگاه اجازه ندهید حوادث واقعی سر راه یک داستان خوب قرار بگیرند. خوب است که برای تغییر هر بخش از داستان واقعیتان انعطاف داشته باشید. یادتان باشد خوانندگان هیچ دانش یا تعصبی نسبت به تفکرتان ندارند. درسژانرهایی مانند ژانر تاریخی باید برای برخی از حقایق واقعی احترام قایل باشید. اما برای بیشتر قسمت ها، حقیقت نباید هیچ گاه باعث شود تا داستان شما به خطر بیفتد.
- نیاز به مجوز را بررسی کنید. اگر بر اساس داستانی واقعی، رمان مینویسید، باید مشخص کنید کاراکترهای خیالی شما تا چه حد شبیه به انسانهای واقعی داستانتان هستند. اگر شباهت زیادی داشته باشند ممکن است نیاز به مجوز داشته باشید. خوب است که به جای اسامی واقعی افراد از اسامی دیگری استفاده کنید، اما باز هم باید از دوستان و اعضای خانوادهی صاحب داستان، قبل از آنکه قسمتی از داستان شان را مطرح کنید، مجوز بگیرید. تاریخچه خانوادگی خوراک خوبی برای رماننویسان است اما برای جلوگیری از بوجود آمدن مشکلات قانونی اسامی واقعی افراد را تغییر دهید.
- چند داستان را با یکدیگر ترکیب کنید. ترکیب کردن تجارب حقیقی از بخشهای مختلف زندگی راهی بسیار خوب برای خلق داستانی موفق و جدید است. حوادث واقعی برای نویسندگان ارتعاشات عاطفی بالایی دارند و ترکیب چند داستان در قالب یک داستان راهی عالی برای بازسازی مجدد جزییات و ساخت داستانی جذاب است.
- صحنههای داستان را تغییر دهید. یکی دیگر از تکنیکهای عالی، برداشتن حقایق واقعی از روی زندگی خود و تغییر صحنه آن است. تغییر دادن صحنهها یا مفهوم میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید کدام قسمت از داستانتان با روحیات شما سازگاری بیشتری دارد.
- تا حد ممکن ویرایش کنید. ویرایش کردنِ اولین پیشنویس، یک داستان خوب را به داستانی عالی تبدیل میکند. بازنویسیکردن رمان بر اساس رویدادهای واقعی فرصت خوبی است تا متوجه شوید کدام یک از حقایق واقعی به خوبی عمل میکنند و کدام یک نیاز به تغییر دارند. یادتان باشد حقایق احساسی تجربیات شما از جزییات ظاهری برای داستانتان اهمیت بیشتری دارند.