مدتهاست که نویسندگان از نمادها به عنوان یک ابزار ادبی در نوشته خود استفاده کرده اند. اهمیت نمادگرایی را میتوان در نقاشی های درون غارها و خط هیروگلیف مشاهده کرد. نمادگرایی به نویسنده اجازه می دهد تا ایده های پیچیده خود را به خواننده منتقل کند و در عین حال تجربه ای بصری و ملموس برایش رقم بزند.
نمادگرایی چیست؟
نمادگرایی یک ابزار ادبی است که در آن کلمات، افراد، علائم، مکانها یا ایده های انتزاعی چیزی فراتر از معنای واقعی آنها را نشان می دهند. استفاده از نمادگرایی تنها محدود به آثار ادبی نیست.
۴ دلیل استفاده از نمادها در نوشته
- نمادها بدون تعریف کردن به شما نشان می دهند. نویسندگان از نمادگرایی برای انتقال ایده های پیچیده بدون استفاده از کلمات زیاد استفاده می کنند. مثلا داستان ارباب حلقه ها نبردی فاسد و شرورانه را برای دستیابی به قدرت مطلق به تصویر می کشد.
- نمادها، مضامین را به هم مرتبط می کنند. زبان مجاز و نمادین قسمتهای مختلف یک اثر ادبی را به هم جوش می دهد. مثلا رنگ سبز در کتاب گتسبی بزرگ به عنوان نماد پول و ماتریالیسم که زندگی جی گتسبی را تعریف می کند، آورده شده است.
- نماد عنصر بصری به نوشته می افزاید. نمادها عنصر بصری به موضوعات پیچیده اضافه میکنند. ویلیام گلدینگ یکی از نمادگران بزرگ است که در رمان ارباب مگس ها نمونه های خوبی از نمادگرایی را به تصویر می کشد. صدف حلزونی مخروطی شکل نشان دهنده اقتدار و نظم ، سر خوک نماد شر، و جزیره نماد باغ عدن است.
- نمادها به معنایی تاریکتر اشاره می کنند.
۴ نکته برای استفاده از نمادگرایی در نوشته
- با داستان و کاراکترها شروع کنید. در اولین پیش نویس یک رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه یا سایر نوشته های خلاقه ، ابتدا بر ایجاد یک کاراکتر اصلی جذاب و قرار دادن او در داستان تمرکز کنید.در این مرحله درگیر استفاده از نمادهای مختلف نشوید. بعد از نوشتن پیش نویس به دنبال راههایی برای وارد کردن نماد به جهت نشان دادن مضامینی باشید که در طول داستان به آنها پرداخته اید.
- نمادگرایی در مقیاس کوچک و بزرگ را متعادل کنید. داستان نویسان باید بین انواع مختلف نمادگرایی تعادل برقرار کنند. نمادگرایی در مقایس کوچک ( مانند نحوه لباس پوشیدن یک فرد ) به یک اثر ادبی بافت اضافه می کند و به خواننده کمک می کند زندگی درونی کاراکترها را بشناسد. نمادگرایی در مقیاس بزرگ ( مانند رویدادهای آب و هوایی یا توصیفات فیزیکی ساختمانها و شهرها) می تواند حالت کلی را منتقل یا در مورد موضوعات گسترده ای مانند عشق، مرگ و قدرت اظهار نظر کند
- از نمادهای رایج استفاده نکنید. نمونه هایی از نمادگرایی خاصی وجود دارد که بر اساس ارتباطات فرهنگی مشترک دارای معنای ذاتی هستند. مثلا رز قرمز نماد عشق است. طلوع آفتاب نماد شروع و کبوتر نماد صلح است. با این حال، برخی از بهترین نمادها در ادبیات از طریق طرح و نقطه نظر خود داستان معنی پیدا می کنند
- از نمادگرایی برای افزودن درون مایه احساسی استفاده کنید. نمادگرایی به داستان درون مایه احساسی اضافه می کند که میتواند اثری ماندگار بر خواننده بگذارد. مثلا در مکبث اثر شکسپیر خانم مکبثِ گناهکار توسط لکه ای خون بر روی دستانش شکنجه می شود که بعد از کشتن پادشاه با شستن هم پاک نمی شود.
