تلفن: 66495713 - 66491588 - 66469184
چگونه برای داستان خود درون مایه یا مضمون تعریف کنیم

چگونه برای داستان خود درون مایه یا مضمون تعریف کنیم

هر داستان کوتاه یا رمانی، ماجرایی را برای خواننده روایت می‌کند.  ممکن است داستان موضوعی رمزآلود، ترسناک، عاشقانه، طنز یا همگی موارد را با هم داشته باشد. همچنین کاراکترهای به یاد ماندنی، فضا سازی‌های زنده، و ابزار ادبی چون مجاز و  آتی نمایی در آنها به چشم بخورد. اما آیا این کل چیزی است که یک رمان یا داستان کوتاه ارائه می‌دهد؟ پاسخ منفی است. آثار ادبی ارزنده همگی دارای عامل پیشرانی به نام مضمون یا درون مایه هستند.

مضمون داستانی چیست؟

مضمون داستان یک فلسفه مفهومی گسترده است که نویسنده می‌خواهد آن را از طریق آثار ادبی خود بیان کند. برای استخراج مضمون داستان،  خواننده باید به لایه‌های زیرین عملی که در داستان توضیح داده شده بپردازد. ممکن است وسوسه شوید که درون مایه اصلی را با اصول اخلاقی داستان یکی بدانید – اما با اینکه این مفاهیم ادبی قطعاً به هم  مرتبطند، اما کاملاً مترادف نیستند.

اخلاقیات درسی است که نویسنده میخواهد به مخاطب خود بیاموزد. ( معمولا این اصول اخلاقی مولفه کلیدی در کتابهای کودکان و نوجوانان است). در مقابل، مضمون، درس اخلاقی نیست بلکه ایده‌ای است که نویسنده امید دارد خواننده با خواندن عمیق تر داستان متوجه آن شود.

برای مثال مضمون اصلی یک داستان ممکن است بیان شرایط بشری باشد. اگر نویسنده داستان‌های علمی تخیلی درباره آینده‌ای بنویسد که انسان‌ها در بردگی روبات‌هایی هستند که سرگرمی آنها را فراهم می‌کنند، مضمون رمان میتواند تفسیری در مورد طبیعت انسان در رابطه با ماشین‌ها باشد. با این حال در رمان اعلام نشده که وابستگی انسان به ماشینها ایده بدی است اگر چه این اصل اخلاقی به طور همزمان بسته به هدف داستان قابل استنباط است.

چگونه برای داستان خود مضمون بنویسیم

گاهی اوقات قبل از نوشتن، مضمون مشخصی برای داستان خود دارد. در سایر مواقع مضمون داستان بعد از اینکه پیش نویس اول خود را به پایان رساندید خودش را نشان می‌دهد. اگر در تلاشید تا مضمونی برای داستان خود پیدا کنید، نکات زیر را در نظر بگیرید:

  1. مضامین همگانی را انتخاب کنید. از خودتان بپرسید چه جنبه‌ای از طرح من در داستان افراد در همه سنین، نژادها، جنسیت‌ها و اقشار مختلف زندگی تکرار می‌شود.
  2. مضمونی را انتخاب کنید که در ذهن خواننده شما بماند. به این فکر کنید که میخواهید خواننده داستان شما مدتها پس از خواندن آن به چه ایده‌هایی از کتابتان فکر کند. 
  3. با یک عنصر داستانی دیگر شروع کنید. با آنکه مضمون داستان شما ممکن است  بالاتر از مضامین کتابهای مشابه باشد، تعداد معدودی از نویسندگان داستانشان را با مضمون آغاز می‌کنند. آنها معمولا با یک عنصر داستانی دیگر شروع می‌کنند – مثلا با  یک فرضیه جذاب، یک شخصیت اصلی سرگرم کننده، یک داستان عاشقانه، یا یک رویداد واقعی زندگی – و داستانشان را از آنجا ادامه می‌دهند. برخی نویسندگان حتی پس از نوشتن اولین پیش نویس خود نیز به طور کامل مضمون داستان‌شان را نمی‌دانند.
  4. طرح کلی بسازید. برای اطمینان از اینکه مضمون خوبی در سرتاسر رمان‌تان وجود دارد، آن را در فرایند ترسیم طرح کلی داستان قرار دهید.
  5. مضمون خود را در تار و پود داستان بتنید. هنگام وارد کردن جزئیات هر عمل، مطمئن شوید که کاراکتر اصلی شما با موقعیت‌هایی مواجه می‌شود که مضمون داستان را برجسته تر می‌کند.
  6. چند مضمون وارد کنید. در بسیاری از کتابها و داستانها تنها یک مضمون آورده نمی‌شود. برخی از نویسندگان با نوشتن در مورد یک ایده اصلی که مد نظرشان است آغاز می‌کنند اما در حین فرایند نوشتن، از مضمونی دیگر رونمایی می‌کنند که آن هم در انطباق با محدودیت‌های داستان است.
  7. خودتان را محدود نکنید. خود را محدود به بیان مضامینی که در داستانها و رمانهای قبلی آورده شده نکنید. با آنکه ممکن است برخی ادعا کنند مضامین محدودی در داستان نویسی وجود دارد اما هر داستانی متفاوت است. حتی رایج ترین مضامین در متن داستانهای مختلف میتوانند متفاوت به نظر برسند.
دیدگاهتان را بنویسید

Shopping cart

0
image/svg+xml

No products in the cart.

Continue Shopping