توضیحات
دربارهی کتاب گتسبی بزرگ
گتسبی، بزرگ است نه بهجهت ثروتی که اندوخته، نه بهجهت مهمانیهای باشکوهی که برگزار میکند، نه بهجهت هزینههای گزافی که صرف میکند، بلکه بهجهت عشقی که در نهانخانه دل دارد، عشقی که سالیانی چند در ژرفای قلب خود پرورش داده است و آن عشق آنقدر لطیف، آنقدر زیبا و آنقدر پاک است که آنان که براستی عاشق بودهاند، قادرند به این لطافت و به این زیبایی و به این پاکی پیببرند و اسکات فیتزجرالد با زیبایی بیهمانندی این عشق را توصیف میکند.
از مقدمه مترجم:
بیگمان رمان «گتسبی بزرگ» رمان بزرگ و مهمی است، اما چرا این رمان مهم است؟ گاه میپنداشتم نویسنده رمان ننوشته، شعر سروده است،صور خیال در این رمان آنچنان قدرتمند و آنچنان تصویری است که خواننده در تصاویر رنگارنگی که نویسنده خلق میکند جذب و غرق میشود.
نیک کراوی از اهالی غرب میانه آمریکاست و برای ادامه زندگی به ساحل شرقی آمریکا آمده است. نیک در همسایگی فردی به نام جی گتسبی زندگی جدید خود را در غرب آغاز میکند. گتسبی بسیار ثروتمند است و بخاطر مهمانیهای باشکوهی که در خانه اربابیاش واقع در لانگ آیلند، «وست اگ» – که در آن روزها کمی از مد افتاده تر نسبت به «ایست اگ» است- برگزار میکند، شهره خاص وعام است. در مورد ثروت هنگفت او و اینکه این ثروت چگونه بدست آمده است شایعات زیادی بر سر زبانها است. هیچکس چیزی از گذشته وی نمیداند.
نیک کراوی در لانگ آیلند، علاوه بر گتسبی، با دیزی ، که دختری از خویشاوندانش هست و همسر دیزی، تام بوکَنِن رفتوآمد دارد. تام مرد ثروتمندیست که در دوران دانشجویی ورزشکار برجستهای بودهاست. تام و دیزی صاحب دختری هستند اما رابطه سردی با هم دارند و تام نیز معشوقهای در شهر، به نام مایرتل دارد که همسر مکانیک فقیری به نام ویلسون هست.
نیک کراوی در ابتدا ریخت و پاشهای بیمعنی جشنهای گتسبی را، که هر شنبه صدها میهمان در آنها شرکت میکنند، به دیده تحقیر مینگرد. اما کمکم خود نیز بهطور مرتب در این مهمانیها حضور مییابد. گتسبی به او اعتراف میکند که دلیل اصلی برگزاری این جشنهای هفتگی آنست که شاید دیزی (که گتسبی از دیرباز عاشق و دلباخته او بودهاست) بالاخره یک روز بهطور اتفاقی در یکی از آنها شرکت نماید. نیک ترتیب ملاقات گستبی و دیزی را میدهد و آن دو، در نهایت با هم رابطه برقرار میکنند.
تام به عشق و علاقه فراوان گتسبی نسبت به دیزی پی میبرد. او همچنین چند کارآگاه را مأمور تحقیق در مورد گستبی میکند و متوجه میشود که ثروت گتسبی از طریق قاچاق و فروش غیرقانونی مشروبات الکلی به دست آمده است. او از گتسبی متنفر است.
عصر یک روز تابستان، تام، نیک، گتسبی، دیزی و جوردن (دختری ورزشکار که رابطهای مختصر با نیک داشت) برای تفریح و شادخواری با دو دستگاه اتومبیل به هتلی در نیویورک میروند. وقتی همگی در هتل دور هم جمع شدهاند بین گتسبی و تام و در حضور دیزی برخورد لفظی پیش میآید. گتسبی در همان جلسه دیزی را وامیدارد که بگوید هرگز تام را دوست نداشتهاست. هدف گتسبی از اینکار اینست که دیزی از تام جدا شده و بار دیگر به سوی او بازگردد. تام وقتی از پیوندهای عاطفی دیرینهای که بین همسرش دیزی و گتسبی برقرار بودهاست آگاه میگردد خشمگین میشود و از دیزی میخواهد که بلافاصله به خانه بازگردد. گتسبی، دیزی را همراهی میکند تا او را با اتومبیل به خانه برساند. خود تام هم بعد از مدتی به همراه نیک و یک آشنای دیگر (جوردن بیکر، به نوعی رفیق نیک) از نیویورک راهی لانگ آیلند میشود که…
دربارهی نویسنده
فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد متولد ۲۴ سپتامبر ۱۸۹۶ در آمریکا و درگذشته در ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰ میباشد. آثار فیتزجرالد نمایانگر عصر جاز در آمریکا است. شناختهشدهترین رمان او کتاب گتسبی بزرگ میباشد.