امروزه انعطاف پذیر بودن در تمام حوزههای زندگی رواج دارد. نیازمندیهای شغل شما همواره در حال تغییر است.و برای اینکه از دیگران عقب نمانید باید خودتان را با تغییرات وفق دهید . اما زیاد از حد انعطاف پذیر بودن به نویسندگی شما صدمه میزند . اگر شما زیربنایی قوی نداشته باشید دنیای در حال تغییر شما را خواهد بلعید. و هیچ چیز آسیب پذیرتر از حرفه نویسندگی شما نیست. شما تنها با ثابت قدم ماندن بر روی اصول خود است که میتوانید از حرفه نویسندگی خود در برابر اثرات مخرب این هرج و مرج مراقبت کنید. در زیر به سه روش اشاره میکنیم که در آن انعطاف پذیر نبودن از شما نویسنده بهتری میسازد
- آنچه شروع میکنید را به اتمام برسانید
نویسندگان افراد خلاقی هستند اما در دنبال کردن اهداف بلند مدت خود کمی تنبلی میکنند. آنها به قدری ایدههای مختلفی در ذهن دارند که متمرکز ماندن بر روی پروژه مقابلشان دشوار است. شروع کردن رمان جدید نسبت به اتمام رمانی که دو ماه پیش آغاز کردهاند برایشان جذابتر است . شما باید وظیفه سخت و طاقت فرسای اتمام داستان خود را انجام دهید و اگر میخواهید به اهداف نهاییتان برسید، کاراکترهایتان را پرورش دهید . نسبت به پروژههایی که بررسی میکنید انعطاف پذیر باشید اما وقتی خود را به انجام پروژهای متعهد کردید، باید برای تمام کردن آن ثابت قدم باشید.
- از زمان نوشتن خود محافظت کنید
ما درانجام کارها برای دیگران واقعا تبحر داریم اما به ندرت قرار ملاقاتی که به جز برای ما برای دیگران نیز منفعت دارد، رد میکنیم. ما ذاتا دوست داریم دیگران را از خود راضی نگه داریم و از اینکه آنها را ناامید کنیم متنفریم. شما باید اوقات آزاد تقویم خود را هر روز پیدا کنید و آنها را به عنوان اوقات نویسندگی مشخص کنید . در صورت امکان تقویم الکترونیکی خود را با دیگران به اشتراک بگذارید یا به افرادی که برنامه زمان بندی شما روی آنها ممکن است تاثیر بگذارد اطلاع دهید. حال نوبت به بخش سخت آن میرسد. به برنامه خود پایبند باشید. شما حتما اجازه نمیدهید به این دلیل که همسایهتان از شما خواسته تا در جابه جا کردن وسایل خانه کمک کنید پسرتان بعد از مدرسه زیر باران بماند. به همین شکل نباید جلسات نویسندگی خود را بی اهمیت بگیرید. نسبت به زمان نویسندگی خود متعهد و انعطاف ناپذیر باشید.
- به نوشتن ادامه دهید
نوشتن کاری سخت است. اینکه روزها پشت میز بنشینید و منتظر باشید تا ایدهای به ذهنتان برسد حقیقتا دشوار است. وقتی پس از یک ماه رمان نوشتن تنها بیست صفحه از آن را تمام کردهاید و 200 صفحه دیگر باقی مانده است، ادامه دادن غیرممکن به نظر میرسد . شما تا زمانی که داستانی از خود را چاپ نکنید نمیتوانید خود را نویسنده بدانید و نباید هیچ کار تمام وقتی جز نوشتن داشته باشید. ساده ترین کار تسلیم شدن است. و شما نمیتوانید تسلیم شوید چرا که یک نویسنده هستید . شما داستانهای زیادی برای تعریف کردن و پیام زیادی را برای انتقال دادن به دنیا دارید و باید بپذیرید که کلمات شما ارزش شنیدن و تمام روزها و شبهای سخت را دارند . شما برای اینکه نویسندهای قابل قبول باشید باید در امر نویسندگی انعطاف پذیر نباشید. دنیا سریع در حال تغییر است و شما نمیتوانید ساکن باقی بمانید. برای آنکه بتواند هرج و مرج و بی نظمی دنیای اطراف خود را تحمل کرده و به اهداف غایی خود دست پیدا کنید باید زیربنای نویسندگی مستحکمی داشته باشید .