قوسهای کاراکتری منفی مانند قوسهای کاراکتری مثبت بین حقیقت محض و دروغ محض در کشاکش هستند. سه زیر شاخه قوس کاراکتری منفی عبارتند از:
- قوس سرخوردگی: کاراکتر بر دروغ فائق میشود اما حقیقت را دردناک مییابد
- قوس سقوط: کاراکتر با وجود حقیقت مثبت به دروغ میچسبد، و بیشتر در تراژدی و ناراحتی فرو میرود
- قوس تباهی: کاراکتر در نزدیکی حقیقت زندگی میکند اما آن را پس میزند و دروغ را میپذیرد
هر قوس کاراکتری منفی بر پایه دروغی است که کاراکتر آن را باور میکند و حقیقتی که آن دروغ را برملا میکند. ممکن است حقیقت آن چیزی باشد که کاراکتر نیاز دارد برای پیدا کردن شادی و آرامش به آن برسد در حالیکه دروغ نشان دهنده چیزی است که به غلط به آن باور دارد و تصور میکند او را به راه حل میرساند. قبل از آنکه دروغ و حقیقت کاراکتر را مشخص کنید، نقطه ضعف قهرمان که شکست نهایی او را اثبات میکند، شناسایی کنید. آیا ترس است یا بزدلی؟ وقتی نقطه ضعف قهرمان را مشخص کردید میتوانید باور محدود کنندهای که به عنوان اساس حقیقت و دروغ کاراکتر عمل میکند را تعریف کنید. وقتی این عناصر را تعریف نمودید سپس میتوانید اهداف و انگیزههایی که کاراکتر شما را به حرکت وامیدارند در سرتاسر داستان مشخص کنید.
مشخص کردن ضرباهنگهای قوس کاراکتری منفی
ضرباهنگ 1: قلاب
ضرباهنگ اول کاراکتر شما را به دنیای روزمره معرفی میکند. در قوسهای سرخوردگی و سقوط، قلاب نشان میدهد چطور دروغی که کاراکتر باور میکند روی زندگی روزمرهاش تاثیر میگذارد و بین او و دیگران درگیری ایجاد میکند.
ضرباهنگ 2: رویداد محرک
کمی بعد از قلاب، رویدادی غیرمنتظره اتفاق میافتد که زندگی کاراکتر را تغییر میدهد. برعکس قوس تغییر مثبت، تغییر معرفی شده در قوس کاراکتری منفی معمولا برای کاراکتر شما جذاب است زیرا با دروغی که او باور میکند تناقضی ندارد. و برعکس به کاراکتر فرصتی برای تایید مجدد دروغش میدهد
ضرباهنگ 3: اولین نقطه عطف
کاراکتر شما چه مجبور شده باشد تا موقعیت ارائه شده در رویداد هیجان انگیز را بپذیرد یا جذب آن شده باشد، در این لحظه سفری نمادین را آغاز میکند اما نمیداند که این انتخاب سقوط نهایی او را تسریع میکند.
ضرباهنگ 4: مجموعهای از رویدادهای ناراحت کننده
وقتی درگیریهای اصلی قوس داستانی شما شروع میشود، مجموعهای از رویدادها شکل میگیرند که تعهد کاراکتر به دروغ یا حقیقت را خدشه دار میکنند. در قوس سرخوردگی، کاراکتر شما با مجموعهای از درگیریها روبه رو میشود که به حقیقت دردناک او اشاره دارد. اما کاراکتر به جای رو به رو شدن با این حقیقت، به دروغ خود میچسبد.
ضرباهنگ 5: نقطه میانی
در نیمه راه قوس تغییری منفی، رویدادی کاراکتر شما را مجبور میکند تا با حقیقت یا دروغ روبه رو شده و کارهای غیرقابل بازگشتی را انجام دهد. در قوس سرخوردگی، کاراکتر شما بالاخره با حقیقت دردناک آشنا میشود و برای اولین بار دروغ خود را زیر سوال میبرد.
ضرباهنگ 6: مجموعهای رویدادهای محول کننده
بعد از حوادث نقطه میانی، سقوط نهایی کاراکتر شما باید به جریان بیفتد. در حوادثی که پس از قوسهای سقوط و تباهی میآید، کاراکتر شما دروغ را میپذیرد و با وسوسه بازگشت به حقیقت مقابله میکند.
ضرباهنگ 7: تحقق غم انگیز
در نیمه دوم قوس، کاراکترتان گوشهای از عواقب دروغی که پذیرفته یا تلخی حقیقتی که حالا بدان واقف شده را چشیده است. اما تا رسیدن به این ضرباهنگ او حقیقتا میزان تخریب دروغ یا حقیقت دردناک خود را تجربه نمیکند. ناگهان رویدادی این تخریب را به شکلی دردناک نمایان میکند. در قوس سقوط و تباهی، این اتفاق، حادثه دردناکی است که کاراکترتان را مجبور میکند که با عواقب اعمالش پس از پذیرفتن دروغ رو به رو شود.
ضرباهنگ 8: سومین نقطه میانی
کاراکتر شما که با علم به حقیقت یا دروغ نابود شده است، هیچ امیدی به آینده ندارد. در این لحظه است که کاراکترهای قوس سقوط و تباهی حقیقت را پس میزنند و با اراده خود وارد تاریکی دروغ میشوند.
ضرباهنگ 9: سکانس حیاتی
در قوسهای سقوط و تباهی، سکانس حیاتی نقطه اوج تلاشهای کاراکترتان برای دستیابی به خواستههای دروغ محور خود را اثبات میکند. او در نهایت یا به این هدف میرسد و یا آنکه اصلا به پیروزی دست نمییابد. اما بر اساس حوادث این قوس، در این لحظه یا کاراکتر به شکل فعالانه باعث ایجاد تراژدی میشود یا مرگ خود را رقم میزند.
ضرباهنگ 10: راه حل
اکثر قوسهای تغییر منفی بعد از سکانس حیاتی میآیند، زیرا کاراکترهای شما کار زیادی برای عواقب سقوط دردناک خود نمیتوانند انجام دهند. در عوض راه حل به خواننده، چشمهای از واقعیت غمگین و جدید کاراکتر را نشان میدهد یا به او میگوید چگونه اعمال کاراکتر در سکانس حیاتی، روی اطرافیانش تاثیر گذاشته است.