با اینکه مدام میگویند سرانهی مطالعه و کتابخوانی پایین است (و شاید هم باشد) اما این روزها کتاب خواندن به یک ترند یا مد تبدیل شدهاست. بعضیها کتاب میخرند تا کتابخانهشان را پر کنند، بعضیها کتاب میخرند تا عکسی هنری از آن گرفته و با یک کپشن فلسفی پست کنند. بعضیها کتاب میخرند که فقط بگویند کتاب خریدهاند و خود را کتابخوان نشان دهند.
در این بین بعضیها واقعا به کتاب خواندن علاقمندند و کتاب هم میخرند، اما فرصت مطالعه پیدانمیکنند (هرچند که اگر به چیزی واقعا علاقه داشته باشی، فرصت رسیدگی به آن را هرطور شدهاست پیدا میکنی) و بعضیها هم واقعا کتاب میخرند و واقعا کتاب میخوانند.
با گشت و گذاری در وبسایتها و شبکههای اجتماعی، مطالب و پستهای مختلفی در قالب معرفی کتابهای گوناگون مشاهده میکنیم. بعضی افراد که حرفهایتر کتاب میخوانند و آنها را در شبکههای اجتماعی یا وبسایتها تبلیغ میکنند (که اصطلاحا بهشان بوکبلاگر میگویند) پستهایی در مورد معرفی کتابهای گوناگون یا نقد آنها میگذارند.
شاید برایتان پیش آمده باشد که تحت تاثیر خلاصهی جالب کتابها، نظرات مثبت کاربران یا جلد جذاب کتابهای مختلف قرار گرفته باشید و برایتان سوال شده باشد که خب چرا من کتاب نخوانم؟ اما به محض اینکه کتابی که بنظرتان جذاب میآمده را تهیه کردهاید (به صورت کاغذی، الکترونیکی یا صوتی) چند صفحهاش را که ورق زدید یا چند دقیقهاش را که گوش کردید، حس کردید اصلا دست و دلتان به خواندنش نمیرود و نمیخواهید ادامهاش را بخوانید و به این ترتیب آن را کنار میگذارید.
اما چرا این اتفاق میافتد؟ چرا دست و دل بعضیها به کتاب خواندن نمیرود؟ چرا شما هم نمیتوانید مثل دوستانتان کتابی را در دست گرفته و با لذت، صفحه به صفحهای را تا انتها بخوانید؟
باید بگوییم که شما تنها نیستید! خیلیها شبیه به شما هستند و ما در این مطلب قرار است برایتان توضیح دهیم که چرا دست و دلتان به کتاب خواندن نمیرود، و یا به عبارتی، چرا نمیتوانید کتاب بخوانید.
۱_ زمینهی مورد علاقه و مناسب خود را انتخاب نمیکنید
یکی از ابتداییترین و بدیهیترین دلایل اینکه چرا نمیتوانید کتاب بخوانید همین است. این روزها بازار رمان خیلی داغ است: رمانهای فانتزی، رمانهای انگیزشی، رمانهای بیوگرافی، رمانهای اجتماعی، رمانهای فلسفی و غیره. شاید حتی بیشترین تبلیغات و معرفیهایی که میبینید مربوط به رمانها باشند. اما موضوع اینجاست که شاید رمان اصلا زمینهی مورد علاقهی شما نیست و مسلم است که هربار بخواهید خواندنش را امتحان کنید، تنها دلسرد میشوید. خیلیها اهل داستان خواندن و داستان شنیدن نیستند. شاید بیشتر دوست داشته باشید مطالب علمی مطالعه کنید، دوست داشته باشید شعر بخوانید یا کتابهای آموزشی مطالعه کنید. از فلسفه و روانشناسی گرفته تا نجوم و خیاطی و ساخت اوریگامی، زمینههای بیشماری وجود دارند که میتوانید در مورد آنها به مطالعه بپردازید و کتاب خواندن تنها در رمان خواندن خلاصه نمیشود.
۲_ وسواس دارید
خیلی طبیعی است اگر شیوهی نوشتار و نثر یک کتاب و حتی منطق آن باب میلتان نباشد. فرض کنید مشغول خواندن یک رمان فارسی هستید اما از منطق داستان خوشتان نمیآید (مثلا از طرز تفکر شخصیت اصلی خوشتان نمیآید)، یا مثلا نثر و شیوهی نوشتار کتاب میتوانسته شکستهتر و روانتر باشد، اما خیلی خشک و معیار نوشته شدهاست. در مورد کتابهای ترجمه شده هم این نکته وجود دارد که ممکن است قلم مترجم باب میلتان نباشد که در این صورت اگر واقعا به کتاب و موضوعش علاقهمندید اما قلم مترجم را نمیپسندید، میتوانید بررسی کنید تا در صورت ترجمه شدن همان کتاب به دست افراد دیگر، نسخهای به قلم مترجمی متفاوت را تهیه کنید. اینکه روی غذایی که به مغزتان میدهید وسواس داشته باشید اصلا اشکالی ندارد و در نظر داشته باشید که کتاب خواندن قرار است فعالیتی لذت بخش باشد نه از روی اجبار.
