سرعت بندی کردن، چه رمان بنویسید یا داستان کوتاه یا کتاب غیرداستانی، یکی از مولفههای ضروری نوشتن است، نویسندگان طول فصلهای خود را طوری مدیریت میکنند که با سرعت قوس داستانی کاراکتر اصلی منطبق باشد.طول فصل مناسب همچنین به نویسنده کمک میکند تا خود را در راستای دامنه توجه خواننده قرار بدهد و برای هر پیچ و تاب داستانی خواننده را منتظر بگذارد.
چرا طول فصل مهم است؟
وقتی طول فصلهایتان را مشخص میکنید، سفر خواننده را در طول داستانی که در رمان خود آوردهاید، هدایت میکنید بیشتر رمانها دارای فصلهایی با طول یکسان هستند، اما گاهی اوقات فصلهایی که به طرز غیرعادی طولانی یا به طرز غیرعادی کوتاهاند میتوانند به شکل موثری سرعت داستانگویی را در لحظات کلیدی تغییر دهند. اگر رمانی بنویسید که در دو سوم کتاب به طور متوسط ۳۰۰۰ کلمه در هر فصل داشته باشد، سپس فصلی ۴۰۰ کلمهای بنویسید، توجه مخاطبان شما را به خود جلب خواهید کرد. طول فصل مهم است اما عنصر حیاتی در رمان نویسی نیست. معمولا در پیش نویس اول با حداقل تعداد کلمات فصلی نوشته میشود اما وقتی پیش نویس نهایی به دست ناشر میرسد، طول فصل در سرتاسر کتاب استاندارد شده است.
طول هر فصل چقدر باید باشد؟
طول استاندارد یک فصل به ژانر آن بستگی دارد. فصلهای کوتاهتر در ژانرهای ترسناک، اسراری و ادبیات نوجوان رایجند. فصلهای طولانی تر با تعداد کلمات بیشتر را در میتوان در رمانهای قبل از اوایل قرن بیستم یافت.
اگر نویسنده مستقلی هستید که برای اول بار رمان مینویسید، به هر فصل به شکل داستان کوچکی در کل کتاب خود نگاه کنید. به هنگام نوشتن اولین رمان خود با مجموعهای از قوانین سخت و سریع در مورد اینکه یک فصل باید چقدر باشد برخورد نکنید. اجازه دهید داستان آن فصل، تعداد صفحات را دیکته کند. خوانندگان شما تعداد کلمات هر فصل را نمیشمارند. با وجود این، اکثر مردم حس وصف ناپذیری از سرعت داستان دارند .
۴ نکته در باب نوشتن فصلهای رمان
داشتن یک قوس روایی کلی برای رمان ضروری است، اما ساخت دقیق فصلهای مجزا به همان اندازه برای تجربه خواننده مهم است. دیوید بالداچی، نویسنده پرفروشترین فیلمهای هیجانانگیز و معمایی است. او در ساختاربندی مناسب رمانهایش از فصل اول تا آخر، مراقبتهای زیادی انجام میدهد. در اینجا چند نکته از او در مورد ساختاربندی فصلها آورده شده است:
- صحنهها و فصلها را کوتاه بنویسید. دیوید فصلهایش را کوتاه نگه میدارد – معمولا بین سه تا پنج صفحه. این کار باعث میشد داستان با سرعتی سریع پیش برود.
- در ذهن مخاطب خود علامت سوال ایجاد کنید. وقتی فصلی سوالی از یک فصل قبلی را توضیح میدهد، شما فرصت ایجاد یک سوال جدید را دارید. سوال جدید، شما را در فصل پیش، به جلو میبرد. مثلا سوال سادهای چون « آیا این قاتل زنجیرهای دوباره حمله میکند؟ » را میتوان با جمله « او بار دیگر حمله میکند و حال چند انسان دیگر را خواهد کشت؟ جایگزین کرد. این روند را در کل جریان رمان حفظ کنید.
- مطمئن شوید هر فصل هدفی دارد که با تصویر بزرگتر داستان منطبق است. اگر قوس کلی داستان خود را در نظر نگیرید، هر فصل شما بی هدف به نظر میرسد. برای حفظ تمرکز رمان خود، باید برای هر صحنهای که مینویسید هدف مشخصی داشته باشید.
- رمان خود را با محتوای بی ربط اشباع نکنید. صحنه پردازی و توصیفات زنده برای یک رمان جذاب ضروریاند اما بیش از حد به جزییات نپردازید. از فصل اول بر روی سرعت روایی پایداری تمرکز کنید.
- در هر صحنه چند کار را به طور هم زمان انجام دهید. پیش بردن داستان، انتقال اطلاعات و عمیقتر کردن پیشرفت کاراکترها، سه کار مهمی است که در هر فصل انجام میشود. فصلهای کوتاهی که مینویسید باید حداقل از یکی از این ابزارها و ترجیحاً بیش از یک مورد استفاده کنند.