طراحی یک رمان شامل پیش برد داستان به سمت جلو و در عین حال هدایت آن در حول مشکلات بالقوه با کمک منطق، و مهارتهای نمایشی است. یادگیری نحوه بر طرف کردن مشکلات طرح داستان، و اصلاح سریع آنها، مسیر شما را برای نوشتن یک داستان رضایت بخش هموار میسازد.
مشکلات مربوط به طرحهای داستانی و نحوه اصلاح آنها
- سیر داستانی قابل پیش بینی است. یکی از اساسی ترین مشکلات مربوط به طرحهای داستانی که اغلب هنگام خواندن داستانهای ادبی متوجه میشوید، این است که سیر داستان قابل پیش بینی است یا تعجب آور نیست. شاید به این دلیل است که انگیزههای آدم بد ساده و تقلیلدهنده به نظر میرسد، یا شاید به این دلیل که ساختار داستان به شکل نزدیکی بازتابی از قوسهای داستانی کتابهایی پرفروشدر همان ژانر است. از طرح وارههای داستانی برای کمک به تخیل خود در مسیرهای جدید استفاده کنید. از شخصی که به او اعتماد دارید بخواهید پیش نویس شما را بخواند و از او بپرسید که آیا رمان یا داستان کوتاه شما غیراصیل به نظر میرسد یا خیر. سپس ساختار طرح خود را بر اساس یادداشتهای او سازماندهی کنید.
- اکشن بیش از حد (یا ناکافی). هنگام نوشتن داستانهای تخیلی، مانند یک فیلم هیجان انگیز، پر کردن داستان اصلی خود با صحنههای اکشن میتواند وسوسه انگیز باشد با این حال، یک طرح موفق معمولاً بین اکشن و سایر عناصر کلیدی مانند خلق و نمایش کاراکترها تعادل برقرار میکند. اگر صحنههای اکشن بیش از حد انجام شود، خواننده شما احتمالا خسته خواهد شد. به منظور ایجاد تعادل مناسب، قبل از غوطه ور شدن در فرآیند نوشتن خلاق، طرح کلی را بنویسید. پیروی از ساختار سه پردهای میتواند به شما کمک کند که به درستی گام بردارید. اگرچه روشهای دیگری برای ترسیم توالی رویدادها در داستان وجود دارد (مثلاً روش دانههای برف)، آشنایی با ساختار سهپردهای میتواند به شما ایدهای اساسی درباره نحوه متعادل کردن صحنههای اکشن در طرح اصلی خود بدهد.
- طرح خیلی پیچیده است. یک داستان عالی به دلیل کاراکترهای جزئی زیاد، داستانهای فرعی و پایانهای آزاد میتواند برای خواننده سنگین باشد. قبل از اینکه برای اولین بار کاراکتر یا داستان فرعی جدیدی را معرفی کنید، باید از خود بپرسید که آن عنصر جدید چه هدفی را در داستان شما دنبال میکند. آیا کاراکتر جدید شما به عنوان یک دیدگاه اضافی ضروری عمل میکند؟ اگر به نظر میرسد که این عناصر جدید به جز افزایش تعداد کلمات شما، کاری را انجام نمیدهند، نباید از حذف کامل آنها از داستان خود بترسید. اشکالی ندارد که برخی از کاراکترهای فرعی شما قوسهای کاراکتری کاملی نداشته باشند – بازیکنان فرعی میتوانند بدون نیاز به فرو رفتن بیش از حد در داستان خود، از یک داستان خوب پشتیبانی کنند. بخش اساسی رمان نویسی ویرایش کردن است تا اطمینان حاصل کنید که هر عنصر کاملاً ضروری است. توسعه این قبیل از مهارتهای نوشتاری تضمین میکند که طرح شما واضح و ناب باشد
- تصمیمات منطق درونی ندارند. هر زمان که کاراکتری تصمیمی میگیرد، خواننده باید بتواند منطق درونی پشت آن را درک کند. کاراکتر باید یک هدف اولیه داشته باشد . اگر به نظر میرسد که کاراکتر اصلی شما تصمیمات غیرمنطقی میگیرد تا طرح داستان را پیش ببرد، همه چیز نادرست و رضایتبخش به نظر خواهد رسید. در هر نقطه از طرح، سعی کنید خود را به جای کاراکتر خود قرار دهید. آنها با چه انتخابی روبرو هستند؟ شرایط فعلی یا پیشینه آنها چه چیزی از تصمیم گیری آنها را برملا میکند؟ اگر در پاسخ به این سؤالات مشکل دارید، ممکن است لازم باشد بیشتر در کاراکتر خود غوطه ور شوید.
- نتیجه گیری رضایت بخش نیست. هیچ چیز به اندازه یک پایان نامطلوب، طرح خوب را از مسیر خارج نمیکند. دلایل زیادی وجود دارد که نتیجه گیری ممکن است رضایت بخش نباشد. آیا پایان داستان قابل پیش بینی یا ناگهانی به نظر میرسد؟ آیا رمز و راز اصلی داستان حتی پس از توضیحات زیاد هنوز مبهم و گیج کننده است؟ آیا انتهای باز زیادی وجود دارد که باید بسته شوند؟ نتیجه گیری برخی از رمانهای مورد علاقه خود را بخوانید تا مشخص کنید چه چیزی آنها را تاثیرگذار میکند. اغلب اوقات، اگر نتیجهگیری رضایتبخش نیست، به این دلیل است که در بخشهای دیگر رمانتان، زمینه به درستی ایجاد نشده است.