وقتی نویسندگان رمان، داستانهای کوتاه و نمایشنامه ها ایده های جدیدی خلق می کنند، غالبا از مضمونهایی استفاده می کنند که در کارهای قبلی به آنها فکر کرده اند. این عمل برای نویسندگان معروف مانند کارت ویزیت است. اما وقتی نویسندگان میخواهند از حاشیه امن خود فراتر بروند از روشهای جدیدی برای تولید ایده استفاده می کنند که ممکن است کاملا غریزی نباشد. به بیان دیگر باید از تفکر خلاق استفاده کنند. 

۶ سبک فکری که به شما در نوشتن داستانهای خلاق کمک می کند

اگر میخواهید فرایند نوشتن خود را غنی تر کنید، از شش سبک فکری زیر استفاده کنید:

1. تفکر خلاق: تفکر خلاق یک فرایند ذهنی است که افراد را قادر می سازد تا ایده های جدید و روشهایی را از خودشان در بیاورند که با تفکر متعارف فرق دارد. با آنکه متفکران خلاق به قوانین و هنجارهای تثبیت شده توجه می کنند، از مهارت های فکری خرده گیرانه برای به چالش کشیدن آن هنجارها استفاده می کنند. متفکران خلاق و خرده گیر آثار نویسندگان قبل از خود را کپی نمی کنند. بلکه برای خلق آثار خود از آنها الهام میگیرند.
2. ۲-      تفکر تحلیلی: تفکر تحلیلی شامل فرآیندهای منطقی تفکر است که در آن شما بخشهایی از یک فرآیند را بررسی و آنها را در یک ترکیب بزرگتر با هم ادغام می کنید. متفکران تحلیلی در تصمیم گیری های واقعی سرامد هستند زیرا میتوانند مشکلات پیچیده را متوجه شوند. متفکران تحلیلی  با استفاده از شیوه تفکر منطقی ارزیابی دقیقی  از  کتابها، شعرها و نمایش نامه به عمل می آورند. نویسندگانی که از شیوه تفکر منطقی استفاده می کنند به سرعت قوانین نوشتن در سبکی خاص را می آموزند.  تکنیک های تفکر تحلیلی به شما اجازه پردازش بخشهای اساسی ژانر –  کهن الگوهای بنیادین – را می دهد تا بتوانید مجموعه ای منسجم بوجود بیاورید.
3. تفکر انتزاعی: تفکر انتزاعی در ارتباط با پردازش مفاهیم نظری است.متفکران انتزاعی در امر نویسندگی فیلسوفانی عالی هستند. آنها با مسایل پیچیده مانند یک ورزش ذهنی برخورد می کنند زیرا در پردازش اطلاعاتی که ضرورتا ارتباطی با مثالهای عینی ندارد، مهارت دارند.
4.  تفکر عینی: تفکر عینی بر دنیای ملموس استوار است. متفکران زنجیره ای که گام به گام کار می کنند ترجیح می دهند به شکل عینی اطلاعات را پردازش کنند. متفکران عینی در قالب مفاهیم عملی و با رویکردی واقع گرایانه مینویسند. نویسندگان عینی از نثرهای بنفش خودداری می کنند، آنها مواردی خاص را توصیف و تصویری درونی برای خوانندگان بوجود می آورند.
5. تفکر همگرا: تفکر همگرا  شامل ادغام اجزای منفرد در یک کلیت منسجم است. این سبک تفکر به حلالان مسئله کمک می کند تا قوانین کلی را به روش آزمون و خطا از تکه اطلاعات فردی استنتاج کنند. تفکر همگرا به نویسندگان کمک می کند تا ایده های متفاوت را در یک داستان واحد جمع کنند.
6. تفکر واگرا: تفکر واگرا به فرد اجازه میدهد احتمالات بیشماری که از یک ایده یا واقعیت نشأت گرفته اند را بررسی کند. اما فرایند تفکر واگرا با استفاده از تفکر جانبی، فراتر از وضعیت موجود می رود. در نوشتن، تفکر واگرا به شما این امکان را می دهد که تمامی احتمالات پیشروی داستان را در نظر بگیرید. با این حال، اگر کمال گرا هستید، تفکر واگرا می تواند برایتان طاقت فرسا باشد.  گاهی اوقت داشتن ایده های زیاد روند نوشتن را کند می کند. بنابراین جسورانه انتخاب و رو به جلو حرکت کنید.