تلفن: 66495713 - 66491588 - 66469184
نقل قول‌هایی زیبا از شازده کوچولو

نقل قول‌هایی زیبا از شازده کوچولو

شازده کوچولو رمانی نوشته آنتوان دو سنت اگزوپری است. این داستان کودکانه ابتدا در سال ۱۹۴۳ منتشر شد و با آنکه ممکن است داستان قدیمی باشد، درسهای گفته شده در این رمان هم چنان با ارزشند. شازده کوچولو داستان شاهزاده کوچکی است که از یک سیاره به سیاره‌ای دیگر سفر می‌کند و در این بین به زبانی ساده معنای زندگی را می‌آموزد. با آنکه این هدف به ظاهر دشوار می‌رسد، اما سنت اگزوپری به زیبایی به این هدف می‌رسد. اگر این کتاب را هنوز نخوانده‌اید، توصیه می‌کنیم حتما آن را بخوانید. به دلیل ماهیت زیبای این کتاب، نقل قولهای جذاب زیادی از آن وجود دارد. در زیر برخی از آنها را برایتان می‌آوریم:

  1. من خیلی بین بزرگترها زندگی کرده‌ام. من با آنها رابطه نزدیکی داشتم. اما باز هم چندان نظرم نسبت به آنها عوض نشده است.
  2. من سیاره‌ای را می‌شناسم که در آن مرد محترمی با صورتی قرمز رنگ وجود دارد. او تا به حال هیچ گلی را بو نکرده است. تا به حال ستاره‌ای را ندیده و کسی را دوست نداشته است. او به جز جمع کردن اعداد در زندگی‌اش هیچ کار دیگری انجام نداده است. و کل روز بارها و بارها می‌گوید: من گرفتار عواقب امورم. و همین باعث مغرور شدن او می‌شود. اما او یک انسان نیست. قارچ است!
  3. قضاوت کردن خود از قضاوت کردن دیگران سختتر است. اگر به درستی خودت را قضاوت کنی، آنگاه حقیقتا انسان دانایی هستی.
  4. من گلی دارم که هر روز به آن آب می‌دهم. من سه آتش فشان دارم که هر هفته آنها را تمیز می‌کنم( البته آتش فشانی که خاموش شده را هم باز تمیز می‌کنم، کسی چه می‌داند) اینکه من صاحب آتش فشانها و گلم هستم برای آنها مفید است. اما تو هیچ فایده‌ای برای ستاره‌ها نداری.
  5. آن مرد توسط بقیه تحقیر می‌شد. با این وجود، او تنها کسی است که به نظر من مسخره نیست. شاید به این دلیل است که او به غیر از خودش به چیز دیگری فکر می‌کند.
  6. آره. خانه، ستارگان، صحرا – چیزی که به آنها زیبایی می‌بخشد چیزی است که دیده نمی‌شود!
  7. «تپه سنگ از لحظه‌ای که مردی مجرد به آن فکر می‌کند و تصویر کلیسای جامع را در درون خود می‌بیند، دیگر سنگ نیست
  8. زمانی  که برای گل رز خود تلف کرده‌اید آن  را بسیار مهم می‌کند
  9. اما مرد متکبر صدای او را نشنید. افراد متکبر هرگز چیزی جز تعریف و تمجید نمی‌شنوند
  10. اما چشمان نابینا هستند. انسان باید با قلبش ببیند
  11. همه انسانها ستاره دارند، اما برای افراد مختلف یکسان نیستند. برای برخی که مسافر هستند، ستاره‌ها راهنما هستند. برای دیگران آنها چیزی بیش از نورهای کوچک در آسمان نیستند. برای دیگران که اهل علم هستند، مشکل است. . . اما همه این ستاره‌ها ساکت هستند. شما – شما به تنهایی ستاره‌هایی خواهید داشت که هیچ کس دیگری آنها را ندارد
  12. شازده کوچولو سرانجام گفت: «مردم کجا هستند؟ در بیابان کسی نیست» مار گفت: «وقتی بین مردم هم هستی، احساس تنهایی می‌کنی.»
  13. همه بزرگترها روزی بچه بودند اما تعداد کمی از آنها آن را به یاد می‌آورند
  14. هیچ کسی از جایگاهی که در آن قرار دارد راضی نیست
  15. زیباترین چیزها را در زندگی نمیتوان دید یا لمس کرد چرا که با قلب احساس می‌شوند
  16. اگر بخواهم با پروانه‌ها آشنا شوم باید حضور کرمهای شب پره را تحمل کنم
  17. انسانها دیگر فرصتی برای درک چیزی ندارند. آنها چیزهایی را می‌خرند که از قبل در مغازه‌ها ساخته شده‌اند. اما هیچ مغازه‌ای وجود ندارد که بتوان در آن دوستی خرید، و بنابراین انسانها دیگر هیچ دوستی ندارند.»
  18. اگر عاشق گلی هستید که اتفاقاً روی ستاره باشد، در شب خیره شدن به آسمان شیرین است. همه ستاره‌ها نتیجه شورش گل‌ها هستند.
  19. اگر یک گوسفند بوته‌ها را بخورد، گل‌ها را هم می‌خورد؟ » «گوسفند هر چه پیدا کند می‌خورد.» «حتی یک گل با خار؟ » «حتی یک گل با خار».
  20. و چون اندوهت آرام شود (زمان همه غم‌ها را آرام می‌کند) راضی می‌شوی که مرا شناختی
دیدگاهتان را بنویسید


سبد خرید

0
image/svg+xml

No products in the cart.

ادامه خرید