چرا باید نویسندگان همانند فیلم سازان فکر کنند؟
نویسندگان رمانهای قبل از قرن بیستم معمولا از راوی بیرونی به عنوان راهی برای بیان داستانشان استفاده میکردند. اما چرا این گونه بوده است؟ هزاران سال است که داستانها سینه به سینه نقل شدهاند. اما همه چیز بعد از ظهور سینما در قرن بیستم تغییر کرد. ناگهان راویان دیگر محدود به قلم و کاغذ یا صحنه نبودند. چیزی که تا قبل از این بدون راوی بیرونی قابل بازگو کردن نبود حالا به مدد تدوین قابل گفتن شده و داستان سرایی تبدیل به یک عمل بصری گشت. هر چه به علاقه مندان سینما و تلویزیون اضافه شد، نیاز برای سبک جدیدی از روایت داستان بیشتر دیده شد. مردم دیگر هیچ پردهای را بین خود و کاراکترهای داستان نمیخواستند و مایل بودند تا داستان را از درون چشمان کاراکتر تجربه کنند. برای تحقق این نیاز، نویسندگان تکنیکهایی را به کار گرفتند که فیلم سازان از آن استفاده میکردند. تکنیکهایی چون زاویه دید عمیق
چارچوب بندی کردن صحنه چه معنایی دارد؟
منظور از چارچوب بندی کردن صحنه یعنی نوشتن صحنهای که سوژهها و چیدمان آن به لحاظ بصری برای خواننده قابل تجسم باشد. این کار هم از طریق توصیف چیدمان صحنه و هم از طریق توضیحات راوی در تکمیل یک صحنه یا دیالوگ انجام میشود. نحوه چارچوب بندی کردن صحنه تاثیر زیادی بر روی درک هر صحنه دارد. نحوه توصیف کاراکتر به خواننده کمک میکند تا احساساتی که او سعی در بیان آن دارد را پیدا کند. در زیر به چند روش برای استفاده از این تکنیک فیلم سازی در داستان نویسی اشاره میکنیم:
- نمای معرف: این نما، چیدمان یک صحنه را با اشاره به مکان و زمان نشان میدهد.
- نمای دور: این ترکیب یک یا چند کاراکتر را از سر تا پا نشان میدهد و معمولا برای تثبیت مکان کاراکتر در ابتدای صحنه به کار میرود. نمای دور به منزله فاصله چند قدمی بین کاراکتر زاویه دید و سوژه یا سوژههای موجود است.
- نمای متوسط: این نمای رایج نشان میدهد که سوژه دیده شده یا چیزی را از فاصلهای معمولی میبیند، و معمولا مقداری از محیط اطراف نیز قابل دیدن است. به بیان دیگر خواننده مجبور نیست احساس کند که سوژه به کاراکتر زاویه دید خیلی دور یا نزدیک است.
- نمای نزدیک: یکی دیگر از نماهای رایج، نمای نزدیک است که نزدیکی کاراکتر زاویه دید را به سوژه نشان میدهد یا بر روی اهمیت جزییاتی خاص تاکید میکند. نماهای نزدیک بیشتر در صحنههای شخصی دیده میشوند.
وقتی صحنههایتان را میسازید به آنچه که صحنهها میگویند توجه کنید. مثلا میتوانید از نمای دور برای نشان دادن آنکه کاراکترهایتان در جشنی شرکت کردهاند استفاده کنید.
سپس میتوانید از یک نمای متوسط برای نشان دادن آنکه قهرمان و معشوقهاش در حال صحبت با یکدیگر هستند استفاده کنید. سپس وقتی صحبتشان صمیمی تر میشود میتوانید از نمای نزدیکتر برای نشان دادن عشق و جاذبه میان کاراکترهایتان استفاده کنید.