از بین عناصر ادبی که در داستان نویسی از آن استفاده میشود مانند: سوژه، کاراکتر، فضاسازی، زبان بدنی، ابزارهای ادبی، و غیره – لحن یکی از دشوارترین عناصر است. لحن نویسنده یکی از تعریف کننده ترین مشخصههایی است که کتاب او را از سایر کتابها مجزا میکند. برای درک کامل اینکه چگونه آثار ادبی بواسطه لحن تعریف میشوند، ضروری است تا در ابتدا تعریف لحن را بیاموزیم.
لحن در ادبیات چه معنایی دارد؟
از نظر ادبی، لحن به حس و حال نوشته گفته میشود که نویسنده آن را با کلمات خود بوجود میآورد.
لحنی که نویسنده در نوشته خود بکار میبرد احساسات و زوایای دید زیادی را برمی انگیزاند. لحن همچنین طیف گستردهای از سبکهای متنی را در بر میگیرد. علاوه بر این، ویژگیهای خاصی از نوشته شما – از جمله آوا، آهنگ، وزن، حالت و سبک – به لحن مربوط میشوند.
مثالهایی از لحن در ادبیات
روشی که نویسنده از ساختار جمله، کلمات و ابزارهای ادبی استفاده میکند، همگی حالت کلی یک قطعه را شکل میدهد. گاهی اوقات لحن داستان، زاویه دید نویسنده را نشان میدهد. در نهایت لحن کمتر به احساس نویسنده و بیشتر به احساسی که نویسنده میخواهد خواننده داشته باشد، مربوط میشود. دو مثال از لحنهای معروف ِمتضاد عبارتند از:
- موبی دیک اثر هرمان ملویل (۱۸۵۱)
- داستان دو شهر اثر چارلز دیکنز ( ۱۸۵۹)
لحن کلی نوشتههای دیکنز بیانگر جدی و آراسته است. دیکنز آثار خود را به زبان رسمی مینویسد و از زبان عامیانه فرار میکند. هر دو نویسنده از زبانی غنی استفاده میکنند اما زبان ملویل غیررسمی و عامیانه تر است.
۱۸ مثال از لحنهای مختلف نوشتاری
عملکرد لحن در نوشته مانند اثر لحن در کلام شماست. لحن نثر به این بستگی دارد که میخواهید چه نوع تاثیری بر خواننده بگذارید. اگر در حال نوشته پیش نویس رمان، داستان کوتاه یا شعرتان هستیدف میتوانید از یکی از لحنهای زیر استفاده کنید:
- شاد
- خشک
- قاطع
- سرخوش
- حسرت بار
- شوخ طبع
- بدبین
- نوستالژیک
- مالیخولیایی
- لوس
- بانشاط
- طعنه آمیز
- سرکش
- تشویقی
- مضطرب
- نادم
- مودبانه
- الهامی