۳_ نوع کتابی که تهیه میکنید مناسب نیست
همانطور که اشاره کردیم، این روزها میتوان کتاب را به صورت کاغذی، الکترونیکی و یا صوتی تهیه کرد. اگر خیلی در رفت و آمد هستید یا روز شلوغی دارید احتمالا حمل کتاب کاغذی گزینهی مناسبی برایتان نیست. اگر دوست دارید زیر جملات کتاب خط کشیده، کاغذ را زیر انگشتانتان حس کنید یا نور صفحهی کامپیوتر یا گوشی چشمتان را درد میآورند، کتاب الکترونیکی گزینهی مناسبی نخواهد بود و اگر شنیدن شفاهی کتاب خوابآلودتان میکند یا نمیتوانید به طور دقیق بر روی مطالب تمرکز کنید، کتاب صوتی انتخاب مناسبی نیست.
درست است که با وضع اقتصادی موجود قیمت کتاب کاغذی برایتان گرانتر از همان کتاب به صورت الکترونیکی یا صوتی درخواهدآمد (حتی شاید نسخهی صوتی یا الکترونیکی به رایگان در دسترس باشند). اما توجه داشته باشید که اگر واقعا مصمم به خواندن کتابی هستید، نوعی از آن که با شرایط و خصوصیاتتان بهتر همخوانی دارد را انتخاب کنید.
راهکارهایی برای کاهش هزینههای تهیه کتاب
- اگر با کتاب الکترونیکی مشکلی ندارید، ممکن است با جستوجویی در اینترنت بتوانید کتاب مدنظرتان را به صورت الکترونیکی و رایگان تهیه کنید. کتابهای قدیمیتر و کلاسیکتر معمولا به طور حتم در دسترس هستند. در زمینهی کتابهای الکترونیکی میتوانید از برنامههایی نظیر فیدیبو، طاقچه و کتابراه نیز برای دانلود کتاب مورد نظرتان استفاده کنید. این برنامهها معمولا کد تخفیف ارائه میکنند و قیمت کتاب الکترونیکی یا صوتی در آنها، معمولا نصف قیمت کتاب چاپی (و حتی گاها کمتر) است.
- برای تهیهی کتابهای کاغذی با قیمت پایینتر، میتوانید از طریق خود انتشارات چاپ کنندهی کتاب اقدام کنید. بعضی وبسایتها نیز کتاب را با تخفیف یا بدون گرفتن هزینهی ارسال برایتان میفرستند. میتوانید سری به کتاب فروشهایی که کنار خیابان (مخصوصا خیابان انقلاب تهران) بساط میکنند بزنید، آنها هم معمولا با تخفیف خوبی کتابهایشان را میفروشند.
- در انتها میتوانید عضو کتابخانه شوید تا فقط با پرداخت حق عضویت، به تمام کتابهای کتابخانه، به صورت رایگان دسترسی داشته باشید. قرض گرفتن کتاب از دوستان هم که همیشه جزو گزینهها خواهد بود. منتهی حواستان باشد که جانب امانتداری را رعایت کنید.
۴_ کتاب دوست ندارید
اصلا اشکالی ندارد. بعضیها هیچ جوره کتاب دوست ندارند. مثلا خواندن حوصلهشان را سر میبرد، یا در کتاب به دنبال نکات مهم هستند و حواشیای که برای توضیح بیشتر یا شاخ و برگ دادن نوشته شده، تاب و تحملشان را میگیرند. این افراد معمولا دوست دارند اطلاعات را صریح و مستقیم دریافت کنند.
شاید حتی فیلم دیدن را ترجیح میدهید! از روی بسیاری از کتابهای فانتزی، تاریخی، بیوگرافی، جنایی و غیره فیلمهای بسیار با کیفیتی ساخته شده و شاید شما ترجیح میدهید به جای اینکه کلمات را بخوانید و ذهنتان را درگیر تجسم اتفاقات و فرض کردن شکل و ظاهر برای شخصیتها و مکانها بکنید، آنها را به طور عینی مشاهده کرده و داستان پیش چشمتان جریان داشته باشد تا انرژیتان را صرف تخیل کنید، نه تجسم کنید. مثلا به جای اینکه مکانی را تجسم کنید آن را به چشم ببینید و بودن خودتان در آنجا را تخیل کنید.
گاهی وقتها پیش میآید که صنعت نشر و کتابخوانی را برتر از صنعت سینما و تلویزیون میدانند، اما باید گفت که اینطور نیست. فیلم و سریال هم میتوانند به اندازهی کتابها (گاها بیشتر و گاها کمتر) آموزنده و اثرگذار باشند. پس لزوما کسی که بیشتر کتاب میخواند از کسی که بیشتر فیلم میبیند برتر یا پراطلاعاتتر نیست.
در انتها باید گفت که کتاب خواندن یکی از بهترین عادات و سرگرمیهاست، اما دلیلی ندارد که همه کتابخوان باشند! آنچه مهم است افزایش علم، اطلاعات و آگاهی به جهت هشیارانه و سالمتر زیستن است؛ حالا این علم و اطلاعات و آگاهی را از هر کجا و به هر روشی که میخواهید به دست بیاورید، اهمیتی ندارد.
اگر هم جزو افراد کتابخوان هستید، پیشنهاد میکنیم در مورد آنچه میخوانید با دیگران صحبت کنید، شاید موضوعش برای آنها نیز جالب بوده و درصدد مطالعهی آن کتاب بربیایند، بدین ترتیب شما نیز سهمی در گسترش دانش و آگاهی داشتهاید.
آیا شما هم جزو کسانی هستید که دست و دلتان به کتاب خواندن نمیرود؟ دلیلش را در این ۴ مورد عنوان شده پیداکردید؟ اگر دلیل دیگری دارد در قسمت نظرات با ما و دیگر کاربران آن را به اشتراک بگذارید.