طنز ابزاری است که میتوان در بسیاری از ژانرها از آن استفاده کرد. لازم نیست برای آمیخته کردن نوشته خود با چاشنی طنز استند آپ کمدین باشید. با جنبه شوخِ درون خود ارتباط برقرار کنید و با استفاده از راهنماییهای زیر نوشته طنز آمیز بنویسید:
سعی کنید از شوخ طبعی به عنوان راهی برای جذب خوانندگان استفاده کنید در طول داستان مضامین خنده دار وارد کنید تا خواننده را بخندانید.
- ظرفیت شوخ طبعی خود را بپذیرید. ممکن است برای برخی طنز نویسی راحت تر باشد اما همه ظرفیت طنزنویسی دارند. از طریق یکی از کاراکترها مثلا کاراکتر اصلی طنز خود را وارد داستان کنید
- به زمان بندی مسلط شوید. طنز نویسی قوسهای روایی کوچکی را ایجاد میکند که در جایی به اوج میرسند. اگر با دقت این ساختار روایی را خلق کرده و بدانید که چه زمانی طنز را وارد ماجرا کنید، نتیجه آن را با خندههای خواننده دریافت میکند. به هنگام طنز نویسی به مطالب خود فکر کنید و فقط به دنبال آوردن کلماتی هجو گونه برای خنداندن اجباری خواننده نباشید.
- اجازه دهید طنز به طور طبیعی وارد شود. به بیان دیگر بیش از حد تلاش نکنید. طنز خوب علنی و آشکار است. به این فکر کنید که چطور داستانی خنده دار را برای دوستتان تعریف میکنید. از حس شوخ طبیعی خود، زمان بندی و ریتم استفاده کنید و بدانید چه زمانی برای وارد کردن طنز مناسب است.
- از شوخ طبعی شهودی استفاده کنید. خنده دارترین نوشتهها براساس تجربیاتی هستند که خواننده با آنها آشنا است. مشاهدات خود را از جهان از زاویه دید دیگری بنویسید تا پوچ بودن آنها برجسته شود.حتی پیش پا افتاده ترین عناصر زندگی روزمره را میتوان به موضوعات بامزه تبدیل کرد.
- خودتان را مسخره کنید. دیوید سداریس یکی از بامزه ترین طنزپردازان و نویسندگان آمریکایی است، که به خاطر مقالههایی با مضمون مسخره کردن خود معروف است. تمرکز او بر روی خودش به روشی صادقانه داستانهای او را خنده دار میکند. هنگام نوشتن طنز، به تجربیات خودتان فکر کنید و اینکه چگونه میتوانید آنها را در قالب طنز در یک داستان کوتاه، رمان یا خاطره بگنجانید
- عناصر غیرممکن را وارد داستان کنید. . در داستان خود کمی حقایق را تغییر دهید مثلا بگویید « من به قدری گرسنهام که میتوانم یک گاو را بخورم» معمولا در طنز از سناریوهای پوچ و باورناپذیر استفاده میشود.
- برای مخاطب هدف خود بنویسید. هر نویسنده طنزی میداند که لطیفهای ممکن است برای عده خنده دار و برای عدهای بی مزه به نظر برسد. طنز انتزاعی است. موضوعی که کودکی دبستانی به آن میخندد با موضوعی که جمعی از والدین به آن میخندند متفاوت است. داستانهای طنزآمیز شما باید مرتبط با موضوعاتی باشند که خواننده هدف شما بتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
- لطیفههای خود را کوتاه کنید. استند- آپ کمدینها ممکن است برای اجرای خود لطیفههای زیادی بگویند. وقتی به داستان خود عنصر طنز اضافه میکنید با زمانی که برای جمعی لطیفه میگویید تفاوت دارد. شما باید لطیفه را وارد داستان کنید نه اینکه کل داستان را لطیفه گویی کنید. مطالب طنز خود را به صورت کوتاه بیان کنید. در غیراینصورت خواننده علاقهاش را از دست میدهد
- عنصر غافلگیری اضافه کنید. طنز خوب به اتفاقات پیش بینی نشده وابسته است. افکار ناهمخوان را با هم ترکیب کنید. به عنوان مثال، یک الگوی استاندارد نوشتن طنز، قانون سه گام است . دوگام اول صحنه پردازی هستند و یک الگوی منطقی از افکار مشابه را ایجاد میکنند. سومین گام با بیانیهای کاملاً غیر منتظره الگو را میشکند. این امر باعث جلب توجه مخاطبان شما و خنداندن آنها میشود
- ۱۰- کلیشهها را تخریب کنید. برای نویسندگان، استفاده از کلیشهها یک تابو است. با این حال، هنگام نوشتن طنز یا روایت یک داستان خنده دار، کلیشهها وقتی به شکلی اغراق آمیز تخریب شده یا خارج از متن ارائه شوند، میتوانند طنز ایجاد کنند.