اگر برای پیدا کردن طرح واره‌های نگارشی یا ایده‌های داستانی سراغ اینترنت رفته‌اید جای درستی را انتخاب کرده‌اید. هدف نویسندگان خلق دنیایی برای خوانندگان خود است که بتوانند در آن غرق شوند. آیا با این ایده‌ها در کشمکش هستید؟ یا لیست شما به قدری طولانی است که نمی‌دانید از کجا شروع کنید؟ داستان نویسی ربطی به استفاده از قوانین و تکنیک‌ها یا ایده‌های فردی دیگر در اینترنت نیست. بلکه مربوط به داستانی است که خوب روایت شده باشد.
ایده‌ها در همه جا وجود دارند و شما میتوانید توجه کردن به آنها را بیاموزید. سپس میتوانید با اعتماد به نفس بنویسید و از این فرایند لذت ببرید.
چگونه ایده داستانی خود را پیدا کنید
- منشا داستان را پیدا کنید
اکثر داستانها با یک خاطره شروع می‌شوند – با یک شخص، مشکل، تنش، ترس و درگیری‌ای که در ذهن شما رشد می‌کند. این منشا ایده‌ای است که قرار است به داستان شما تبدیل شود . وقتی نشانه‌های منشا ایده داستانی خود را می‌بینید آنها را شناسایی کنید.
- آن را بنویسید
بدون آنکه به دستور زبان، کلیشه‌ها، حشوها یا هر چیز دیگری فکر کنید آزاد نویسی کنید. تا زمانی که اولین پیش نویس خود را
ننوشته‌اید دست از کمال گرایی بردارید . با خود دفترچه یادداشت، وسایل الکترونیکی یا هر وسیله دیگری به همراه داشته باشید. ایده‌هایی خود را درباره موضوعات زیر بنویسید:
- کاراکترها
- چیدمان
- طرح داستان
- پیچش‌ها
- دیالوگها
- هر چیزی که باعث بسط داستان شما می‌شود.
- از روی افرادی که می‌شناسید کاراکترهای خود را خلق کنید
داستان باید قابل باور باشد، حتی اگر در سرزمینی دوردست اتفاق افتاده و قرنها فاصله زمانی داشته باشد. این یعنی کاراکترهای شما باید حقیقی به نظر برسند تا خواننده شما را باور کند. دو روش قابل اطمینان برای ساخت کاراکترهای قابل باور عبارت است:
- آنها را بر اساس افرادی که می‌شناسید بنویسید
- در مورد ضد قهرمانها جانب انصاف را رعایت کنید
در مورد افراد تاثیرگذار ایده پردازی کنید . یک کاراکتر ممکن است ترکیبی از جنسیت یک فرد، قیافه فردی دیگر، شخصیت و دیدگاه فرد دیگری باشد. اجازه ندهید شرورهای داستان شما یک بعدی باشند . به آنها انگیزه‌هایی به قدرتمندی انگیزه قهرمان داستان بدهید. شروروها خود را افراد شروری نمیدانند. آنها فکر می‌کنند حق با آنهاست.
- نوشتن را آغاز کنید
یادداشت برداری و تحقیق کردن در نقطه‌ای باید به پایان رسد. شما باید کلمات را در قالب داستان در بیاورید.
برای دریافت ایده‌های داستانی از چالش اتوبوس گرِی هوند استفاده کنید
شاید برای پیدا کردن یک ایده داستانی با خود کلنجار می‌روید. چهارراهی را در میانه ناکجا آباد در نظر بگیرید. در گوشه‌ها چه چیزی قرار دارد؟ ذرت؟ ارتفاع بوته‌های ذرت چقدر است؟ زمین خاکی است؟ برف می‌بارد؟ گل و لای وجود دارد؟ نقطه‌ای در افق نمایان و اتوبوس گری هوند از راه می‌رسد. از کجا می‌آید؟ به کجا می‌رود؟ اتوبوس در محل تقاطع می‌ایستد. آیا کسی منتظر آن است؟ چه کسی پیاده می‌شود؟ زن؟ مرد؟ بچه؟ چه سنی دارد؟ نگران است؟ هیجان زده است؟ ترسیده است؟ در آرامش است؟ با خود چمدانی به دست دارد؟
آنها از کجا می‌آیند؟ به کجا می‌روند؟
- آیا متناسب با آب و هوا لباس پوشیده‌اند؟
- آیا از کسی در حال فرار هستند؟
- آیا به سمت کسی پناه می‌برند؟
تا بدین جا کاراکتری باید در رمان شما شکل گرفته باشد. بدترین مشکل ممکن را در سر راهشان قرار دهید و ببینید داستان، شما را به کجا می‌برد.
.
